این کاروانیان سبزند
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1390

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

این کاروانیان سبزند

‏این کاروانیان سبزند‏

‏ ‏

باز تکرار خاطرات فراق

فصلی از جنس درد خواهد ساخت

بال پروانگان نه تنها سوخت

جان و دلها از این فراق گداخت

*

کوچۀ دل گرفتگی ها، سبز

از شمیم بهار حسرت و آه

صدهزاران نگاه می سوزند

زان که پژمرد یک شکوه نگاه 

*

یاد دارم که پیش از آن شب درد

دشت دل ها شکوفه زار نیاز

حاجتی بود بین خلق و خدا

پیرشان باز دیده دارد باز

*

لیک ناباورانه صد افسوس

دود شد غنچه های سبز امید

کاش آن شب ستاره می خوابید

کاش خورشید هم نمی تابید

*

چتر غمگین آسمان سیاه

ناگهان دست تیرگی بگشود

از میان هزار یار شفیق

دست غم گوهری یگانه ربود

پیکر اوست در حصار سکوت؟!

 


 

روز تودیع، روز همهمه بود

ما سراسر نوا و شیون وسوز

او حریری شبیه زمزمه بود

*

ماه و خورشید همصدا بودند

چه جوابی است نا شکیبا را؟

ذکر تنهایی و نبودن او 

می زدود التیام دلها را

*

بی تو بودن اگرچه آسان نیست

لیک تقدیر ایزد یکتاست

یاد پاکت همیشه در دل ماست

مثل تنهایی خدا، تنهاست

*

باز آواز سبز می خوانیم

باز میثاق عشق می بندیم

باز نخل صبور می کاریم

فصل سبز کتاب لبخندیم

*

نخل هایی که کاشتی، اینک 

همصدایند و همزبان، سبزند

اینک ای رهنمای لاله و سرو

باز این این کاروانیان سبزند

 

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎