
جواهر است. اما با اولین گردش در بازار فصلی مکه چشم های او به یک واقعیت تازه روشن شد. عرب ها برای طلا و نقره ارزش زیادی قائل بودند و گاهی سرشان را هم برای آن می دادند. اما برای کلام قوی و زیبا سخن نغز و شیرین و پر معنا ارزش و احترام بیشتری قائل بودند.
از نظر اعراب آن روزگار شاعر کسی بود که می توانست به وسیله کلام زهر آلود دشمنی را نابود کند و یا به وسیله کلام شیرین و گوارا بیماری را که در بستر مرگ افتاده است شفا بدهد!
در زندگی طایفه قریش و دیگر مردم عربستان شعر مثل هوا و آفتاب جزو نیازهای اصلی زندگی بود. هر طایفه برای شرایط حالت ها و موقعیت های مختلفی که برایشان پیش می آمد مثل خوشی یا ناخوشی خوشبختی یا بدبختی، صلح یا جنگ و عروسی یا عزا، شعرهای مخصوصی داشتند. البته هر کسی هم نمی توانست شاعر بشود و شاعری احتیاج به نبوغ استعداد و کار و کوشش زیادی داشت. یک شاعر عرب برای نشان دادن زجر و زحمت زیاد کار شاعران گفته است: «عقاب، سینه مرا با چنگال های خود درید و استعداد شاعری را در سینه ام جای داد!»
ادامه دارد
یادمان باشد که پیش از ظهور دین اسلام هم مکه برای پیروان بیشتر دین ها و مذاهب، یک مکان مقدس و زیارتی بوده است.
به پیامبر اکرم (ص) و فرزندان و فرزندزاده های ایشان «هاشمی» می گویند: چون جد بزرگ پیامبر «هاشم» نام داشته است.
در این دهه موتورهای بیوک برای تولید هواپیماهای جنگی به کار رفت.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 134صفحه 19