
Õ تا حالا شده که در خانه میوه نداشته باشید و مهمان ناخواندهای هم زنگتان را زده باشد؟
بله، این اتفاق افتاده است. با چای و خوردنیهای دیگری که در خانه داشتهایم از او پذیرایی کردهایم.
Õ روی دیوار مغازه چند اسکناس سوراخ سوراخ شده چسباندهای؟
پولهای قلابی است که از دست مشتریها گرفتهایم.
Õ شما تا حالا چقدر جنس قلابی و نامرغوب به مشتریهایتان فروختهاید؟
هیچی، هیچی.
Õ بعضی میوهها کرمو هستند، بعضی هم لک دارند از جنس درون خودتان بگویید.
این را من نمیتوانم بگویم و باید آن را از مردم بپرسید.
Õ حالا من از خود شما میپرسم، میخواهم نظر خودتان را درباره خودتان بدانم.
مثل یک سیب کاملاً سالم.
Õ دیگر خیلی از میوهفروشیها میوهها را درهم میفروشند. بعضی از میوهفروشها هم خیلی زبردستند. جلوی چشمانمان کیسه را از میوههای خوب و سالم پر میکند اما وقتی به خانه میروید و نگاهی به خریدتان میاندازید میبینید که ای داد و بیداد. برای چنین مهارت بالایی به کلاس خاصی رفتهاند و یا دوره ویژهای را پشت سر گذاشتهاند؟
بعضی فقط روی میوهها را سکه میکنند. من این کار را نمیکنم و جلوی مغازه هم بزرگ نوشتهایم: سوا کن، جدا کن. مشتریها اجازه دارند میوههایی را که میخواهند بخرند دانه دانه انتخاب کنند.
Õ میوه دانهای هم میفروشید؟
بله، گاهی پیش میآید که یک مشتری میآید و فقط مثلاً یک سیب یا یک هلو میخواهد.
Õ وزن کردن و حساب کردن چنین فروشی میصرفد؟
بالاخره مشتری است و باید راضی از مغازه بیرون برود.
Õ پیش آمده که یک نفر میوه بخورد و بعد آن را پس بیاورد؟
بله. البته سعی میکنیم تا میوههای خوبی به دست مشتریها بدهیم اما گاهی هم پیش آمده که مثلاً یک مشتری یک خربزه خریده و برده و بعد از قاچ کردن آن به علت اینکه خربوه خوبی نبوده پساش آورده است.
ترمزهای دیسکی با پمپ خلاء مازراتی را در هر لحظه و با هر سرعتی که ترمز در آن صورت میگرفت، متوقف میکرد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 449صفحه 12