مجله کودک 457 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 457 صفحه 9

گفت: «ای مرد! زود باش بگو تو کی هستی و با غلام من چه کردهای؟ اگر او را کشتهای، راستش را به من بگو!... زود زبان باز کن و حرف بزن!» غلام خندید و گفت: «چه میگویی ارباب؟ اگر من غلام تو را کشته بودم که با پای خودم پیش تو نمیآمدم!» ارباب با تعجب گفت: «پس بگو ببینم غلام من کجاست؟» غلام گفت: «من همان غلام سیاه تو هستم که خداوند رحمان و رحیم به دست پیغمبرش سیاهی مرا به سفیدی و روشنایی تبدیل کرده است!» ارباب گفت: «یعنی چه؟ این حرفهای بیهوده چیست که میزنی؟ تو هیچ شباهتی به غلام من نداری! راست بگو با غلام من چه کردهای. تا راستش را نگویی، از دست من خلاص نخواهی شد!» غلام گفت: «ارباب، مطمئن باش که من به تو دروغ نمیگویم. اگر صبر و حوصله داشته باشی، من همه چیز را مو به مو برایت تعریف میکنم تا جای هیچ شکی باقی نماند!» آن وقت غلام داستانی زندگی خود را از روز اولی که پیش ارباب آمده بود، تا به آن روز بهطور کامل برای ارباب نقل کرد و در آخر قصه، تمام آن اتفاقهایی را که آن روز در بیابان برایش افتاده بود، به دقت شرح داد. ارباب، بعد از شنیدن این حکایت به شدت متأثر شد و به گریه افتاد. در این وقت نور ایمان در دلش تابید و او هم دست از بتپرستی برداشت و مسلمان شد. پایان Õ نام کشتی: هاریبینگ Õ کشور سازنده: چین Õ نوع: ناوشکن Õ تعداد خدمه: 230 نفر Õ طول و عرض: 142 متر در 15 متر Õ سلاح اصلی: دو توپ 100 میلیمتری موشکهای yj- اژدرافکن 324 میلیمتری

مجلات دوست کودکانمجله کودک 457صفحه 9