مدیریت هم چه کار سختی است. اصلا زندگی سخت است. یزدان در مدرسه، با دوستان، هم کلاسیها و هم مدرسههای خود روزگار میگذراند و از طرفی هم امروز مسئولیت سنگینی بر دوش دارد. از یک طرف دوستیهاست و از طرف دیگر انجام وظیفه. خیلی وقتها این دو با هم نمیسازند.
امین: (( یزدان نشستی و داری به چی فکر میکنی؟ بدو، محمود اجازه گرفته بوده که بره آب بخوره،افتاده و ... ))
یزدان خیلی درد داری؟ بذار ببینم چی شده.)) محمود: (( اوخاوخاوخ، اونجاشو که فشار میدی خیلی درد میگیره.)) امین: (( میگم نکنه که شکسته؟ شاید قوزک پاش ترک خورده باشه، شد قوز بالا قوز.)) محمود: (( نه بابا اونجوریها هم که درد نمیکنه.)) یزدان: (( امین برو کمک بیاور تا بلندش کنیم، باید ببریمش اتاق بهداشت.))
اگر چه مربی بهداشت برای انجام امور اضطراری در مدرسه حضور دارد اما تشخیص احمدرضا، دانشآموزی که امروز به جای مربی بهداشت انجام وظیفه میکند این است که حادثه پیش آمده چیز خیلی مهمی نیست و خودش میتواند ...
از عهده آن بر بیاید. به هر حال احمدرضا قبل از اینکه این مسئولیت را بپذیرد چندین روز آموزشهای لازم را در این رابطه دیده است. ادامه دارد
نام کشتی: ماسترال
کشور سازنده: ایتالیا
نوع: ناو محافظ
تعداد خدمه: 224 نفر
طول و عرض: 122 در 12 متر
سلاح اصلی: یک توپ DP - دو توپ 40 میلیمتری - سه اژدرافکن 324 میلیمتری
مجلات دوست کودکانمجله کودک 457صفحه 40