مجله خردسال 64 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 64 صفحه 4

قصه­های کلیله و دمنه ماه سلطان مهری ماهوتی در سرزمین فیل­ها، هوا گرم بود و گرگر آفتاب. زمین خشک بود و چشمه­ها بی­آب. یک روز رئیس فیل­ها گفت: «دنیای به این بزرگی، بیاید برویم یک جای دیگر.» گله­ی فیل­هـا راه افتـادند. تـالاپ و تولوپ، رفتـند و رفتـند تـا رسیـدند کجـا؟ کنـار چشمـه­ی مـاه. همان چشمه که بزرگ و زیبا بود. توی سرزمین خرگوش­ها بود. فیل­های گنده با پاهای سنگین قدم برمی­داشتند. خیلی از خرگوش­های کوچولو را زیر پا گذاشتند، بی­چاره خرگوش­ها. روزها گذشت. خرگوش­های کوچولو که از فیل­های گنده می­ترسیدند، خیلی غصه می­خوردند. یک روز، پیروز، خرگوش باهوش، دوستانش را صدا زد و گفت: «من می­دانم چه طور این فیل­های بدجنس و زورگو را از این جا بیرون کنیم. اتل و متل، عزیزه فلفـل ببین چه ریزه» آن وقت صبر کرد تا شب شد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 64صفحه 4