فیل جلو رفت.
یواش خرطومش را توی آب فرو برد. ناگهان عکس ماه تکان خورد.
فیل ترسید.
فوری عقب پرید و گفت: «مثل این که ماه سلطان از دست من عصبانی شده!» خرگوش گفت: «بله! زود تعظیم کن.»
فیل که حسابی گیج شده بود. خرطومش را به خاک مالید و بعد هم الفرار.
بقیهی فیلها هم به دنبال او رفتند.
آنها آن قدر ترسیده بودند که هیچ کدام حتی پشت سرشان را هم نگاه
نکردند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 64صفحه 6