حوض
گلدان
گربه
گل
ماهی
با معرفی شخصیت های داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند .
هاپچی
یکی بود ، یکی نبود . غیر از خدا هیچ کس نبود .
مادر ، توی حیاط بود که چشمش به یک زیبا افتاد .
گربه روی دیوار بود که مادر را دید .
مادر صورتش را نزدیک برد و آن را بو کرد ، اما عطسه اش گرفت و با صدای بلند گفت : « هاپچی ! »
از ترس پرید پایین و افتاد روی .
شکست و افتاد روی .
ترسید و رفت زیر آب .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 185صفحه 17