پدر من...
پدر من یک رفتگر است.
او هر شب، ساعت دو، کارش را شروع میکند.
او و همکارانش کیسههای زباله را از در خانهها جمع میکنند. آنها را در یک ماشین مخصوص میگذارند و میبرند.
پدر من قبل از بیدار شدن مردم، خیابانها را جارو میکند.
وقتی همه بیدار میشوند، خیابانها تمیز تمیز است.
پدر من، خیلی خسته به خانه برمیگردد.
خدا کند همه بدانند که او چهقدر زحمت کشیده است.
کاش هیچکس آشغالهایش را روی زمین نریزد.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 198صفحه 22