مجله خردسال 105 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 105 صفحه 6

سیب خورد و خورد و خورد که یک مرتبه سرش محکم به دانههای وسط سیب خورد. چون خیلی سنگین بود همان­جا ماند و دیگر نتوانست بلند شود و باز هم سیب بخورد. اما کرم سوم که آرام و با حوصله سیب می­خورد، حواسش را جمع کرد تا به دانههای وسط سیب نخورد و مثل کرم اول از سیب بیرون نیفتد. او چند بار سیب را دور زد و گاز زد و خورد و خورد و خورد. کرم سوم برنده شده بود اما سیب خیلی بزرگ بود. او دلش نمی­خواست همه­ی سیب را تنهایی بخورد. این طوری شد که سه تا کرم کوچولوی کوچولو تصمیم گرفتند آرام آرام سیب بزرگ را بخورند و آن را تمام کنند. چند روز بعد سه تا کرم بزرگ و تپل کنار چند دانه­ی سیب نشسته بودند و با هم می­گفتند و می­خندیدند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 105صفحه 6