مجله خردسال 220 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 220 صفحه 4

بی­بی نرگس بی­بی نرگس توی رخت خواب دراز کشیده بود و غصه داشت. ماه محرم که می­شد، بی­بی از گاو حنایی شیر می­دوشید و منتظر می­ماند، تا دسته­های عزاداری امام حسین (ع) به درخانه­اش برسند و او با شیر از آن­ها پذیرایی کند. اما امسال بی­بی پا درد داشت. گاو حنایی توی طویله بود و بی­بی نمی­توانست شیر او را بدوشد. صدای دسته­های عزادار می­آمـد. آن­ها «حسین، حسین» می­گفتند و زنجـیر می­زدند. بی­بی چشم­هایش پر از اشک شد و گفت: «هر کسی یک­بار امام حسین (ع) را صدا بزند، او صدایش را می­شنود. هرکس درخانه­اش را به روی دسته­ی عزاداران امام حسین (ع) باز کند، امام به خانه­اش می­آید.» اما امسال درخانه­ی بی­بی بسته بود. بی­بی با گوشه­ی روسری­اش اشک چشم­هایش را پاک کرد. سینه زنان امام حسین (ع) به در خانه­ی بی­بی رسیدند و درخانه­ی بی­بی را بسته دیدند. این اولین بار بود که بی­بی با چهره­ای مهربان و یک سینی پر از استکان شیر، جلوی در منتظرشان نبود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 220صفحه 4