مجله کودک 50 صفحه 30

بچهها به بزرگترها: دستها بالا! اسلحهها را کنار بگذارید و با هم حرف بزنید! تاررو از ویتنام وارد گپ شد. رانی از هند وارد گپ شد. لارس: سلام به همه. خوب هستید؟ من لارس از دانمارک هستم. هانا: سلام تارو. سلام رانی. سلام لارس. من هانا از آفریقای جنوب هستم. جیز: از آمریکا وارد گپ شد. هانا: امروز ما در مدرسه یک درس جدید داشتیم. البته جزو برنامه درسیمان نبود ولی راجع به آن بحث کردیم ... رانی: درستان چی بود؟ هانا: تروریسم ... تارو: چی؟ هانا: تروریسم، یعنی وقتی دو تا آدم با هم دشمن هستند، با همدیگر صحبت نکنند بلکه همدیگر را از بین ببرند. لارس: آهان .. مثل رئیس جمهورها و آدمهای مهم که ترور میشوند .... هانا: آره، یک چیزی شبیه آن. لیلا از ایران وارد گپ شد. هو از ویتنام وارد گپ شد. لیلا: اینجا چه خبر است؟ کی ترور شده؟ تارو: هیچکس ترور نشده. هانا یک درس جدید یاد گرفته و حالا هم دارد مثل خانم معلمها آن را به بقیه درس میدهد! لیلا: خب، مگرشما خودتان چیزی دربارة ترور نمیدانید؟