مجله کودک 67 صفحه 29
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 67 صفحه 29

نمانده بود با خورخور تصادف کند، فوری فرمان را پیچاند و از کنار خورخور رد شد و رفت. خورخور از ترس می­لرزید. می مو و قورقوری و خُرخُر به دو آمدند توی خیابان تا ببینند کهپسرآقاخرگوشهزخمی شده یا نه. خورخور زبانش بندهآمده بود. میمو دست و پای او را نگاه کرد و گفت: «نه ماشین بهش نزده.» بعد دوید و از درختی بالا رفت و نارگیلی کند و آن را شکست و شیره آن رابه خورد خور خور داد تا حالش جا بیاد. حال خورخور که بهتر شد، قورقوری گفت: «خوبه که ما گفتیم مواظب باش­ها.» خورخور گفت: «من مواظب بودم، خوب هم نگاه کردم، ماشین نمی­اومد.» خرخر گفت: «پس این ماشینه از کجا اومد؟» خورخور گفت: «من اول سمت راست رو نگاه کردم، هیچی ماشین نبود، یکدفعه سر و کلۀ این ماشینه پیدا شد.» می مو گفت: «تو اول کدوم طرف رو نگاه کردی؟» خورخور گفت: «سمت راست.» قورقوری گفت: «دیدی بلند نیستی، مامان قورباغه­ام می­گه هر وقت می­خوای از این ور خیابون بری اون ور، اول باید سمت چپ رو نگاه کنی.» خورخور گفت: «نه خیر، اول باید سمت راست رو نگاه کنیم.» می مو گفت: «قورقوری درست می­گه. اگه تو اول سمت چپ رو نگاه کرده بودی، اون ماشین رو می­دیدی، مگه نه خُرخُر.» خُرخُر شکم تپلش را خاراند و گفت: «من نمی­دونم، بریم از ننه کلاغه بپرسیم.» بچه­ها قبول کردند و راه افتادند سمت درختی که ننه کلاغه روی آن لانه داشت. ننه کلاغه داشت چرت بعد از ظهرش را می­زد که از سر و صدای بچه­ها بیدار شد و بال زد و روی پایین­ترین شاخه درخت نشست. بچهها ماجرا را برایش تعریف کردند. ننه کلاغه هم به می مو گفت که روی خاک جنگل مثل خیابان خط بکشد. بعد به بچه­ها گفت که کنار خیابان بایستند. همه­شان کنار هم ایستادند. ننه کلاغه گفت: «هر وقت من گفتم حرکت، شما اول سمت چپ­تون رو نگاه میکنید و می­آیید تا وسط خیابان، بعد وسط خیابون می­ایستید و سمت راست­تون رو نگاه می­کنید، اگر ماشین نبود رد می­شوید.» با صدای حرکت ننه کلاغه بچه­ها همین کار را کردند و از خیابان رد شدند. ننه کلاغه گفت: «حالا از این طرف برید اون طرف.» خُرخُر گفت: «حالا باید اول سمت راست رو نگاه کنیم؟» ننه کلاغه گفت: «نه، نه، همیشه، از هر طرف خیابون که میخواهید رد بشوید باید اول سمتچپ رونگاه کنید بعد سمت راست. موقع رفتن هم هی بگید چپ، راست، تا خوب یاد بگیرید. بعد بچه­ها آنقدر گفتند چپ، راست، چپ، راست و رفتند و آمدند که خوبِ خوب یاد گرفتند چطور از خیابان رد شوند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 67صفحه 29