مجله کودک 67 صفحه 31
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 67 صفحه 31

حمله خارجیها قرار داشت و ایران باید جریمۀ قراردادهایی مثل «ترکمانچای» را که با روسیه امضا کرده بود، می­پرداخت. درست در چنین اوضاعی، ناصرالدین شاه، تاج پادشاهی ایران را بر سر گذاشت و چون امیر کبیر را فرد لایقی می­دید، او را به عنوان «اتابک اعظم» انتخاب کرد. امیر کبیر؛ تصمیم گرفته بود ایران را از فقر و بدبختی نجات دهد. او نخستین مرکز علمی ایران به نام «دارالفنون» را تاسیس کرد. در دارالفنون از پزشک تا سیاستمدار تربیت می­شدند. او تلگراف را در ایران راه­اندازی کرد و شروع به انتشار روزنامه «وقایع اتفاقیه» نمود. امیر کبیر دستور داد به اجبار به همه مردم، سرم آبله تزریق شود و نقشه کامل ایران و جهان تهیه شود، و از همه مهمتر او توانست حقوق درباریان را هم کم کند! این کارهای امیرکبیر! باعث شده بود که دشمنان زیادی داشته باشد. انگلیس­ها که قبل از این به راحتی امتیاز گمرک و نفت و جنگلهای ایران را در دست داشتند، حالا با مشکل بزرگی روبه رو بودند. آنها برای این که بتوانند امیر کبیر را از سر راه برداند، مادر ناصرالدین شاه، یعنی «مهد علیا» را تشویق کردند که امیر کبیر را از دربار بیرون بیندازد. انگلیسیها به مهد علیا گفتند که امیر کبیر اختیار همه کارها را به دست دارد و دیگر قدرتی برای او نمانده است. خلاصه، فشارهای انگلیسیها و مادر شاه، باعث شد که بالاخره امیر کبیر را در حام فین کاشان به قتل برسانند و تنها مردی را که در آن زمان به آزادی و رفاه مردم ایران فکر می­کرد، از بین ببرند. می­گویند بعد از شهادت امیر کبیر، سفیر انگلیس در ایران گفت: «حالا می­شود نفس راحتی کشید!» «گرنت دامن» نویسنده انگلیسی، در دفتر خاطراتش نوشت: «امیر کبیر ظرف چند سال کوتاه کار چندین قرن را انجام داد و با نیروی نبوغ خود دوران تازه­ای در تاریخ کشورش پیش آورد. «در هر صورت، بعد از مرگ او، شاه دوباره به تفریح و عیاشی مشغول شد و «هرات» را که جزو ایران بود، به انگلیسها بخشید. هر وقت این قصه را می­شنوم، خیلی ناراحت می­شوم. این که دشمنان ایرانی به راحتی مردی مثل امیر کبیر را از سر راه بر می­دارند و شاه آن قدر احمق و ناتوان بوده که هیچکاری نمی­کرده! حالا فهمیدی امیر کبیر کی بوده؟ امیدوارم، برف خوبی در آنجا ببارد. کاش می­شد یک بار با هم برف بازی کنیم. باز هم به خاطر هدیه­ات ممنون! به تقویم نگاه کن، جمعه 20 دی چه روزی است؟

مجلات دوست کودکانمجله کودک 67صفحه 31