خاطرات آقای چوپان: «گوسفند کتاب خوان»
و امّا گوسفند کتاب خوان من! او همیشه به مطالعه و کتاب خواندن علاقه داشت و هر وقت که من به شهر می رفتم به من سفارش می داد تا کتابهای مورد علاقه اش را برایش بگیرم. او به کتابهای داستان خیلی علاقه داشت. برخلاف من!
من به این دلیل که همیشه به دنبال علم و دانش بودم، کتابهای علمی می خواندم و زیاد با کتابهای داستان رابطه خوبی نداشتم! ولی گوسفند کتاب خوان را درک می کردم و اجازه می دادم که کتابهایی را که دوست دارد بخواند. او هم همیشه از من تشکر می کرد.
حرفهای قشنگ نغمه
من می توانم هر کتابی را در یک دقیقه بخوانم، حتی اگر آن کتاب صفحاتش خیلی زیاد باشد، روش من این است که از هر کتاب فقط سه صفحه اش را می خوانم:
صفحه اول، صفحه وسط و... صفحه آخر!
آموزش زبان انگلیسی:
اون داره هشت چشمی کتاب میخونه! پس حتماً کتابش خیلی جذّابه!
جواب معما:
کتابی بهش بدیم که به کار کردن علاقمند بشه!
مجلات دوست کودکانمجله کودک 86صفحه 23