مجله کودک 86 صفحه 28
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 86 صفحه 28

قصه دوست زغال دزد نوشته ولفگانگ اکه ترجمه سپیده خلیلی در منزل شماره 18 در خیابان «آهورن» هشت مستاجر زندگی می کنند. یکی ازآنها «آلفونس شومن» است که در این لحظه زنگ در خانه «گوستاوکیز» سرایدار را می فشارد. سرایدار در را باز می کند و آقای شومن فوری می رود سر اصل مطلب:«آقای کیز، هفته هاست که کسی برای تولید گرما، زغال های مرا می سوزاند!» کیز، ناباورانه سر تکان می دهد و می گوید:«شما واقعاً فکر می کنید که کسی در ساختمان ما زغال می دزدد؟» بله من مطمئنم! زغال فشرده وزغال تخم مرغی شکل. کیز تعجب می کند: «بله ولی چرا شما نزد پلیس نرفتید آقای شومن؟» فکر خوبی است! ولی به مدرک احتیاج دارد. سرایدار با احتیاط می­گوید: «بله، واقعاً موضوع احمقانه ای است اگر به آن دقت کنیم. فقط سه مستأجری زیر سوال می روند که به غیر از ما دو نفر برای تولید گرما از زغال استفاده می کنند. «بش شتین» «شوتس» و «مینکه» بقیه مستاجرها گاز دارند. من به شما تاکید می کنم که زغال ها را کنترل کنید.» شومن با عصبانیت جواب می­دهد، «بله شاید گمان می کنید که من تمام شب در کمین می نشینم.» اصلاً لازم نیست . فقط چندتا نخ سیاه جلو توده زغال هایتان محکم ببندید. اگر نخ ها پاره شدند.مطمئن می شوید که یک دزد خانگی دارید. شومن با خوشحالی به نشانه تایید سر تکان می دهد و می گوید: دقیقا همین کار را انجام می دهم. به علاوه مستقیم روی زغال ها هم یک علامت می گذارم . فقط کنار زغال های تخم مرغی یک تکه کوچک زغال فشرده می گذارم.» بعد از ظهر، آلفونس شومن، کارش را آغاز می کند.او در جایی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 86صفحه 28