مجله کودک 128 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 128 صفحه 7

ناگهان مگسی درشت از کنار پنجره بالای سر خلیفه به اتاق آمد. و زورکنان دور میوه ها گشت و بعد روی گونه راست منصور نشست. او مگس را با دست پر داد. مگس دوباره برگشت و روی دست او نشست. منصور با ناراحتی مگس را دور کرد. مگس دوباره بازگشت. چند بار جلوی چشم های حیرت زده منصور چرخ زد و روی دماغش نشست. منصور عصبانی شد و رو به امام گفت: «آخر به من بگو خداوند مگس را برای چه آفریده است؟» امام سر بلند کرد و خیلی آرام گفت: «برای این که افراد جبار و متکبر را خوار کند!» منصور مثل شعله سر کشی از جا کنده شد. نگاه تندی به غلام سیاه کنار دستش انداخت و زود از آنجا بیرون رفت. شنوایی اش آنچنان گسترده نبود. اینها به یک سو آرزوی پریدن و تشنگی بی پایان به پرواز آنچنان بود که چشم های او را به پرندگان و آسمان خیره می کرد. عطشی که سرانجام انسان با اختراعات خود به بخشی از آن پاسخ گفت.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 128صفحه 7