مجله کودک 166 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 166 صفحه 7

یک زندگی آرام نویسنده: جودیت مک گراث مترجم: سیده مینا لزگی نانا و پویا در یک خانه تمیز، انتهای یک خیابان ساکت در محله ای آرام در حومۀ شهر زندگی می کردند. آنها هر روز صبح، صبحانۀ خود را به آهستگی روی ایوان می خوردند و هم زمان به آواز زیبای پرندگان گوش می دادند. بعد پویا به آلونک خود می رفت و به تعمیر اشیا می پرداخت و نانا هم خانه را تمیز و مرتب می کرد. بعد از ظهر آنها به باغچۀ کوچک و زیبایشان رسیدگی می کردند نانا به آرامی زمزمه می کرد و پویا هم آرام سوت می زد. بعد از شام، قبل از اینکه بخوابند روی مبل راحتی می نشستند و کتاب می خواندند یا تلویزیون تماشا می کردند. آنها زندگی آرامی داشتند. تا اینکه... یک روز یک بشقاب پرنده، جلوی خانۀ آنها فرود آمد و سه آدم فضایی کوچولو از آن بیرون دویدند. پویا گفت: - انگار مورد حمله قرار گرفته ایم! نانا گفت: - آخی! چه موجودات کوچولوی بینوایی! حتماًخسته هستند. آنها را به داخل خانه بیاور. باید به آنها چیزی برای خوردن بدهیم. پویا زیر لب گفت: - امیدوارم زیاد غذا نخورند. اتفاقاً آدم فضایی ها زیاد غذا نخوردند، در عوض؛ · نیروی چریکی عمان - (سال 1973) در فاصله سال های 1965 تا 1974 میلادی، نیروی چریکی در عمان بر علیه سلطان عمان به نبرد و مشغول بود. لباس این نیروهای چریکی برگرفته از فرهنگ مردم عمان تهیه شده بود. اسلحه مورد استفاده آنها نوع پیشرفته ای از سلاح کلاشینکف ساخت شوروی سابق به نام AK47 بود. بالاپوش این نیروها نیز از آلمان شرقی تأمین می شد. جنگ های داخلی عمان تا سال 1974 به طول انجامید.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 166صفحه 7