مجله کودک 186 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 186 صفحه 15

خرگوش روی پشته­ها پرید و گفت: -بیا از مزرعه­دار بپرسیم. حلزون با بی­حوصلگی گفت: -ولی مزرعه خیلی دور است. خرگوش گفت: -نه، بالای همین تپه است. حلزون غرغر کنان گفت: -برای من که حلزون هستم خیلی دور به نظر می­رسد. بعد ادامه داد: -خودت برو و خبرش را به من بده. خرگوش گفت: -تنهایی خوش نمی­گذرد. پس دوست به چه دردی می­خورد؟ مگر نه اینکه دوستان همیشه همدیگر را همراهی می­کنند؟ حلزون خوشحال شد و انگار نور کوچکی در قلبش درخشید. خرگوش اورا دوست خود می­دانست و این باعث شادمانی او شده بود. پس از پشته پایین آمد و گفت: -خلی خب، برویم. خرگوش با خوشحالی بالای سر حلزون عقب و جلو پرید و گفت: -عالی شد. حلزون گفت: -ولی فراموش نکن که من مثل تو سرعت زیادی ندارم. خرگوش گفت: -مهم نیست. من در راه می­ایستم و چیزی می­خورم و یا خودم را تمیز می­کنم تا تو به من برسی. کمی بعد آن­دو به را ه افتادند. خرگوش با شادمانی می­پرید و حلزون به آرامی پیش می­رفت. دو دوست به تدریج تپه را پشت سر گذاشتند و به مزرعه نزدیک شدند. مزرعه­دار مشغول جمع­آوری سیب­زمینی بود. او با دیدن آنها دست از کار کشید. به دستۀ بیل تکیه داد و گفت: -سلام به خرگوش و حلزون عزیز: نام خودرو: کروتال کشور سازنده: فرانسه تعداد خدمه: 3 نفر وزن: 27 هزار کیلوگرم نوع اسلحه: 4 موشک از نوع ماترا موتور: الکتریکی و دیزلی حداکثر سرعت: 70 کیلومتر در ساعت

مجلات دوست کودکانمجله کودک 186صفحه 15