مجله کودک 187 صفحه 7
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 187 صفحه 7

بوتۀ خار غمگین و پروانه زیبا قسمت دوم نویسنده: جن لوتمن مترجم: هدا لزگی هفتۀ گذشته خواندید که : حلزون و خرگوش نزد مزرعه­داری رفتند و از او دربارۀ بوتۀ خار و اینکه چرا می­گزد، پرسیدند. مزرعه­دار هم در جواب، گفت که در مورد بوتۀ خار داستانی شنیده که برایشان تعریف می­کند و حالا ادامۀ داستان: -بله... این بوته همیشه غمگین بود. خرگوش پرسید: -چرا؟ حلزون که داشت به بالای تنۀ درخت نزدیک می­شد، نفس­زنان جواب داد: -شاید تنها بوده. من تنهایی را دوست ندارم. مزرعه­دار که فهمیده بود اینطوری داستان، حالا حالاها تمام نمی­شود، آهی کشید و ادامه داد: -هیچ­کس بوتۀ خار داستان ما را دوست نداشت. خرگوش زیر لب گفت: -لابد چون همه را می­گزید. مزرعه­دار گفت: -بله، ولی دست خودش نبود. سپس ادامه داد: -روزی پروانۀ زیبایی روی یکی از برگ­هایش نشست و به جای اینکه بگوید، «آخ » و فرار کند، همانجا مزرعه­دار روی تنۀ درختی نشست و گفت: -سال­ها پیش روی یک تپه، بوتۀ خاری رویید. خرگوش پرسید: -فقط یک بوته؟ در تپۀ ما بوته­های زیادی هست. او داشت تکۀ برگی را که میان دندان­های جلویش گیر کرده بود، برمی­داشت. مزرعه­دار گفت: -شاید بیشتر، ولی داستان من در مورد این بک بوته است. حلزون که برگ بزرگی را از صدفش آویزان کرده­بود،به­طرف بالای تنۀ درخت خزید و گفت: -این برگ را می­آورم تا اگر داستان طولانی شد، بخورم. خرگوش پاچۀ شلوار مزرعه­دار را تکان داد و گفت: -بگو، داستان را تعریف کن. مزرعه­دار گفت:

مجلات دوست کودکانمجله کودک 187صفحه 7