مجله کودک 289 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 289 صفحه 8

قصه های من پدر بزرگ نماز شب افشین علاء پدر بزرگ بعد از یک هفته که به خاطر فوت مادر بزرگ از خانه بیرون نرفته بود ، برای نماز مغرب و عشاء به مسجد رفت . من و عمّه زهرا هم کمی بعد از رفتن پدر بزرگ ، چادر نمازهایمان را برداشتیم و به مسجد رفتیم . مسجد نزدیک خانه پدر بزرگ بود . مسجد قشنگ و بزرگی بود که به آن مسجد جامع می گفتند ، یعنی مهم ترین مسجد شهر ، پدربزرگ ، سال ها بود که امام جماعت این مسجد بود عمّه زهرا می گفت که نماز آقاجون ، یکی از پرجمعیت ترین نمازهای جمانعت شهر است ، مردم شهر ، هر جا که بودند سعی می کردند برای نماز جماعت آقاجون ، خودشان را به مسجد جامع برسانند . آن شب هم به خاطر این که آقا جون بعد از یک هفته به مسجد می آمد . جمعیت زیادی جمع شده بود . مردم ، دسته دسته به طرف آقا جون می آمدند و به او تسلیت می گفتند . پدر بزرگ ، با حوصله به همه ی آن ها خوش و بش و روبوسی می کرد . بعضی ها هم که می خواستند دست آقاجون را ببوسند . موفق نمی شدند . چون پدر بزرگ دستش را می کشید و روی سر آن ها را می بوسید . من از "همین مردمی که می بینی دست آقاجونو می بوسند ، به خیلی از آدم های مهمّ و ثروتمند اعتنا نمی کنند . اما آقاجون طوری با آنه زندگی کرده که عاشقانه دوستش دارند ." گفتم : "خوش به حال آقا جون . کاش من هم یک روز آن قدر مهم بشوم که مردم دستم را ببوسند!" عمه زهرا طوری نگهم کرد که انگار خوشش نیامده باشد ، خندیدم و گفتم : "شوخی کردم!" عمّه زهرا گفت : "آدم هر چقدر هم که مهم بشود ، تا زمانی که خودش را وقف خدا و پیامبر خدا و ائمه (ع) نکند ، مردم جذبش نمی شوند . در حقیقت ، آبروی ما و آقاجون به خار اطاعت از دستورهای خداست ." خیلی خوب معنی حرف های عمّه زهرا را نفهمیدم . یعنی بعضی کلمه هایش سخت بود ، ولی به هر حال منظورش را فهمیدم و گفتم : "پس هیچ وقت مردم به من مثل آقاجون احترام نخواهند گذاشت . چون من همه دستورهای خدا را نمی دانم که عمل کنم ." عمّه زهرا خندید و گفت :" تو که کار بدی نمی کنی!" در چین وبه سال 1949 ، کمونیست ها قدرت را در دست گرفتند . "مائوتسه تنگ" انقلاب کمونیستی چین را پایه گذاری کرد . حزب کمونیست چین در آن زمان پر عضوترین حزب در جهان به حساب می آمد و تعداد اعضای رسمی آن 49 میلیون نفر بود . یکی از برنامه های اجتماعی حزب کمونیست چین ، انجام ورزش صبحگاهی همگانی در سراسر چین بود که به ورزش "تای چی" معروف است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 289صفحه 8