مجله کودک 289 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 289 صفحه 11

و بعضی وقتها هم چیزهایی به قصه اضافه می کردم تا جالب تر و قشنگ تر بشود . گاهی هم یک قصه را چند قسمت می کردم و هر قسمتش را توی یک زنگ تفریح تعریف می کردم . یکبار هم چند تا قصه را با هم قاطی کردم و گفتم و بچه ها از تعجب دهانشان باز ماند ومن حسابی کیف کردم . اما با همه کتابهای قصه ای که خوانده بودم و تعریف می کردم تا به حال شخصیت اصلی هیچ داستانی را از نزدیک ندیده بودم و همیشه فکر می کردم شخصیت اصلی همه قصه ها مرده اند و دیگر زنده نیستند . البته یکبار یک نویسنده را به مدرسه ما آوردند و او را از نزدیک دیدم . یک داستان هم برای ما خواند . اسمش را هم گفت ، اما یادمرفت اسمش چی بود . همه بچه ها بعد از تمام شدن داستانش به من نگاه کردند و گفتند : قصه های تو خیلی بهتر است و نمی دانستند من همین قصه ها را می گیرم و تغییر می دهم و برایشان تعریف می کنم . کاش یک روز همه نویسنده ها می آمدند پیش من تا قصه هایشان را برای بچه ها درست کنم . داشتم چی می گفتم؟ آها یادم آمد . وقتی مصطفی گفت پدرم شخصیت اصلی داستانهای یک نویسنده است . خیلی دلم می خواست پدرش را ببینم . برایم جالب بود . خیلی جالب بود چون قبلا خودم را توس قصه ها به جای شخصیت های اصلی داستانها گذاشته بودم . یکبار خودم را گذاشتم به جای سیندرلا و همان اول داستان با دیدن نامادری ودخترهایش پشیمان شدم و جایم را با شاهزاده عوض کردم . در سال 1959 و در کوبا ، "فیدل کاسترو" حقوقدان جوان به همراه همفکرانش ، انقلاب کمونیستی بر علیه "باتیستا" رئیس جمهور غربگرای کوبا برپا کرد . او همه ی شرکت ها و منابع آمریکایی ها را به نفع مردم کوبا مصادره کرد .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 289صفحه 11