مجله کودک 297 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 297 صفحه 13

ریشه های شیدا امیرمحمد لاجورد شیدا خیلی مواظب گلدانش است . هر روز به اندازه سه چهارم یک لیوان به آن آب می دهد و هر از گاهی هم برگ های آن را با احتیاط تمیز می کند . اگر برگی زرد شده باشد آن را جدا می کند و با روییدن هر برگ تازه کلی ذوق می کند . او حساب تک تک برگ های گیاهش را دارد . شیدا دلش گرفته بود . به ایوان رفته بود تا دلش کمی باز شود . اما به فکر افتاد که اگر گیاهان دلشان بگیرد چه می کنند ؟ به کجا می توانند بروند ؟ ریشه هایشان به آن ها اجازه حرکت نمی دهند و مجبورند همیشه در یک باشند . دلش گرفته بود و باز هم نمی شد . تا هشت ماه پیش ، این روبرو یک خانه کوچک قرار داشت . چه زود کوهی از آجر و آهن و سیمان . . . بالا آمده بود . تو این شهر بزرگ ، به هر جایش که نگاه کنی ساختمان می بینی . روز به روز هم بزرگ تر می شود . چقدر اینجا ، با جایی که تا سال گذشته شیدا و خانواده اش در آن زندگی می کردند فرق داشت . کاش بابا به تهران منتقل نشده بود . شیدا از طبقه چهارم به حیاط نگاه می کرد و در این فکر بود حالا که این جور است کاش لااقل بابا می توانست جایی مثل آن طبقه پایین را اجاره کند ، مثل جای خود . . . صاحبخانه ، جایی که حیاط داشته باشد ، و باغچه ، و چقدر شیدا باغچه را دوست داشت . « رُز » وحشی با پرورش انسان به گل « رُز » امروزی تبدیل شده است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 297صفحه 13