مجله کودک 297 صفحه 14

شیدا برای گلدانش شعر می خواند ، هر وقت می خواهد کتابی بخواند ، با صدای بلند می خواند تا گیاهش هم تنها نماند . گاهی هم برایش . . . ضبط صوت می آورد و موسیقی پخش می کند ، این کار را از زمانی انجام می دهد که شنیده گیاهان به موسیقی واکنش نشان می دهند و رشد بهتری خواهند داشت . چه فکرها که شیدا نمی کند ، با خود فکر می کند که چه خوب است که آدم ها پا دارند و می توانند به خیلی از جاها بروند ، اما از طرفی هم فکر می کند شاید بهتر . . . این بود که به جای پا ، ریشته داشتند و همین باعث می شد که هنوز در همان شهر کوچک شان باشند . . . دل شیدا تنگ است . دلتنگ حوض شان ، دلتنگ ماهی هاست ، دلتنگ باغچه ، گل ، دلو و چاه آب ، تلمبه ، دیوارهای کاه گلی ، مرغ ، خروس ، جوجه ها . . . . شیدا :« سلام شمسی خانم ، ممنون ، خوبم ، شمام خوبین ؟ بله سوده هست ، الان صداش می کنم ، گوشی رو نگه دارین . » خانم صاحبخانه (از آن طرف خاط) :« سوده خانم خوبین ؟ بابا و مامان خوبن ؟ سلام برسونین ، ببخشیدا ، یه زحمتی براتون دارم ، مسافرت ما دو سه روز بیشتر طول کشیده ،کلید ورودی حیاط تو طبقه دوم جاکفشیه ، بی زحمت یه آبی به باغچه ی ما بدین که درخت ها خشک نشن . . . » شیدا :« می شه من این کارو بکنم ؟ » سوده :« تو ؟ برای چی ؟ آخه از من خواستن که . . . » شیدا :« توروخدا ، اجازه بده دیگه ، خیلی دوست دارم . » چی از این بهتر ؟ شیدا گلدانش را بغل زد و پله های را یکی یکی پایین رفت . شیدا :« آخ جون ، دیدی چه خوب شد ؟ حالا می برمت یه جایی که حسابی صفا کنی ، پیش دوستات . حسابی استفاده کنی ها ،معلوم نیست بازم از این موقعیت ها پیش بیادها . . . . » F مثل Flowers ]گل ها[ : همه ی موجودات زنده به غذا احتیاج دارند . غذا به ما انرژی می دهد و سبب رشد بدن می شود . نوع غذایی که مردم هر کشور و منطقه مصرف می کنند به « رژیم غذایی » ساکنان آن کشور یا منطقه معروف است . رژیم غذایی هر مردمی به فرهنگ غذایی آنها بستگی دارد . مثلاً گروهی از مردم ، از سبزیجات یا غذاهای دریایی بیشتر مصرف می کنند . گروهی دیگر به مصرف دانه های حبوبات و غلات علاقه دارند و . . .