
بغ بغو بغو . . . ، مادر یک کبوتر شد !
کبوتر پر زد و بالا رفت و روی نرده ی پشت بام نشست . دختر فریاد زد :
« مادر . . . .مادر ! »
کبوتر بالهایش را تکان داد و گفت :« بغ بغو بغو بغو . . . کو جوجه های من ، بگو ! »
دختر به طرف پله ها دوید . می خواست از پله ها بالا برود و به پشت بام برسد؛ اما هر کار کرد ، نتوانست بالا برود . زد زیر گریه .
پله ی اول گفت :« دختر ، اشک ریزان ! چرا اشک ریزان ؟ »
دختر گفت :« مادر ، بغ بغو ، دختر ، اشک ریزان ! می خواهم پیش او بروم؛ اما نمی توانم . »
پله اول یک تکه نان به دختر داد و گفت :« این نان را بخور تا بتوانی از من بالا بروی . »
دختر نان را خورد و از پله ی اول بالا رفت . به پله دوم رسید؛ اما هر کار کرد ، نتوانست بالاتر برود . ناراحت شد و جیغ کشید .
پله ی دوم گفت :« دختر ، جیغ جیغو ! چرا جیغ جیغو ! »
دختر گفت :« مادر ، بغ بغو ، دختر ، جیغ جیغو ! می خواهم پیش او بروم؛ اما نمی توانم . »
پله ی دوم یک تکه پنیر به دختر داد و گفت :« این پنیر را بخور تا بتوانی از من بالا بروی . »
دختر پنیر را خورد . از پله ی دوم بالا رفت و به پله ی سوم رسید؛ اما هر کار کرد ، نتوانست بالاتر برود . با ناراحتی پایش را به زمین کوبید .
Fمثل Fossil ]سنگواره[ :
به آثار و بقایای به جا مانده از بدن جانداران قدیمی که در لابلای سنگ ها به جای مانده اند . فسیل یا سنگواره می گویند . فسیل یا سنگواره ، اطلاعا بسیار ارزشمندی از گذشته ی زمین و جانداری که فسیل شده است به دانشمندان می دهد .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 297صفحه 34