مجله کودک 325 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 325 صفحه 9

آنها مشغول کار شدند. چند سالی طول کشید تا این که بهشت شدّاد ساخته شد. قصرهایی بزرگ و باشکوه، از جنس یاقوت و زمرّد، که پنجرههایشان از جنس طلا و نقره بود. درختهای پرمیوه در جای جای قصر کاشته شدند. در کنار هر کدام جویی زیبا و روان که پر از الماس و مروارید بود، به راه افتادند. دور تا دور بهشت، حصاری زیبا و بلند قرار داشت. دروازههای آن با چوبهای خوشبو و قیمتی ساخته شد. بزرگ سازندگان، بهشت، برای شدّاد پیغام فرستاد: «ای پادشاه بزرگ به دیدن بهشت بیایید!» شدّاد دستور حرکت داد. او از هود خواست که همراهیاش کند. امّا هود قبول نکرد. شترها و فیلها همراه هزاران سرباز به حرکت افتادند، تا به نزدیکی بهشت شدّاد رسیدند. اسب شدّاد جلوتر از آنها راه افتاد. دروازهی بزرگ بهشت باز بود و از درون آن، بوی خوشی بیرون میآمد. همه ایستدند. اسب شدّاد از دروازه گذشت. وقتی شدّاد پای خود را در رکاب آن گذاشت تا پیاده شود، پایش گیر کرد. بدنش لرزید و فریادش به هوا بلند شد. ناگهان اسب وحشت کرد و پا به فرار گذاشت. شدّاد بر زمین بود و همراه اسب کشیده میشد. بزرگان و امیران به وحشت افتادند. خیلی زود زلزلهای بزرگ همراه با طولانی خوفناک، بهشت شدّاد را تکان تکان داد. سپس آن را زیر و رو کرد و در زمین فرو برد. آدمها پا به فرار گذاشتند. ستونهای بزرگی از غبار و خاک همه جا را پر کرده بود. هیچ کس نمیدانست که بهشت شدّاد به کجا رفته است. نام رز: الشیمی ارتفاع بوته: 4 متر تیپ: بالا رونده استقامت گل: بسیار معلوم زمان گل دهی : اول تابستان

مجلات دوست کودکانمجله کودک 325صفحه 9