مجله کودک 325 صفحه 13

می رم تا مغازه سر کوچه بلکه تونستم... مهشاد: کجا داری می ری آخه مهسا؟ مطمئنم که آیدا از خونه بیرون نمی ره. بیا بریم پشت بام، فقط اونجا مونده که نگشتم. مهشاد گرسنگی و خستگی را از یاد برده بود. در آن لحظه تنها چیزی که دوست داشت این بود که آیدا را ببیند. مهشاد: آیدا؟ نخیر اینجا هم که نیست... آیدا جان عزیزم اینجایی؟ آیدا؟ نکنه رفتی اون بالا؟ تو رو خدا جوابم رو بده... روی خر پشته ای؟ عزیزم اگه اونجایی بهم بگو مهسا: معلومه که آیدا اون جا نیست، آخه تو این سرما اون جا رفته چکار؟ نرو بالا؟ اون جا خطرناکه کف اش یخ بسته یهو لیز می خوری و می افتی تو کوچه، لبه هم که نداره. مهسا:یه ذره گوش کن ببین بهت چی می گم، اینجا نشستن و اشک ریختن هیچ فایده ای نداره، سرما می خوری ها، بلند شو دختر، بلند شو بریم خونه تون من می گم بهترین کار اینه که یه تلفن به بابات بزنی، یعنی چاره دیگه ای نیست. اصلا می خوای شماره شون رو بده به من تا من خودم بهشون تلفن کنم. یه جوری می گم که زیاد هول نکنن. بالاخره باید یه کاری کرد دیگه. از دست ما که کاری بر نمی آد. این قدر گریه نکن مهشاد منم الان گریه ام می گیره ها. بزار یه زنگ بزنم بابات بیاد، اون بهتر می دونه که باید چکار کنه... مهشاد: من دیگه اصلا هیچی نمی دونم، هرکاری می خوای بکن، فقط تو رو خدا یه کاری بکن ادامه دارد. نام رز: آلوا ارتفاع بوته: تا 3 متر تیپ: بالا رونده استقامت گل: بسیار مقاوم زمان گل دهی : تابستان تا پاییز