مجله کودک 382 صفحه 36
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 382 صفحه 36

نقره و هدیه ای سبز مادر برای«نقره» هدیه خریده است ، یک روسری زرد و قشنگ . هدیه ای که نقره روزها پیش در مغازه مش رحیم دیده بود و چیزی نگفته بود . لابد مادر از برق چشم هایش فهمیده بود امّا ، پولش را از کجا آورده بود؟ حالا نقره دلش می خواست او هم برای مادر هدیه ای بخرد ، هدیه ای مثل . . . مثل آن گردنبند طلا ، که همسایه شان در گردنش داشت . اما نه ، خیلی گران است . هدیه ای می خواهم ارزان ،اما بزرگ ، بزرگ تر از آن گردنبند . چیزی که فقط مال او باشد و هیچ کس دیگری نتواند آن را به او هدیه بدهد . هدیه ای ، گرم و مهربان چون دست هایش . هدیه ای چون کوه که همه در آغوشش می آرمند . جنگل سبز است و پر از زندگی . . . هدیه ای می خواهم سبز ، مثل بهار . تمبرهای آرژانتین ،پاراگوئه و اروگوئه وای چه بلند است آرزوی آدم ها . . . هدیه ای زلال و شفاف چون آب و آینه ! سلام درخت مراد ! هیچ خبر از دل من داری؟ دست درخت انگار به آسمان می رسد تا با خدا حرف بزند . موضوع تمبر:برپایی جمهوری آرژانتین قیمت:40پزو سال انتشار:1968

مجلات دوست کودکانمجله کودک 382صفحه 36