مجله کودک 389 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 389 صفحه 9

پنجرۀ خانه­ها را درست کار نمی­گذاری و چارچوب آن را محکم نمی­کنی تا از جا در نرود و این دزد بیچاره به زمین نیفتد و پایش نشکند؟!)) مرد بنّا که از این سؤال بدجوری غافلگر شده بود، به فکر فرو رفت. او هم قاضی را خوب می­شناخت و می­دانست که اگر یک جواب درست و حسابی به اندازۀ فهم او پیدا نکند، الآن است که با یک حکم عجیب و غریب، روزگارش را سیاه کند. برای همین، کمی به کلّه­اش فشار آورد و فکری کرد و گفت: (( حضرت شاغول! ممکن است من چارچوب پنجره را خوب و محکم کار نگذاشته باشم. امّا باور کنید که تقصیر از من نیست. موقعی که روی داربست ایستاده بودم و داشتم این پنجره را کار می­گذاشتم، دختر جوان و زیبایی از کوچه عبور می­کرد که لباس­های رنگارنگ و زیبایی هم پوشیده بود. چهرۀ قشنگ و لباس­های خوش رنگ دختر حواس مرا پرت کرد و چون برای چند لحظه نگاهم به او بود، نتوانستم چارچوب پنجره را درست توی دیوار محکم کنم!)) قاضی فکری کرد و گفت: (( بله، راست می­گویی! همه­اش تقصیر آن دختر است! او را می­شناسی؟ )) مرد بنّا با خوشحالی گفت: (( بله! چون من بعداً به خواستگاری او رفتم، ولی او را به من نداند. حالا آن دختر، زنی میان سال است.)) قاضی گفت: (( بسیار خوب؛ نام و نشانی آن را به ما بده!)) ( ادامه دارد ) موضوع تمبر: انتخاب احمد زوگوبی قیمت: دو کینتار سال انتشار: 1924

مجلات دوست کودکانمجله کودک 389صفحه 9