مجله کودک 409 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 409 صفحه 34

-هیچ چیز ، همه خبرها اینجاست. زیرا این آسمان و در دنیای بزرگ انار/» اما دانه کوچولو با خودش گفت: -یا شاید در دنیای بزرگتر از دنیای انارا!» روزها گذشتند ، یک روز که باران تندی در باغ باریده بود ، ناگهان اتفاقی افتاد. سقف آسمان انار با سرو صدای زیاد ، درست بالای سر دانه کوچولو ترک خورد و بادی خنک به صورتش وزید ونفسش را بند آورد. دانه ترسیده بود اما وقتی چشم هایش را باز کرد چیزهایی دید که ترس را فراموش کرد. چیزهایی که تا آن روز ندیده بود! توپهای بزرگو قرمز و سبزه هایی که لا به لا ی آنها بودند . دانه که تعجب کرده بود با صدای بلند گفت: -«وای ! انیجا کجاست؟ اینها دیگر چی هستند؟» درخت پیر قطره های باران شاخه هایش را تکان داد و گفت : -«اینجا درخت انار است. تو دانه یکی از میوه هایش هستی.» دانه کوچولو گفت: -«درخت انار!» دانه کوچولو هرگز این قدر انار ندیده بود. گاهی با خودش فکر می کرد دنیا باید بزرگتر از یک انار باشد . اما فکر نمی کرد . این همه انار توی دنیا باشد. خانه به خانه ایستگاههای فضایی خانه ی انسان در فضا هستند ایستگاه فضایی «میر» یکی از ان خانه ها بود که دیگر مدتی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 409صفحه 34