مجله کودک 479 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 479 صفحه 34

برمیگردد و همه کارکنان آن، از ملوانها گرفته تا غواصها و آشپزها به خانههایشان میروند و استراحت میکنند، ناخدا ماجد یک نفر را میفرستد دنبالِ کهور و پیغام میدهد که هرچه زودتر نزدِ او بیاید. کهور هم بلافاصله میرود خانۀ ناخدا ماجد. خانۀ ناخدا ماجد از آن خانههای بزرگی بود که چندین اتاقِ بهاری و زمستانی داشت. در تمامِ این اتاقها، قالیهای ایرانی و عربی و تُرکی فرش شده بود و بوی عطرهای عربی، آدم را گیج میکرد. این اتاقها با تزییناتِ در و دیوار و تاقچهها، واقعاً تعریفی بودند. روی تاقچهها انواع ظرفهای چینی و بلوری و مسی و گلابپاشهای نگیندار قرار داشت؛ و روی دیوارها تا سقف، آینههای ریز و درشتی کنار هم چیده شده بودند که آدم از دیدنِ شکل و ترتیبِ آنها حیرت میکرد. در این جور خانهها، چندین و چند غلام و کنیزِ سیاه به آقا و خانمِ خانه خدمت میکردند. روز بعد، وقتی من و مامان و بابا و خانم و آقای خوری به طرفِ روستای بندر ملو میرفتیم، از آقای خوری دربارۀ این خانهها پرسیدم و آقای خوری هم در حالی که در قرن گذشته، قایقهایی در انگلستان حرکت میکرد که با نقاشیهایی از گل رز و تصویر قلعه تزیین شده بود. این قایقها برای گردهماییهای فامیلی مورد استفاده بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 479صفحه 34