تعقّل و تعبّد در معارف اسلامی
حسین حقانی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 333
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 334
بس۫مِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم۫
مقدّمه
یکی از مسائل مهمّ و اساسی در بحث ادیان در جوامع چپ گرای مارکسیستی، خصوصاً در جامعۀ امروزی، با وجود ترقّیات و اختراعات و پیشرفتهای علمی عمیق و گسترده ای که در سطح مراکز علمی جهان پیش آمده، این است که، آیا دین به عنوان آینۀ وحی الهی می تواند پاسخگوی کامل در شؤون مختلف زندگی مادّی و معنوی جهان بشریّت باشد؟
اینک این مسأله با تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت ولی فقیه در ایران اسلامی، با وضعیّت جدی تری مورد سؤال واقع شده و حتّی در بوتۀ آزمایش گذارده شده است. گرچه واقعیت این است که با وجود بقایای مشکلات عدیده ای که از دورانهای سلاطین جور، در طول قرنهای متمادی در زندگی مسلمانان ایران باقی مانده، نباید بزودی انتظار داشت که حکومت اسلامی وقت بتواند بر جمیع این مشکلات فایق آمده و یا حداقلّ بر اکثریت آنها غالب گردد. ولی مهمّ این است که برای تحقّق چنین آمال و آرزویی چه باید کرد و چگونه باید راه حرکت خالص اسلامی را صاف و هموار ساخت؟
پاسخ اجمالی آن این است که یکی از طرق اساسی پیاده شد قوانینی اسلامی، استخراج و استنباط احکام مطابق با زمان و مکان و شرایط محیط از طریق علماء و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 335
بزرگان مراکز علمی؛ مثل حوزه های علمیه است.
خوشبختانه مسأله استنباط، فتوی، مرجعیت دینی و رهبری امّت اسلامی در فرقة امامیّۀ إثنی عشریه، کاملاً حلّ شده و می تواند ثبوتاً پویایی لازم را داشته و راه گشایی برای مشکلات علمی، اجتماعی، دینی و دنیایی ملّتهای مسلمان، در سطح جهان باشد.
از این رو تشکیل جلسات و سمینارها برای تحلیل قوانینی اسلامی وبررسی منابع غنی اسلامی از قرآن، حدیث، عقل و اجماع می تواند حداقلّ بهترین و مؤثرترین راه رسیدن به قوانینی کامل مطابق زمان و مکان و شرایط جامعۀ امروزی باشد.
یکی از مهمترین مسائل در این زمنیه، پاسخ به این سؤال است که اصولاً «جایگاه تعقّل و تعبّد در معارف اسلامی» کدام است؟ تشخیص این جایگاه و تعیین حدود آن می تواند در استنباط احکام مطابق با مقتضای زمان و شرایط جامعۀ امروز جهان، تأثیر بسزایی داتشه باشد.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 336
1 ـ ارزش عقل از دیدگاه اسلام
ممکن است عدّه ای چنین تصوّر کنند که اسلام، تنها دین تعبّد و تقلید محض بوده؛ برای عقل و دیدگاه عقلی و ادراکات آن ارزشی قائل نشده و برای آن در معارف اسلامی جایگاهی نیست. در حالی که مطالعۀ دقیق منابع اصیل اسلامی از قرآن و احادیث معتبر وارده از پیشوایان اسلام، بطور جزم نشانگر این حقیقت است که عقل در میان قوانین اسلام و مبانی استنباط احکام آن، نه تنها جایگاه ویژه ای دارد، بلکه یکی از منابع اصیل استنباط احکام شرعی به شمار می رود.
برای تحقیق و بررسی این مسأله مهم ّ و اساسی، لازم است چند مسأله زیرا را مورد بحث قرار دهیم:
1 ـ ارزش عقل از دیدگاه اسلام؛
2 ـ رابطۀ عقل با دین و حدود اصالت عقل در احکام دینی؛
3 ـ سیر تاریخی دخالت در معارف اسلامی.
(1 ـ 1) جایگاه عقل در قرآن
در قرآن، آیات متعدّدی در زمینۀ عقل وارد شده که در همۀ آنها کلمۀ «عقل» با مشتقات مختلف آن به صورت ماضی، مضارع، جمع و مفرد (جمعاً 49 بار) در سوره های مختلف قرآن به کار رفته است(که 27مورد از سوره های آن مکّی و 22 مورد از آن مدنی است.)
عقل از دیدگاه قرآن موهبتی است الهی به نوع انسان و وسیله ای برای بهتر زیستن و درک مراحل مادّی معنوی و زندگانی بشری است. بطوری که تکامل روحی و جسمی انسان بدون آن هرگز امکان پذیر نمی باشد.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 337
نقش عقل، در شناخت ارزشهای والای معنوی، بسیار سازنده بوده و دلیلی محکم و قاطع می باشد بر اینکه، وجود و هستی در کنه خود موجدی لازم دارد.
از دیدگاه قرآن، عقل وسیلۀ شناخت آیات و نشانه های آفریدگار جهان آفرینش و ملاک هر چیز و معرفت و ثواب، معرّفی شده است.
از باب نمونه، چند آیه از آیات قرآن را در اینجا نقل می کنیم:
(1 ـ 1 ـ 1) « ـ انّ فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللّیل و النهار ... ـ تا آنجا که می فرماید: ـ لایات لقوم یعقلون» یعنی؛ همانا در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز (و غیر اینها از موجودات شگفت انگیز) نشانه های علم و قدرت آفریننده است.
(2 ـ 1 ـ 1) «انّ فی ذلک لآیات لقوم یعقلون» یعنی؛ همانا در اینها نشانه های آفریننده جهان هست برای کسانی که تعقل می کنند.
روی این اساس است که خداوند در موارد مختلف سوره های قرآن، کیفیّت خلقت انسان را یادآور می شود و انسانها را به مطالعه در نحوۀ پیدایش انسانها و جهان و طبیعت دعوت می نماید که چگونه خداوند شما انسانها را از خاک آفریده و سپس از قطرۀ آبی؛ نطفه و سپس از خون بسته؛ علقه و سپس شما را از رحم مادر به صورت طفلی بیرون آورد تا آنکه به سن رشد و کمال برسید و آنگاه پیری سالخورده شوید.
و برخی از شما پیش از سن پیری از دنیا می روید، بطوری که خداوند در قرآن همۀ نشانه های خلقت انسانها را یادآور می شود. و به دنبال آن می فرماید: «و لعلّکم تعقلون».
در قرآن عبارت(لعلّکم تعقلون) درهشت مورد در سوره های: بقره، آیات 7 و 242؛ انعام، آیه 151؛ یوسف، آیه2؛ نور، آیه61؛ غافر، آیه67؛ زخرف،
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 338
آیه3و حدید، آیه17. و عبارت (افلاتعقلون) در یازده مورد در سوره های: بقره، آیۀ 67؛ آل عمران، آیه 65؛ انعام، آیه32؛ اعراف، آیه 169؛ یونس، آیۀ 16؛ هود، آیۀ 51؛ یوسف، آیه 109؛ انبیاء، آیه 10؛ مؤمنون، آیه 80؛ قصص، آیه 60؛ و صافات، آیه 138.
در این آیات، قرآن ارزش عقل را به عنوان یک اصل مسلّم به انسانها تذکّر داده و از آنان سؤال می کند که آیا عقل را به کار نمی بندید؟ این خود لازمه اش این است که انسانها در همه امور خود عقل را حاکم دانسته لذا خداوند انسانها را برای به کار بردن عقل، تدبّر و تفکّر در امور دعوت کرده و حتّی در آیه ای از عقل به عنوان «قلب» تعبیر نموده و می فرماید:
«و انّ فی ذلک لذکری لمن کان له قلب» یعنی «در این نشانه های آفرینش تذکّری است برای آن کس که دارای عقل است.»
(2 ـ 1) ـ ارزش عقل از دیدگاه پیشوایان اسلام
احادیث و روایات وارده از پیشوایان اسلام، جایگاه عقل را برای انسانها به صورتهای مختلفی توضیح می دهند. ما دراینجا به برخی از آنها از باب نمونه اکتفا می کنیم:
(1 ـ 2 ـ 1) در حدیث شریف، رابطۀ عقل و علم را این گونه بیان می کند:
«اعملهم بامرالله، احسنهم عقلاً.» «داناترین انسانها به فرامین خداوند، نیکوترین آنان است از لحاظ عقل».
(2 ـ 2 ـ 1) «اکمل النّاس عقلاً، احسنهم خلقاً»: «کاملترین انسانها به ملاحظۀ عقل، نیکوترین آنان است از حیث صفات نفسانی».
(3 ـ 2 ـ 1) «اکملهم عقلاً، ارفعهم درجة.»: «کاملترین انسانها از لحاظ عقل، بالاترین انسانها از حیث درجه و رتبه می باشد.»
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 339
(4 ـ 2 ـ 1 ـ ) «انّ الثواب علی قدر العقل.»:«همانا ثواب در مقابل عمل عبادی باندازه و قدر عقل او می باشد».
(5 ـ 2 ـ 1) «ما عندالله شئ افضل من العقل.»: «هیچ چیزی افضل و برتر از عقل نیست».
(6 ـ 2 ـ 1) «الحجّة فیما بین العباد و بین الله، العقل.»: «حجّت و دلیل مابین بندگان و خداوند، تنها عقل است».
(7 ـ 2 ـ 1) یا علی... لامال اعود من العقل.»: «ای علی... هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست».
(8 ـ 2 ـ 1) «لاغنی اخصب من العقل»: «هیچ بی نیازی نیکوتر و فراخ تر از بی نیازی عقل نیست».
(9 ـ 2 ـ 1) امام باقر فرمودند: « ... و عزّنی و جلالی ماخلقت احسن منک و ایّاک آمر و ایّاک أنهی و ایاک اثیب و ایّاک اعاقب ... »: خداوند ضمن کلامی خطاب به عقل چنین فرمود: « ... قسم به عزّت و جلال خودم من بهتر از تو چیزی نیافریدم و تنها امر و نهی و عقاب برای تو است».
2 ـ رابطۀ عقل و دین و حدود دخالت عقل در احکام اسلامی
از آیات و روایت گذشته به صراحت تلازم بین عقل، دین و ایمان روشن گردید تا آنجا که از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
«لایکون المؤمن، مؤمناً حتی یکون کامل العقل.»: «هیچ مؤمنی، مؤمن واقعی نیست مگر اینکه عقل او کامل باشد».
در اینجا بحث اساسی این است که رابطۀ عقل، ایمان و دین چگونه است؟ و مقدار و حدود دخالت عقل در دین، به چه مقدار است؟
در پاسخ به این سؤال می گوییم که؛ به طور کلی دین به سه بخش اصلی و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 340
اساسی تقسیم می گردد:
(1 ـ 2) اصول عقاید (جهان بینی)؛
(2 ـ 2) احکام شرعی عملی (ایدئولوژی)؛
(3 ـ 2) تکالیف اخلاقی؛
بدیهی است که در جمیع اصول عقاید، عقل نه تنها دخالت تامّه داشته بلکه جز عقل راهی برای شناخت آنها وجود ندارد و از دیدگاه اسلام اصلاً جایز نیست که اعتقادات مذهبی و دینی از قبیل شناخت خداوند و صفات و افعال او و شناخت معاد و غیر آن، از روی تقلید از دیگران؛ از قبیل: پدر، مادر، استاد و غیره بپذیریم. چنانکه مرحوم سید محمد کاظم صاحب عروه، در ابتدای باب «اجتهاد و تقلید» و سایر فقهاء عظام، به آن صریحاً اعتراف کرده اند. پس وسیلۀ شناخت اصول عقاید، تنها عقل است گرچه عقل می تواند از راهنماییهای متکی به وحی، از پیشوایان اسلام و دیدگاههای قرآن مجید مدد بگیرد و در زمینه راهنمایی عقل، دستورهای اسلامی در قرآن و احادیث، در همۀ زمینه ها از جمله؛ اصول عقاید می تواند کارساز بوده باشد. امّا در بخش تکالیف اخلاقی از دیدگاه اسلام، تمام امیال و آرزوها و عواطف نفسانی انسان لازم است تحت قیادت و راهنمایی عقل سلیم تنظیم و تدوین گردیده و رابطۀ عقل و اخلاق و نقش عقل در تکالیف اخلاقی در مباحث مربوط به علم اخلاق، جداگانه مورد بحث قرار گیرد.
امّا در بخش احکام شرعی و تکالیف عبادی و غیر عبادی، عقل به تنهایی نمی تواند کارساز باشد. گرچه برای عقل نیز در توجیه و توضیح، نفی و ابرامها؛ سهمی وجود دارد و لکن نقش اصلی سازنده و پردازنده در این قسمت، همان مسائل و مطالب مربوط به وحی و منابع وابسته به آن، از قبیل؛ قرآن و احادیث وارده می باشد. و رمز اصلی اینها همان محدودیت عقل و امکان بروز خطا و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 341
اشتباه در آن است که در جای خود، در فقه از آن بحث می شود.
ولی با این وجود، شکی نیست که حجّیت و اعتبار عقل، به عنوان یکی از پایه های شناخت احکام شرعی میان فقهاء و اندیشمندان اسلامی، (اعم از شیعه و غیر شیعه) مطرح بوده است.
3 ـ اجمالی از سیر نقش عقل در احکام شرعی
مطالعات فقهی، در آثار و نوشته های باقیمانده از قدما، فقهاء شیعه و اهل سنّت؛ نشانگر این حقیقت است که در اواسط قرن چهارم،؛ در صحنۀ استنباط احکام شرعی به عنوان یک وسیلۀ معتبر برای شناخت وحی وارد شده است.
این به آن معنا نیست که عقل قبل از قرن چهارم هجری در نظر فقهاء، در استنباط احکام شرعی نقش نداشته است. چنانکه می بینیم برای اوّلین بار، عقل توسّط فقیه عالیقدر؛ ابوعلی بن جنید (متوفای سال 381 هـ . ق) در ردیف منابع اجتهاد و پایه های شناخت فقهی معرّفی شده است. و بعد از مرحوم ابن جنید، شاگرد ممتازش فقیه بزرگ، شیخ مفید ـ رحمة الله علیه ـ (متوفای سال 313هـ .ق) عقل را به عنوان یکی از مدارک و منابع احکام شرعی معرفی کرده و در رسالۀ اصولی خود، اصول احکام شرعی را این گونه بیان داشته است: کتاب، سنّت، کلمات ائمۀ معصومین(ع)؛ سپس می گوید که اصول احکام را می توان از سه طریق به دست آورد و از جمله این سه طریق؛ طریق عقل و اندیشه را نام می برد.
و بعد از شیخ مفید(ره)، مرحوم شیخ طوسی، نیز در کتاب «عدة الدّاعی» به نقش ارزنده عقل اشاره کرده چنانکه فی نویسد: معلومات بر دو گونه اند:
(1 ـ 3) اکتسابی
(2 ـ 3) ضروری
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 342
مراد از معلومات اکتسابی؛ معلوماتی است که از طریق عقل و فکر و استدلال یا دلایل نقلی، به دست می آید.
چنانکه مشاهده می کنید؛ مرحوم شیخ طوسی صریحاً طریق عقل را در استنباط احکام شرعی وارد کرده است.
و بعد از شیخ طوسی مرحوم ابن ادریس (متوفای سال 598 هـ .ق) عقل را به عنوان یک منبع شناخت احکام شرعی مطرح کرده و در کتاب «سرایر»، ص 4 چنین می نویسد: «فاذا فقدت الثلاثة: الکتاب و السنّة و الاجماع، فالمعتمد فی المسأله الشرعیّة عند المحققین، التمسّک بدلیل العقل» یعنی «اگر در یک حکم شرعی از کتاب، سنّت و اجماع، نصّی موجود نبود دلیل معتبر در آن مسأله شرعیه نزد محقّقین تمسّک به دلیل عقل است».
وبعد از شیخ طوسی، مرحوم محقق (متوفای سال 676 هـ .ق) نیز در کتا ب «شرایع الاسلام» مسأله حجّیت عقل را به عنوان یک منبع استنباط حکم شرعی مطرح کرده است. و نیز مرحوم محقق در کتاب «معتبر» چنین می نویسد: «مستند الاحکام؛ الکتاب و السنّة و الاجماع و العقل» یعنی «دلیل احکام شرعی کتاب، سنت، اجماع و عقل است» وعلماء بعدی نیز (تا قرن حاضر در حوزه های علمیّه) در استنباط احکام شرعی به عقل بها داده، آن را یکی از منابع اصلی اجتهاد و استنباط احکام شرعی قلمداد کرده اند. لکن در حدود نقش عقل در استنباط احکام شرعی بیی فقهاء و محدثین از شیعه و سنّی اختلافاتی وجود دارد.
4 ـ مقدار ارزش مدرکات عقلی در استنباط احکام شرعی
در این مسأله بطور کلّی سه نظریه وجود دارد:
1 ـ نظریّه فقهای اهل سنّت، که ادراکات عقلی را بطور مطلق در استنباط احکام
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 343
شرعی معتبر و حجت می دانند و حتّی اینان پا را فراتر گذارده ملاکهایی از قبیل قیاس، استحسان، مصالح مرسله و ... را نیز معتبر دانسته اند.
این نظریّه از اواخر قرن اوّل هجری، توسّط ابراهیم بن یزد نخعی (متوفای سال 96 هـ .ق) رسماً پذیرفته شد و به دنبال آن، در زمان ابوحنیفه دامنۀ آن گسترش پیدا کرد. و از متکلّمین اهل سنّت نیز مثل فرقۀ معتزله این نظریّه را مورد پذیرش قرار دادند.
2 ـ نظریّۀ نفی اعتبار ادراکات عقلی به طور کلیّ. این نظریه را اخباریین از شیعه و اصحاب حدیث از برادران اهل سنت پذیرفتند.
رئیس فرقه اخباری در میان شیعه، میرزا محمّد استر آبادی از علمای قرن یازدّهم متوفای سال 1028 هـ .ق) در کتاب «منهج المقال» است و بعد از ایشان از بزرگان فرقۀ اخباری، ملاّ محمّد امین استرآبادی مؤلّف کتاب «الفوائد المدنّیه» بود. بطور کلّی اخبارییّن منکر حجیّت عقل در قلمرو احکام فقهی بودند.
مبنای فکری صاحبان این نظریّه یکی از سه اصل زیر است:
1 ـ انکار حسن و قبح عقلی، در واقع با عدم دستیابی عقل به واقع و نفس الامر.
2 - قبول حسن و قبح عقلی، ولی انکار وجود رابطۀ مستقیم و تلازم بین حکم عقل و حکم شرع.
3 ـ قبول حسن و قبح عقلی در واقع و اعتراف به تلازم، بین حکم عقل و شرع و لکن انکار لزوم پیروی از حکم شرعی، که از طریق ملازمه بین حکم عقل و شرع به وجود آمده باشد.
3 ـ نظریّه سوم؛ مربوط به بزرگان علماء شیعه است. اینان نه مطلق مدرکات عقلی را در استنباط احکام شرعی معتبر می دانند؛ (چنانکه برادرا اهل سنّت نیز این
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 344
نظریّه را برگزیده اند) و نه بطور مطلق، حجّیت احکام عقل را نفی کرده اند(چنانکه اخباریین از شیعه و سنّی این را انتخاب نموده اند) به این معنا که برخی از احکام عقل را که از قبیل مستقلّات عقلی به شمار می رود و ریشه از عقل سلیم می گیرد را می پذیرند و لکن احکام مبتنی بر تمایلات نفسانی(غریزی، عاطفی و ...) را غیر سلیم دانسته و آنها را حجّت نمی دانند.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 345 پی نوشت
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 346