کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی «نقش زمان و مکان در اجتهاد»
تعقل و تعبد در معارف اسلامی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : حقانی، حسین

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1374

زبان اثر : فارسی

تعقل و تعبد در معارف اسلامی

 

 

 

تعقّل و تعبّد در معارف اسلامی

حسین حقانی

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 333

‏ ‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 334

‏ ‏

‏بس۫مِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم۫‏

مقدّمه

‏یکی از مسائل مهمّ و اساسی در بحث ادیان در جوامع چپ گرای‏‎ ‎‏مارکسیستی، خصوصاً در جامعۀ امروزی، با وجود ترقّیات و اختراعات و‏‎ ‎‏پیشرفتهای علمی عمیق و گسترده ای که در سطح مراکز علمی جهان پیش آمده، این‏‎ ‎‏است که، آیا دین به عنوان آینۀ وحی الهی می تواند پاسخگوی کامل در شؤون‏‎ ‎‏مختلف زندگی مادّی و معنوی جهان بشریّت باشد؟‏

‏اینک این مسأله با تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت ولی فقیه در ایران‏‎ ‎‏اسلامی، با وضعیّت جدی تری مورد سؤال واقع شده و حتّی در بوتۀ آزمایش‏‎ ‎‏گذارده شده است. گرچه واقعیت این است که با وجود بقایای مشکلات عدیده ای‏‎ ‎‏که از دورانهای سلاطین جور، در طول قرنهای متمادی در زندگی مسلمانان ایران‏‎ ‎‏باقی مانده، نباید بزودی انتظار داشت که حکومت اسلامی وقت بتواند بر جمیع این‏‎ ‎‏مشکلات فایق آمده و یا حداقلّ بر اکثریت آنها غالب گردد. ولی مهمّ این است که‏‎ ‎‏برای تحقّق چنین آمال و آرزویی چه باید کرد و چگونه باید راه حرکت خالص‏‎ ‎‏اسلامی را صاف و هموار ساخت؟‏

‏پاسخ اجمالی آن این است که یکی از طرق اساسی پیاده شد قوانینی اسلامی،‏‎ ‎‏استخراج و استنباط احکام مطابق با زمان و مکان و شرایط محیط از طریق علماء و‏‎ ‎

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 335

‏ ‏

‏بزرگان مراکز علمی؛ مثل حوزه های علمیه است.‏

‏خوشبختانه مسأله استنباط، فتوی، مرجعیت دینی و رهبری امّت اسلامی در‏‎ ‎‏فرقة امامیّۀ إثنی عشریه، کاملاً حلّ شده و می تواند ثبوتاً پویایی لازم را داشته و‏‎ ‎‏راه گشایی برای مشکلات علمی، اجتماعی، دینی و دنیایی ملّتهای مسلمان، در‏‎ ‎‏سطح جهان باشد.‏

‏از این رو تشکیل جلسات و سمینارها برای تحلیل قوانینی اسلامی وبررسی‏‎ ‎‏منابع غنی اسلامی از قرآن، حدیث، عقل و اجماع می تواند حداقلّ بهترین و‏‎ ‎‏مؤثرترین راه رسیدن به قوانینی کامل مطابق زمان و مکان و شرایط جامعۀ امروزی‏‎ ‎‏باشد.‏

‏یکی از مهمترین مسائل در این زمنیه، پاسخ به این سؤال است که اصولاً‏‎ ‎‏«جایگاه تعقّل و تعبّد در معارف اسلامی» کدام است؟ تشخیص این جایگاه و تعیین‏‎ ‎‏حدود آن می تواند در استنباط احکام مطابق با مقتضای زمان و شرایط جامعۀ امروز‏‎ ‎‏جهان، تأثیر بسزایی داتشه باشد.‏

 

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 336

 

1 ـ ارزش عقل از دیدگاه اسلام

‏ممکن است عدّه ای چنین تصوّر کنند که اسلام، تنها دین تعبّد و تقلید‏‎ ‎‏محض بوده؛ برای عقل و دیدگاه عقلی و ادراکات آن ارزشی قائل نشده و برای‏‎ ‎‏آن در معارف اسلامی جایگاهی نیست. در حالی که مطالعۀ دقیق منابع اصیل‏‎ ‎‏اسلامی از قرآن و احادیث معتبر وارده از پیشوایان اسلام، بطور جزم نشانگر‏‎ ‎‏این حقیقت است که عقل در میان قوانین اسلام و مبانی استنباط احکام آن، نه تنها‏‎ ‎‏جایگاه ویژه ای دارد، بلکه یکی از منابع اصیل استنباط احکام شرعی به شمار‏‎ ‎‏می رود.‏

‏برای تحقیق و بررسی این مسأله مهم ّ و اساسی، لازم است چند مسأله زیرا را‏‎ ‎‏مورد بحث قرار دهیم:‏

‏1 ـ ارزش عقل از دیدگاه اسلام؛‏

‏2 ـ رابطۀ عقل با دین و حدود اصالت عقل در احکام دینی؛‏

‏3 ـ سیر تاریخی دخالت در معارف اسلامی.‏

‏(1 ـ 1) جایگاه عقل در قرآن‏

‏در قرآن، آیات متعدّدی در زمینۀ عقل وارد شده که در همۀ آنها کلمۀ «عقل» با‏‎ ‎‏مشتقات مختلف آن به صورت ماضی، مضارع، جمع و مفرد (جمعاً 49 بار) در‏‎ ‎‏سوره های مختلف قرآن به کار رفته است(که 27مورد  از سوره های آن مکّی و‏‎ ‎‏22 مورد از آن مدنی است.)‏

‏عقل از دیدگاه قرآن موهبتی است الهی به نوع انسان و وسیله ای برای بهتر‏‎ ‎‏زیستن و درک مراحل مادّی معنوی و زندگانی بشری است. بطوری که تکامل‏‎ ‎‏روحی و جسمی انسان بدون آن هرگز امکان پذیر نمی باشد‏‎[1]‎‏.‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 337

‏ ‏

‏نقش عقل، در شناخت ارزشهای والای معنوی، بسیار سازنده بوده و‏‎ ‎‏دلیلی محکم و قاطع می باشد بر اینکه، وجود و هستی در کنه خود موجدی لازم‏‎ ‎‏دارد‏‎[2]‎‏.‏

‏از دیدگاه قرآن، عقل وسیلۀ شناخت آیات و نشانه های آفریدگار جهان آفرینش‏‎ ‎‏و ملاک هر چیز و معرفت و ثواب، معرّفی شده است.‏

‏از باب نمونه، چند آیه از آیات قرآن را در اینجا نقل می کنیم:‏

‏(1 ـ 1 ـ 1) « ـ ‏انّ فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللّیل و النهار ... ‏ـ تا آنجا‏‎ ‎‏که می فرماید:‏ ـ لایات لقوم یعقلون‏»‏‎[3]‎‏ یعنی؛ همانا در خلقت آسمانها و زمین و‏‎ ‎‏اختلاف شب و روز (و غیر اینها از موجودات شگفت انگیز) نشانه های علم و‏‎ ‎‏قدرت آفریننده است.‏

‏(2 ـ 1 ـ 1) «‏انّ فی ذلک لآیات لقوم یعقلون‏» ‏‏یعنی؛ همانا در اینها نشانه های‏‎ ‎‏آفریننده جهان هست برای کسانی که تعقل می کنند.‏‎[4]‎

‏روی این اساس است که خداوند در موارد مختلف سوره های قرآن، کیفیّت‏‎ ‎‏خلقت انسان را یادآور می شود و انسانها را به مطالعه در نحوۀ پیدایش انسانها و‏‎ ‎‏جهان و طبیعت دعوت می نماید که چگونه خداوند شما انسانها را از خاک آفریده و‏‎ ‎‏سپس از قطرۀ آبی؛ نطفه و سپس از خون بسته؛ علقه و سپس شما را از رحم مادر به‏‎ ‎‏صورت طفلی بیرون آورد تا آنکه به سن رشد و کمال برسید و آنگاه پیری سالخورده‏‎ ‎‏شوید.‏

‏و برخی از شما پیش از سن پیری از دنیا می روید، بطوری که خداوند در قرآن‏‎ ‎‏همۀ نشانه های خلقت انسانها را یادآور می شود. و به دنبال آن می فرماید: ‏‏«‏و لعلّکم‎ ‎تعقلون‏»‏‏.‏‎[5]‎

‏در قرآن عبارت‏‏(لعلّکم تعقلون)‏‏ درهشت مورد در سوره های: بقره، آیات 7‏‎ ‎‏و 242؛ انعام، آیه 151؛ یوسف، آیه2؛ نور، آیه61؛ غافر، آیه67؛ زخرف،‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 338

‏ ‏

‏آیه3و حدید، آیه17. و عبارت ‏‏(افلاتعقلون)‏‏ در یازده مورد در سوره های: بقره،‏‎ ‎‏آیۀ 67؛ آل عمران، آیه 65؛ انعام، آیه32؛ اعراف، آیه 169؛ یونس، آیۀ 16؛‏‎ ‎‏هود، آیۀ 51؛ یوسف، آیه 109؛ انبیاء، آیه 10؛ مؤمنون، آیه 80؛ قصص،‏‎ ‎‏آیه 60؛ و صافات، آیه 138.‏

‏در این آیات، قرآن ارزش عقل را به عنوان یک اصل مسلّم به انسانها تذکّر داده‏‎ ‎‏و از آنان سؤال می کند که آیا عقل را به کار نمی بندید؟ این خود لازمه اش این است‏‎ ‎‏که انسانها در همه امور خود عقل را حاکم دانسته لذا خداوند انسانها را برای به کار‏‎ ‎‏بردن عقل، تدبّر و تفکّر در امور دعوت کرده و حتّی در آیه ای از عقل به عنوان‏‎ ‎‏«قلب» تعبیر نموده و می فرماید:‏

‏«‏و انّ فی ذلک لذکری لمن کان له قلب‏» یعنی «در این نشانه های آفرینش تذکّری‏‎ ‎‏است برای آن کس که دارای عقل است.»‏‎[6]‎

(2 ـ 1) ـ ارزش عقل از دیدگاه پیشوایان اسلام

‏احادیث و روایات وارده از پیشوایان اسلام، جایگاه عقل را برای انسانها به‏‎ ‎‏صورتهای مختلفی توضیح می دهند. ما دراینجا به برخی از آنها از باب نمونه‏‎ ‎‏اکتفا می کنیم:‏

‏(1 ـ 2 ـ 1) در حدیث شریف، رابطۀ عقل و علم را این گونه بیان می کند:‏

‏«‏اعملهم بامرالله، احسنهم عقلاً‏.» «داناترین انسانها به فرامین خداوند،‏‎ ‎‏نیکوترین آنان است از لحاظ عقل»‏‎[7]‎‏.‏

‏(2 ـ 2 ـ 1) «‏اکمل النّاس عقلاً، احسنهم خلقاً‏»: «کاملترین انسانها به ملاحظۀ‏‎ ‎‏عقل، نیکوترین آنان است از حیث صفات نفسانی»‏‎[8]‎‏.‏

‏(3 ـ 2 ـ 1) «‏اکملهم عقلاً، ارفعهم درجة‏.»‏‏: «کاملترین انسانها از لحاظ عقل،‏‎ ‎‏بالاترین انسانها از حیث درجه و رتبه می باشد.»‏‎[9]‎

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 339

‏ ‏

‏(4 ـ 2 ـ 1 ـ ) «‏انّ الثواب علی قدر العقل‏.»:«همانا ثواب در مقابل عمل عبادی‏‎ ‎‏باندازه و قدر عقل او می باشد»‏‎[10]‎‏.‏

‏(5 ـ 2 ـ 1) «‏ما عندالله شئ افضل من العقل‏.»: «هیچ چیزی افضل و برتر از‏‎ ‎‏عقل نیست»‏‎[11]‎‏.‏

‏(6 ـ 2 ـ 1) «‏الحجّة فیما بین العباد و بین الله، العقل‏.»: «حجّت و دلیل مابین‏‎ ‎‏بندگان و خداوند، تنها عقل است»‏‎[12]‎‏.‏

‏(7 ـ 2 ـ 1) ‏یا علی... لامال اعود من العقل‏.»‏‎[13]‎‏: «ای علی... هیچ مالی‏‎ ‎‏سودمندتر از عقل نیست».‏

‏(8 ـ 2 ـ 1) «لاغنی اخصب من العقل»‏‎[14]‎‏: «هیچ بی نیازی نیکوتر و فراخ تر از‏‎ ‎‏بی ‏‏نیازی عقل نیست».‏

‏(9 ـ 2 ـ 1) امام باقر فرمودند: « ‏... و عزّنی و جلالی ماخلقت احسن منک و‎ ‎ایّاک آمر و ایّاک أنهی و ایاک اثیب و ایّاک اعاقب ... ‏»: خداوند ضمن کلامی خطاب‏‎ ‎‏به عقل چنین فرمود: « ... قسم به عزّت و جلال خودم من بهتر از تو چیزی نیافریدم‏‎ ‎‏و تنها امر و نهی و عقاب برای تو است»‏‎[15]‎‏.‏

2 ـ رابطۀ عقل و دین و حدود دخالت عقل در احکام اسلامی

‏از آیات و روایت گذشته به صراحت تلازم بین عقل، دین و  ایمان‏‎ ‎‏روشن گردید تا آنجا که از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که فرمود:‏

‏«‏لایکون المؤمن، مؤمناً حتی یکون کامل العقل‏.»: ‏‏«هیچ مؤمنی، مؤمن‏‎ ‎‏واقعی نیست مگر اینکه عقل او کامل باشد»‏‎[16]‎‏.‏

‏در اینجا بحث اساسی این است که رابطۀ عقل، ایمان و دین چگونه است؟ و‏‎ ‎‏مقدار و حدود دخالت عقل در دین، به چه مقدار است؟‏

‏در پاسخ به این سؤال می گوییم که؛ به طور کلی دین به سه بخش اصلی و‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 340

‏ ‏

‏اساسی تقسیم می گردد:‏

‏(1 ـ 2) اصول عقاید (جهان بینی)؛‏

‏(2 ـ 2) احکام شرعی عملی (ایدئولوژی)؛‏

‏(3 ـ 2) تکالیف اخلاقی؛‏

‏بدیهی است که در جمیع اصول عقاید، عقل نه تنها دخالت تامّه داشته بلکه جز‏‎ ‎‏عقل راهی برای شناخت آنها وجود ندارد و از دیدگاه اسلام اصلاً جایز نیست که‏‎ ‎‏اعتقادات مذهبی و دینی از قبیل شناخت خداوند و صفات و افعال او و شناخت‏‎ ‎‏معاد و غیر آن، از روی تقلید از دیگران؛ از قبیل: پدر، مادر، استاد و غیره‏‎ ‎‏بپذیریم. چنانکه مرحوم سید محمد کاظم صاحب عروه، در ابتدای باب «اجتهاد و‏‎ ‎‏تقلید» و سایر فقهاء عظام، به آن صریحاً اعتراف کرده اند. پس وسیلۀ‏‎ ‎‏شناخت اصول عقاید، تنها عقل است گرچه عقل می تواند از راهنماییهای متکی‏‎ ‎‏به وحی، از پیشوایان اسلام و دیدگاههای قرآن مجید مدد بگیرد و در زمینه‏‎ ‎‏راهنمایی عقل، دستورهای اسلامی در قرآن و احادیث، در همۀ زمینه ها از جمله؛‏‎ ‎‏اصول عقاید می تواند کارساز بوده باشد. امّا در بخش تکالیف اخلاقی از دیدگاه‏‎ ‎‏اسلام، تمام امیال و آرزوها و عواطف نفسانی انسان لازم است تحت قیادت و‏‎ ‎‏راهنمایی عقل سلیم تنظیم و تدوین گردیده و رابطۀ عقل و اخلاق و نقش عقل در‏‎ ‎‏تکالیف اخلاقی در مباحث مربوط به علم اخلاق، جداگانه مورد بحث‏‎ ‎‏قرار گیرد.‏

‏امّا در بخش احکام شرعی و تکالیف عبادی و غیر عبادی، عقل به تنهایی‏‎ ‎‏نمی تواند کارساز باشد. گرچه برای عقل نیز در توجیه و توضیح، نفی و ابرامها؛‏‎ ‎‏سهمی وجود دارد و لکن نقش اصلی سازنده و پردازنده در این قسمت، همان‏‎ ‎‏مسائل و مطالب مربوط به وحی و منابع وابسته به آن، از قبیل؛ قرآن و احادیث‏‎ ‎‏وارده می باشد. و رمز اصلی اینها همان محدودیت عقل و امکان بروز خطا و‏‎ ‎

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 341

‏ ‏

‏اشتباه در آن است که در جای خود، در فقه از آن بحث می شود.‏

‏ولی با این وجود، شکی نیست که حجّیت و اعتبار عقل، به عنوان یکی از‏‎ ‎‏پایه های شناخت احکام شرعی میان فقهاء و اندیشمندان اسلامی، (اعم از شیعه و‏‎ ‎‏غیر شیعه) مطرح بوده است.‏

3 ـ اجمالی از سیر نقش عقل در احکام شرعی

‏مطالعات فقهی، در آثار و نوشته های باقیمانده از قدما، فقهاء شیعه و‏‎ ‎‏اهل سنّت؛ نشانگر این حقیقت است که در اواسط قرن چهارم،؛ در صحنۀ استنباط‏‎ ‎‏احکام شرعی به عنوان یک وسیلۀ معتبر برای شناخت وحی وارد شده است‏‎[17]‎‏.‏

‏این به آن معنا نیست که عقل قبل از قرن چهارم هجری در نظر فقهاء، در‏‎ ‎‏استنباط احکام شرعی نقش نداشته است. چنانکه می بینیم برای اوّلین بار، عقل‏‎ ‎‏توسّط فقیه عالیقدر؛ ابوعلی بن جنید (متوفای سال 381 هـ . ق) در ردیف منابع‏‎ ‎‏اجتهاد و پایه های شناخت فقهی معرّفی شده است. و بعد از مرحوم ابن جنید،‏‎ ‎‏شاگرد ممتازش فقیه بزرگ، شیخ مفید ـ رحمة الله علیه ـ (متوفای سال‏‎ ‎‏313هـ .ق) عقل را به عنوان یکی از مدارک و منابع احکام شرعی معرفی کرده و در‏‎ ‎‏رسالۀ اصولی خود، اصول احکام شرعی را این گونه بیان داشته است: کتاب،‏‎ ‎‏سنّت، کلمات ائمۀ معصومین(ع)؛ سپس می گوید که اصول احکام را می توان از‏‎ ‎‏سه طریق به دست آورد و از جمله این سه طریق؛ طریق عقل و اندیشه را‏‎ ‎‏نام می برد.‏‎[18]‎

‏و بعد از شیخ مفید(ره)، مرحوم شیخ طوسی، نیز در کتاب «عدة الدّاعی» به‏‎ ‎‏نقش ارزنده عقل اشاره کرده چنانکه فی نویسد: معلومات بر دو گونه اند:‏

‏(1 ـ 3) ‏‏اکتسابی‏

‏(2 ـ 3) ضروری‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 342

‏ ‏

‏مراد از معلومات اکتسابی؛ معلوماتی است که از طریق عقل و فکر و استدلال‏‎ ‎‏یا دلایل نقلی، به دست می آید.‏

‏چنانکه مشاهده می کنید؛ مرحوم شیخ طوسی صریحاً طریق عقل را در‏‎ ‎‏استنباط احکام شرعی وارد کرده است.‏

‏و بعد از شیخ طوسی مرحوم ابن ادریس (متوفای سال 598 هـ .ق) عقل را به‏‎ ‎‏عنوان یک منبع شناخت احکام شرعی مطرح کرده و در کتاب «سرایر»، ص 4 چنین‏‎ ‎‏می نویسد: «‏فاذا فقدت الثلاثة: الکتاب و السنّة و الاجماع، فالمعتمد فی المسأله‎ ‎الشرعیّة عند المحققین، التمسّک بدلیل العقل‏» یعنی «اگر در یک حکم شرعی از‏‎ ‎‏کتاب، سنّت و اجماع، نصّی موجود نبود دلیل معتبر در آن مسأله شرعیه نزد‏‎ ‎‏محقّقین تمسّک به دلیل عقل است».‏

‏وبعد از شیخ طوسی، مرحوم محقق (متوفای سال 676 هـ .ق) نیز در‏‎ ‎‏کتا ب «شرایع الاسلام» مسأله حجّیت عقل را به عنوان یک منبع استنباط حکم‏‎ ‎‏شرعی مطرح کرده است. و نیز مرحوم محقق در کتاب «معتبر» چنین می نویسد:‏‎ ‎‏«‏مستند الاحکام؛ الکتاب و السنّة و الاجماع و العقل‏» یعنی «دلیل احکام شرعی‏‎ ‎‏کتاب، سنت، اجماع و عقل است» وعلماء بعدی نیز (تا قرن حاضر در‏‎ ‎‏حوزه های علمیّه) در استنباط احکام شرعی به عقل بها داده، آن را یکی از‏‎ ‎‏منابع اصلی اجتهاد و استنباط احکام شرعی قلمداد کرده اند. لکن در حدود نقش‏‎ ‎‏عقل در استنباط احکام شرعی بیی فقهاء و محدثین از شیعه و سنّی اختلافاتی‏‎ ‎‏وجود دارد.‏

4 ـ مقدار ارزش مدرکات عقلی در استنباط احکام شرعی

‏در این مسأله بطور کلّی سه نظریه وجود دارد:‏

1 ـ نظریّه فقهای اهل سنّت‏، که ادراکات عقلی را بطور مطلق در استنباط احکام‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 343

‏ ‏

‏شرعی معتبر و حجت می دانند و حتّی اینان پا را فراتر گذارده ملاکهایی از قبیل‏‎ ‎‏قیاس، استحسان، مصالح مرسله و ... را نیز معتبر دانسته اند.‏

‏این نظریّه از اواخر قرن اوّل هجری، توسّط ابراهیم بن یزد نخعی (متوفای‏‎ ‎‏سال 96 هـ .ق) رسماً پذیرفته شد و به دنبال آن، در زمان ابوحنیفه دامنۀ آن گسترش‏‎ ‎‏پیدا کرد. و از متکلّمین اهل سنّت نیز مثل فرقۀ معتزله این نظریّه را مورد پذیرش‏‎ ‎‏قرار دادند.‏‎[19]‎

2 ـ نظریّۀ نفی اعتبار ادراکات عقلی به طور کلیّ.‏ ‏‏این نظریه را اخباریین از شیعه‏‎ ‎‏و اصحاب حدیث از برادران اهل سنت پذیرفتند.‏‎[20]‎

‏رئیس فرقه اخباری در میان شیعه، میرزا محمّد استر آبادی از علمای‏‎ ‎‏قرن یازدّهم متوفای سال 1028 هـ .ق) در کتاب «منهج المقال» است و بعد‏‎ ‎‏از ایشان از بزرگان فرقۀ اخباری، ملاّ محمّد امین استرآبادی مؤلّف کتاب‏‎ ‎‏«الفوائد المدنّیه» بود. بطور کلّی اخبارییّن منکر حجیّت عقل در قلمرو احکام‏‎ ‎‏فقهی بودند.‏

‏مبنای فکری صاحبان این نظریّه یکی از سه اصل زیر است:‏

‏ 1 ـ انکار حسن و قبح عقلی، در واقع با عدم دستیابی عقل به واقع و‏‎ ‎‏نفس الامر.‏

‏2 - قبول حسن و قبح عقلی، ولی انکار وجود رابطۀ مستقیم و تلازم بین حکم‏‎ ‎‏عقل و حکم شرع.‏

‏3 ـ قبول حسن و قبح عقلی در واقع و اعتراف به تلازم، بین حکم عقل و شرع و‏‎ ‎‏لکن انکار لزوم پیروی از حکم شرعی، که از طریق ملازمه بین حکم عقل و شرع‏‎ ‎‏به وجود آمده باشد.‏

3 ـ نظریّه سوم؛ مربوط به بزرگان علماء شیعه است.‏ ‏‏اینان نه مطلق مدرکات عقلی‏‎ ‎‏را در استنباط احکام شرعی معتبر می دانند؛ (چنانکه برادرا اهل سنّت نیز این‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 344

‏ ‏

‏نظریّه را برگزیده اند) و نه بطور مطلق، حجّیت احکام عقل را نفی کرده اند(چنانکه‏‎ ‎‏اخباریین از شیعه و سنّی این را انتخاب نموده اند) به این معنا که برخی از احکام‏‎ ‎‏عقل را که از قبیل مستقلّات عقلی به شمار می رود و ریشه از عقل سلیم می گیرد را‏‎ ‎‏می پذیرند و لکن احکام مبتنی بر تمایلات نفسانی(غریزی، عاطفی و ...) را‏‎ ‎‏غیر سلیم دانسته و آنها را حجّت نمی دانند‏‎[21]‎‏.‏

 

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 345

 پی نوشت

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 8منابع فقه و زمان و مکان (قرآن، سنت، عقل، سیره عقلیّه و عرف) (1) (مجموعه مقالات)صفحه 346

  • ـ روایت منقول از امام باقر(ع) در اصول کافی، ج 1، ص 26.
  • ـ «العقل دلیل المؤمن» از امام صادق(ع)، اصول کافی، ج 1، ص 20.
  • ـ سوره بقره، آیه 164.
  • ـ سوره روم، آیه 24.
  • ـ سورۀ مؤمن، آیه 67.
  • ـ سوره ق، آیه 37، و ج 11 بحار الأنوار، ص 16، سطر 9.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 16، سطر 17.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 13، سطر 18.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 16، سطر 17.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 12، سطر 2.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 18، سطر 18.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 25، سطر 11.
  • ـ بحار الانوار، ج 11، ص 26، سطر 1.
  • ـ بحار الانوار، ج 11،ص 26، سطر1.
  • ـ اصول کافی، ج 1، ص 26.
  • ـ بحار الانوار، ج 1، ص 36.
  • ـ در این زمینه می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:کتاب «مختلف»، تألیف مرحوم شیخ الطایفه، کتاب «سرایر»، تألیف ابن ادریس حلّی، کتاب «المستصفی فی علم الاصول»، تألیف ابوحامد محمد غزالی، ج 1، ص 127، کتاب «الحدائق الناضرة»، تألیف شیخ یوسف بحرینی، (متوفای 1286 هـ .ق)، کتاب «قوانین الاصول»، تألیف مرحوم محقق بزرگ، میرزا ابوالقاسم قمی، (متوفای 1231هـ .ق) و از آثار متأخرین نیز کتاب کفایة الاصول، مرحوم محمد کاظم خراسانی(متوفای 1329 هـ .ق).
  • ـ اوائل المقالات.
  • ـ المستصفی فی علم الاصول، ج 2، ص 246.
  • ـ مرحوم شیخ انصاری، فرائد الاصول، باب حجیت قطع.
  • ـ مرحوم آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ج 1 و مرحوم شیخ انصاری، فرائد الاصول، مبحث حجیت قطع.