کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی «نقش زمان و مکان در اجتهاد»
تبیین دیدگاه امام خمینی(ره) در رابطه با نقش زمان و مکان
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : امینی، مجید

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1374

زبان اثر : فارسی

تبیین دیدگاه امام خمینی(ره) در رابطه با نقش زمان و مکان

تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) در رابطه با نقش زمان و مکان

مجید امینی

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 33

‏ ‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 34

‏ ‏

‏بسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم‏

مقدمه 

‏در طول تاریخ، همواره مصلحان و نیک اندیشان در اندیشۀ پی ریزی جامعه ای‏‎ ‎‏بوده اند که ارزشها را پاس دارد و از زشتی ها بر حذر باشد، برای رسیدن به این‏‎ ‎‏مقصود و تشکیل چنین جامعه ای که از آن به «آرمانشهر» تعبیر شده است. همانان‏‎ ‎‏قوانین و مقرراتی نیز می اندیشیده اند، تا افراد جامعه در زندگی فردی و اجتماعی‏‎ ‎‏خود و چگونگی استفادۀ از طبیعت و ارتباط با همنوعان راه صواب را طی کنند.‏‎ ‎‏اسلام به عنوان آخرین مکتب تضمین کنندۀ سعادت بشری اعتقاد صحیح را‏‎ ‎‏زیر بنای تشکیل چنین جامعه ای می داند، و برای سالم سازی اندیشه و اعتقاد‏‎ ‎‏انسانها، به اصول خاصّی باور دارد که آغاز و انجام هستی را مشخص می کند و‏‎ ‎‏انسانها را از افکار پوچ و خیالهای بیهوده می رهاند و به زندگی هدفدار راهنمایی‏‎ ‎‏می کند. ‏

‏البته اسلام، تنها اعتقاد صحیح را کارساز نمی داند، بلکه مردم در مرحلۀ عمل‏‎ ‎‏و رفتار و نیز باید راه صواب را از ناصواب باز شناسند و خوبی ها را عمل کنند و از‏‎ ‎‏بدی ها بپرهیزند. ‏‎[1]‎‏ ‏ 

‏آنچه عهده دار این بخش از برنامه‏‎‎‎‏ های اسلام است، «فقه یا احکام فقهی» نام‏‎ ‎‏دارد، که در حقیقت مجموعۀ قوانین عملی اسلام است و از وحی الهی سرچشمه‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 35

‏ ‏

‏گرفته و با بیان معصومان - علیهم السلام - تفسیر و تبیین شده است؛ قوانینی که‏‎ ‎‏هرگز تغییر پذیر نیست و تمام موضوعات و مصادیق خارجی و حوادث واقعه را در‏‎ ‎‏بر می گیرد بدون آنکه به اصول آن خدشه ای وارد شود. ‏‎[2]‎

‏شناخت این قوانین، همواره یکی از درسهای زنده و اساسی مدارس‏‎ ‎‏علوم دینی بوده است و می توان گفت: یکی از پایه های اصلی تشکیل مجامع‏‎ ‎‏علمی اسلامی علم «فقه» است و فقیهان، از ارزشمندترین دانشمندان علوم‏‎ ‎‏اسلامی محسوب می‏ ‎‎‎‏شوند و نام آنها همیشه بر تارک تاریخ حوزه های علمی‏‎ ‎‏می درخشد. ‏

‏جامعیت علمی و عملی امام خمینی: بطور کلی شخصیتهای نامداری که در‏‎ ‎‏حوزه ها و مراکز علمی جهان پرورش می یابند پس از سالیانی با اندیشه و با بیان و‏‎ ‎‏قلم به تربیت شاگرد می پردازند، از نظر بعد علمی به دو گروه تقسیم می‏‎‎‎‏شوند: ‏

‏یک ـ گروهی به فراگیری یک دانش همت گماشته و تنها در آن دانش،‏‎ ‎‏تخصص و ژرف نگری پیدا کرده اند و نسبت به دیگر علوم بهره ای، جز اطلاعات‏‎ ‎‏عمومی، و آگاهیهای کلی و سطحی ندارند، و این افراد در اصطلاح اندیشمندان‏‎ ‎‏«ذی فن» نامیده می ‏‎‎‎‏شوند. ‏

‏از نمونه های بارز این گروه سیبویه (م 180) در ادبیات عرب، کلینی (م 329)‏‎ ‎‏در حدیث و محقق حلی (م 676) در فقه را می توان نام برد. آنان به خاطر تبحر در‏‎ ‎‏فن واحد، اندیشه های بس بلندی را در آن علم عرضه نموده اند. ‏

‏دوم ـ گروهی که علوم مختلف را مدّنظر داشته اند و در آن علوم تبحر یافته اند.‏‎ ‎‏از نمونه های این افراد می توان ابن سینا (م 426)، فارابی (م 339)، شیخ‏‎ ‎‏مفید (م 413)، سید مرتضی (436) شیخ طوسی (م 460)، بنیانگذار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه را نام برد. ‏

‏این گروه از شخصیتها به دلیل موهبت های بی کران الهی در قلمرو مختلف به کار‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 36

‏ ‏

‏علمی پرداخته اند؛ به عنوان مثال آثاری که از «شیخ الطائفه» باقی مانده است،‏‎ ‎‏می تواند ابعاد مختلف علمی او را برای ما ترسیم کند. تفسیر «التبیان فی علوم‏‎ ‎‏القرآن» گواه آن است که او در این فن آنچنان تخصص و کارایی فزون از حد داشته‏‎ ‎‏که از تاریخ تألیف آن، تاکنون شیعه نتوانسته است تفسیری را در آن پایه عرضه کند. ‏

‏مرحوم شیخ طوسی در سال 460 هجری در گذشته و تألیف تفسیر تبیان‏‎ ‎‏مربوط به دوران زندگی او در بغداد است که آخرین سال اقامت وی در آنجا‏‎ ‎‏می باشد. بنابراین، قریب به نه قرن و نیم از عمر این تفسیر می گذرد و چون‏‎ ‎‏ستاره‏‎‎‎‏ای بر تارک اعصار می درخشد. ‏

‏وقتی آثار دیگر ایشان را تورق می کنیم او را محدثی نیرومند می یابیم که‏‎ ‎‏احادیث اهل بیت را از مشایخ با اسناد مختلف اخذ نموده و دو اثر گرانبها در حدیث‏‎ ‎‏به نام «التهذیب» و «الاستبصار» به یادگار نهاده است. و آنگاه که کاوشهای پر ارج‏‎ ‎‏با عظمت شیخ را در قسمت کلام و فلسفه بررسی می کنیم، به صورت یک متکلم‏‎ ‎‏زبردست جلوه می کند، و کتاب «الرسائل العشر» شیخ، نشانه نیرومندی وی در‏‎ ‎‏میدان بحث و جدل و اقامه برهان در علم کلام است. با این همه، آنچه گفته شد،‏‎ ‎‏ترسیم نیمرخی آن هم مبهم از شخصیت علمی شیخ است، وی در علم «فقه»‏‎ ‎‏استادی بلا معارض بوده و دو اثر علمی او به نام «مبسوط» و «خلاف» آگاهی عمیق‏‎ ‎‏وی بر مبانی فقهی عامه و خاصه را نشان می دهد. ‏

‏امام خمینی (ره) بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی با استعداد و شایستگی ها و‏‎ ‎‏مواهب خدادای او، وی را به ژرف نگری در بسیاری از علوم سوق داده است. ‏

‏آثار علمی حضرت امام که در اختیار ما قرار دارد، می تواند پرده از این راز‏‎ ‎‏برداشته و ابعاد علمی او را برای ما ترسیم نماید. امام در قلمرو فقه، از آیة الله‏‎ ‎‏مؤسس تا سال 1355 هـ . ق. بهره مند بود، و آغاز حضور ایشان در درس وی از‏‎ ‎‏سال 1344 هـ . ق بوده است. ‏

‏ ‏‏ٰ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 37

‏ ‏

(1) تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) در بارۀ نقش زمان و مکان

 

1 ـ 1 ـ امام خمینی و فقه سنتی و پویا 

‏امام خمینی (ره) بر فقه سنتی تاکید داشت و معتقد بود که اگر فقه سنتی تحت‏‎ ‎‏ضوابطی پیش رود، پویا و پاسخگوی تمام نیازهای جامعه خواهد بود؛ زیرا اسلام‏‎ ‎‏آیین خاتم، و پیامبر آن خاتم پیامبران و کتاب آن خاتم کتابهاست و باید شریعت آن‏‎ ‎‏هماهنگ با تمام تمدنها و برآورندۀ تمام نیازهای بشری باشد ایشان فهم و تطبیق دین‏‎ ‎‏بر زندگی انسان معاصر و در نظر داشتن نقش زمان و مکان در شیوۀ استنباط را یکی‏‎ ‎‏از لوازم اصلی و اساسی و واقعبینانه در فقاهت می دانند و در این باره می فرمایند: ‏

‏«اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزه‏‎‎‎‏ ها، این جانب معتقد به فقه سنتی و‏‎ ‎‏اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی دانم، اجتهاد به همان سبک‏‎ ‎‏صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو‏‎ ‎‏عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسأله‏‎‎‎‏ای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به‏‎ ‎‏ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن‏‎ ‎‏است. حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنی که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و‏‎ ‎‏اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است،‏‎ ‎‏واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی می طلبد، مجتهد باید با‏‎ ‎‏مسائل زمان خود احاطه داشته باشد‏‎[3]‎‏.‏

‏از این جهت رودرویی فقه سنتی با فقه پویا، نوعی شعار توخالی است که‏‎ ‎‏ناآگاهان از آن بهره گیرند، تشریع الهی قابل دگرگونی نیست و هر نوع بدعت از نظر‏‎ ‎‏ادله اربعه ممنوع است، ولی در عین حال، قوانین آن چنان انعطاف و جامعیت دارد‏‎ ‎‏که ما را از قوانین بیگانه و غربی بی‏‎‎‎‏نیاز کند روی این اساس به حکم اینکه حضرت‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 38

‏ ‏

‏امام (ره) اسوه و الگوست باید بر فقه سنتی تأکید کرد و این یادگار گرانبهای‏‎ ‎‏چهارده قرن گذشته را صیانت نمود. ‏

 

2 ـ 1 ـ جهان شمولی فقه و دیدگاه امام خمینی (ره) 

‏از آنجا که منابع فقه، زاده عقل و تجربۀ محدود و سلیقه ‏‎‎‎‏های گوناگون انسان‏‎ ‎‏نیست، بلکه متکی به مبدا وحی است، بنابراین می تواند منبعی جاوید و همواره در‏‎ ‎‏جوشش بوده و جغرافیای مدنی، قومی سیاسی و فرهنگی بشر را تحت پوشش قرار‏‎ ‎‏دهد. ‏

‏قوانین بشری از آن جهت محدود، متغیر و ناپایدار است که بر اندیشه، قدرت‏‎ ‎‏فکر، و نیروی تجزیه و تحلیل رخدادها و نیز ابزار شناخت او محدود می باشد.‏‎ ‎‏ولی منابع فقه اسلام ریشه در وحی دارد، و خدای متعال به تمام ابعاد و نیازهای‏‎ ‎‏واقعی انسان احاطه داشته و در ترسیم آنها با هیچ کاستی مواجه نبوده، آن را با‏‎ ‎‏کامل ترین و شایسته ‏‎‎‎‏ترین وجه ممکن در اختیار انسان قرار داده است و بدین جهت‏‎ ‎‏است که آنها در هر زمان و در نزد هر قوم و نژادی تازگی دارد. ‏

‏اگر شرایط برای فقهای اسلام فراهم بود. و به نحو گسترده و قانونمندی‏‎ ‎‏روی این منابع کار می کردند، حقوق و فقه اسلامی، می توانست از جلوه های‏‎ ‎‏اعجاز وحی و حقانیت اسلام باشد و علاوه بر مباحث کلامی و فلسفی که معمولاً‏‎ ‎‏به عنوان طرق کشف حقیقت دین و اصول عقیدتی آن به شمار می آید، از حیات و‏‎ ‎‏پویایی و اقتدار و کارآیی فقه اسلام در طول تاریخ تحولات حیات بشر، می‏‎‎‎‏شد‏‎ ‎‏چنین پیامی را شنید، اما دریغ که شکل حاکمیت های غیر دینی که در بیشتر مقاطع‏‎ ‎‏تاریخ دامنگیر جوامع اسلامی بوده، فرصت عملی را در ابعاد مختلف حکومتی‏‎ ‎‏قضایی، حقوقی، اقتصادی و ... از آنان گرفته و مانع کاری عمیق تر و بایسته تر‏‎ ‎‏شده است. ‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 39

‏ ‏

‏حضرت امام (ره) در موردی بدین نکته اشاره کرده می فرمایند: «مع الأسف‏‎ ‎‏ما، هم دانشگاهمان و هم مدارس علوم دینیه مان هر کدام از یک جهتی نواقص زیاد‏‎ ‎‏داشت و نمی‏‎‎‎‏شد و نمی توانستند نواقص را رفع کنند ... مدارس علمی ... را‏‎ ‎‏مستقیماً نیامدند مثل دانشگاه تصرف کنند و نتوانستند و بکنند. آنها با همه سختی ها‏‎ ‎‏در دوران رضاخان که سختی ها زیاد بود، تحمل کردند و راه خودشان را ادامه دادند‏‎ ‎‏و زمان بعد هم همینطور، لکن محصور شده بودیم در یک کتابها و در یک عقاید‏‎ خاصی، کتابها از حیث تعلیم و تعلم غالباً از طهارت و تجارت و صداق تجاوز‏‎ ‎‏نمی ‏‎‎‎‏کرد. علوم قضایی و حدود و دیات و اینها از علوم غریبه بود، البته مشایخ‏‎ ‎‏نوشته اند، همه را مستقصی نوشته اند، لکن در حوزه‏‎‎‎‏ها از باب اینکه این امور‏‎ ‎‏خارج بود از حیطه عمل آنها، قضاوت دست آنها نبود، حدود و دیات و قصاص و‏‎ ‎‏اینها عملی نبود، از این جهت آنها مورد بحث واقع نمی ‏‎‎‎‏شد»‏‎[4]‎‏. ‏

‏البته فقهای اهل سنت کمتر با چنین مشکلی رو در رو بوده اند، ولی فقهای‏‎ ‎‏شیعه از این مشکل رنج می‏‎‎‎‏برده اند و تحقق انقلاب اسلامی شرایط بسیار استثنایی‏‎ ‎‏و فرصتی بسیار مغتنم را برای پیشبرد و شکوفایی راستین فقه اسلامی‏‎ ‎‏پدید آورد. فقه و اصول موجود، گر چه گسترده است، ولی صرف گستردگی و‏‎ ‎‏انبوهی طرح، قلت های ذهنی و فربهی کمی مباحث، غنا، و استواری و اتقان را‏‎ ‎‏نتیجه نمی دهد، آنچه امروز فقه، بدان نیازمند است می تواند در دو عنصر زیر بیان‏‎ ‎‏نمود. ‏

یک ـ ‏حضور در صحنه مسائل عملی نظام اجتماعی و نیازهای امت اسلامی که‏‎ ‎‏امام (ره) در یک جملۀ زیبا آن را ترسیم نمودند که: «حکومت، فلسفه عملی تمامی‏‎ ‎‏فقه است». ‏

دو ـ ‏نظامدار شدن مباحث فقه و قرار گرفتن آنها در سیستمی کلاسیک و کاملاً‏‎ ‎‏قابل تبیین. ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 40

 

3 ـ 1 ـ پاسخگویی فقه در برابر رویدادها و دیدگاه امام خمینی (ره) 

‏فقه یک علم واقعی است و علم واقعی در بیان امیرالمؤمنین(ع) آن است که‏‎ ‎‏نتیجۀ آن در جهت سازندگی حیات مادی و معنوی انسان به کار آید، تا اینکه به‏‎ ‎‏عنوان مطالبی و موضوعاتی که در روزگاری بوده و اکنون کاری نداشته باشیم، که‏‎ ‎‏آن موضوعات مورد ابتلاء و نیاز هست یا خیر! فقه زمانی یک علم واقعی است که‏‎ ‎‏در زندگی مردم هر عصر حضور فعال داشته باشد و برای هر رخدادی که در حیطۀ‏‎ ‎‏موضوعات فقهی ظهور می یابد، پاسخی در خور و متقن داشته باشد، فقه ما به‏‎ ‎‏لحاظ مواد و منابع، همانگونه که امام (ره) تصریح می‏ ‎‎‎‏فرمودند: «غنی ‏‎‎‎‏ترین فقه و‏‎ ‎‏قانون در دنیا است و چنین فقهی در دنیا نه در میان مسلمین و نه در بین غیر مسلمین‏‎ ‎‏وجود ندارد». ‏‎[5]‎‏ ‏

‏ولی این فقه باید در کنار عنصر اجتهاد «پویا» و بالنده و مترقی قرار گیرد، تا‏‎ ‎‏اجتهاد، آن را در زمینه ‏‎‎‎‏های مختلف نیازهای شرعی انسان به کار گیرد، زیرا‏‎ ‎‏پدیده‏ ‎‎‎‏ها؛ یا از «مصادیق عام» و یا از «فروع اصول» به شمار می آیند و آن عمومات و‏‎ ‎‏اصول در منابع فقهی موجود است و اجتهاد از راه آنها فروع تازه را به اصول پایه‏‎ ‎‏بازگشت داده و عام بر مصادیق منطبق می گردد و فقه با چشمۀ جوشان اجتهادی که‏‎ ‎‏در دل دارد، نه تنها پویا و همگام با مظاهر و رویدادهای زندگی است، بلکه پیشرو‏‎ ‎‏همه ابعاد آن می باشد، زیرا رویدادها یا از «فروع اصول» و یا از «مصادیق‏‎ ‎‏عمومات» است که در مدینه برای رسول خدا (ص) پیش می آمد، در هر حال،‏‎ ‎‏مشکل فقه چنانکه گفتیم این است که فقه مدرسه‏ ‎‎‎‏ها و فقه موضوعات ذهنی یا‏‎ ‎‏موضوعات عتیقی است که روزگار آن سپری شده یا اصولاً اگر موضوع باقی‏‎ ‎‏است، محتوای آن به کلی تغییر یافته است و برخی فقیهان بجای آنکه در مقام‏‎ ‎‏شناخت موضوعات نوین و تبیین چگونگی محتوای موضوعات دیرین بپردازند،‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 41

‏ ‏

‏همچنان به تکرار مکررات بسنده کرده و گام فراتر نمی ‏‎‎‎‏نهند! ‏

‏امام (ره) به این نکتۀ بسیار لطیف، چندی قبل از رحلت خویش خطاب به‏‎ ‎‏حوزه‏ ‎‎‎‏های علمی اشاره فرموده و می گویند: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده‏‎ ‎‏در اجتهادند»‏‎[6]‎‏. مقصود از اینکه زمان و مکان در اجتهاد نقش دارند این است که هر‏‎ ‎‏زمان و مکانی دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که با آن ویژگیها موضوع تغییر‏‎ ‎‏کرده و در نتیجه حکم پیشین نیز تغییر می کند، چنانچه مسافرت در بینش و استنباط‏‎ ‎‏فقیهان و مجتهدان تأثیر بسزایی داشته و دارد. از آن جمله محمد ابن ادریس،‏‎ ‎‏پیشوای مذهب شافعی است، زیرا در نتیجۀ مسافرت از بغداد به مصر «نود» نظریه‏‎ ‎‏و فتوای او در بیان احکام تغییر کرد که در نتیجه آن مذهب جدید او به وجود آمد. ‏

‏بنابراین، اگر دیده می ‏‎‎‎‏شود که تحقق انقلاب اسلامی در ایران و پیدایش‏‎ ‎‏زمینه های اجرای احکام و قوانین اسلامی خلأ عظیمی در ناحیۀ شناخت نظریه‏‎‎‎‏های‏‎ ‎‏اسلام در رابطه با مسائل قضایی، حقوقی، بین‏‎‎‎‏المللی، مسائل اقتصادی و ...‏‎ ‎‏پدیدار گشت، یکی از عوامل آن را باید در این ناحیه یافت که برخی از فقیهان به‏‎ ‎‏جای ابداع و کشف موضوعات و شناخت عینی آنها و به جای فقاهت اجتهادی، به‏‎ ‎‏فقاهت تقلیدی بسنده کرده اند و ضرورتاً چنین کسانی، نه پاسخگوی همۀ‏‎ ‎‏رویدادها هستند و نه آراء و نظریاتشان می تواند در دنیای امروز قابل اجرا و تحقق‏‎ ‎‏باشد فقه این چنینی هیچگاه نمی تواند همگام با مظاهر زندگی و تمدن جدید بشود. ‏

‏اگر حوزه‏‎‎‎‏ها بخواهند جامعه کنونی امت اسلام را اداره کنند و رسالت‏‎ ‎‏اسلامی و فقهی خود را ایفا نمایند، باید با حفظ اصول علمی و مبانی متقن تحقیق و‏‎ ‎‏اجتهاد که امام (ره) از آن به فقه جواهری تعبیر دارد از فقاهت تقلیدی به فقاهت‏‎ ‎‏اجتهادی عدول کنند، با فقه و مسائل آن سرسری و ناشیانه و غیر منطقی (بر اساس‏‎ ‎‏قیاس استحسان و مصالح مرسله) مواجه نشوند و با این حال در شناخت واقعی‏‎ ‎‏روح قوانین اسلام و تطبیق آنها بر موضوعات نوین تلاش کنند. ‏

‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 42

‏امام خمینی (ره) می فرمایند: لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در‏‎ ‎‏درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‏‎‎‎‏های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ‏‎ ‎‏معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند و کوشش نمایند، که‏‎ ‎‏هر روز بر دقت ها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنتی که ارث‏‎ ‎‏سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ‏‎ ‎‏بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد‏‎[7]‎‏.‏

‏منظور ایشان از حفظ فقه و فقاهت و فقه جواهری و فقه سنتی هرگز، حفظ‏‎ ‎‏مباحث غیر ضروری و دست و پاگیر نبوده، چه اینکه منظورها از حذف مباحث‏‎ ‎‏غیر ضروری، سست کردن مباحث ضروری و ژرف ‏‎‎‎‏نانگری طلاب نیست و‏‎ ‎‏نمی تواند باشد، بلکه منظور حفظ دقت و اصول و مبانی و تحقیق های لازم در‏‎ ‎‏استنباط احکام و اجتهاد است، و پاسخ دادن به رویدادها از راه منابع و پایه ‏‎‎‎‏های‏‎ ‎‏شناخت معتبر، نه از راه مصلحت اندیشه و منابع غیر معتبر. ‏

‏امام (ره) از فقهی دفاع می کند که ضامن رشد و مصلحت ملتهاست، نه‏‎ ‎‏مباحث فقهی که مایه هدر رفتن امکانات حوزوی و نیروهای انسانی است.‏‎ ‎‏امام (ره) در وصیتنامه الهی، سیاسی خویش بدین نکته چنین اشاره می فرمایند که:‏‎ ‎‏«از فقه سنتی که بیانگر‎‎‎‏ مکتب و رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت‏‎ ‎‏ملتهاست چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامی است، ذره‏‎‎‎‏ای‏‎ ‎‏منحرف نشوند ... » ‏

‏امام (ره) همیشه در بیاناتشان از جمودگرایان و کوته نظران و قشری نگران و‏‎ ‎‏مقدس نمایان گلایه ‏‎‎‎‏مند بودند و احساس می کردند که فقه اجتهادی نیاز به تحول‏‎ ‎‏همه جانبه دارد. بدین جهت با تأکید و اصرار، فقه اجتهادی را وارد مرحله جدید‏‎ ‎‏نمودند. نکتۀ جالب توجه این است که ایشان با نظریه افراط گرایان که از راه رای و‏‎ ‎‏تفکر شخصی و یا منابع غیر معتبر احکام حوادث واقعه را استنباط می کردند،‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 43

‏ ‏

‏مخالف بودند، همانگونه که به نظریه تفریط گرایان که بر ظاهر الفاظ عناصر خاصه‏‎ ‎‏استنباط در مقام حکم بسنده می کردند، مخالف بودند، هنر ایشان در این بود نه‏‎ ‎‏مانند جمودگرایان و قشریان و سطحی نگران که از پاسخگویی در برابر حوادث‏‎ ‎‏واقعه سرباز می‏‎‎‎‏زنند و نه مانند متهوران و ناآگاهان که از راههای غیر مبتنی بر منابع‏‎ ‎‏معتبر شرعی، حکمی را بیان می داشته اند، بوده اند در آنجا که می فرمایند: یک‏‎ ‎‏مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و غیر‏‎ ‎‏اسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوی و زهدی که در خور شان مجتهد‏‎ ‎‏است و واقعاً مدیر و مدبر باشد. فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از‏‎ ‎‏گهواره تا گور است ... و همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد‏‎ ‎‏جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد»‏‎[8]‎‏.‏

 

4 ـ 1 ـ واژه فقه در متون و منابع شرعی

‏متون و منابع شرعی همان زمینه‏‎‎‎‏هایی است که بیان شارع و نظرگاه اصلی او را‏‎ ‎‏در آن می توان جست و مورد شناسایی قرار داد. بی‏‎‎‎‏تردید معتبرترین متن اصیل و‏‎ ‎‏منبع شریفی که می توان بدان مراجعه کرد، قرآن است که در مواردی چند به «فقه و‏‎ ‎‏تفقه» و محتوای آن تصریح کرده است یکی از موارد کاربرد واژه «فقه» در قرآن که‏‎ ‎‏ارتباط بسیار نزدیکی با موضوع مورد بحث دارد، آیه «نفر» است: ‏«فلو لانفر من‎ ‎کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم‎ ‎یحذرون»‎[9]‎.

‏تفقه در دین، به گونه ای که بتوان به وسیله آن جامعه را از کجی های عقیدتی و‏‎ ‎‏عملی و فکری بر حذر داشت. ‏

‏در مجموعه تمامی معارف اسلامی می گنجد و در چهارچوب احکام شرعی‏‎ ‎‏فرعی عملی محصور نمی گردد، از این رو، صدرالمتألهین در شرح اصول کافی‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 44

‏پس از بیان اینکه واژه «فقه» در آغاز پیدایش اسلام به احکام شرعی فرعی عملی‏‎ ‎‏محصور نبوده است می گوید: ‏

‏«‏و ان الفقه اکثر مایاتی فی الحدیث بمعنی البصیرة فی امر الدین و ان الفقیه‎ ‎صاحب هذه البصیرة‏». ‏

‏اصولاً واژه فقه در قرآن به معنای فهم و دریافت عمیق حقایق دین و آفرینش‏‎ ‎‏است: «‏قد فصلنا الایات لقوم یفقهون‏»‏‎[10]‎‏؛ «‏لهم قلوب لا یفقهون بها‏»‏‎[11]‎‏؛ «‏فما‎ ‎لهولاء القوم لایکادون یفقهون حدیثاً‏»‏‎[12]‎‏؛ «‏ولکن المنافقین لا یفقهون‏»‏‎[13]‎‏. ‏

‏در روایات معصومین(ع) نیز فقه و حتی تفقه در دین، دارای میدان گسترده ای‏‎ ‎‏است. از آن جمله: ‏عن رسول الله(ص) اذا ارادالله بعبد خیراً فقهه فی الدین و‎ ‎زهده فی الدنیا و بصره عیوبا»‎[14]‎‏، و نیز فرمودند: ‏«من یردالله به خیراً یفقهه‎ ‎فی الدین»‎[15]‎‏. عن علی(ع): ‏«تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه‎ ‎ربیع القلوب»‎[16]‎‏ . و نیز فرمودند: ‏«الفقیه کل الفقیه من لم یقنط الناس من رحمة الله‎ ‎و لم یویسهم من روح الله ... و لم یومنهم من مکرالله»‎[17]‎‏.‏

‏و روایات بسیار دیگری که می رساند فقاهت در محدوده شناخت احکام فرعی‏‎ ‎‏شرعی نمی گنجد، بلکه فقهی که قرآن و معصومین (ع) ما را بدان فرا می‏‎‎‎‏خوانند،‏‎ ‎‏آن نوع شناخت هایی است که اعم از شناخت احکام شرعی فرعی عملی است، فقهی‏‎ ‎‏است که مایۀ زهد و شناخت کاستی های نفس خویش است؛ فقهی است که در قلب‏‎ ‎‏آدمی بهاری از معرفت خدا می آفریند؛ فقهی است که نه یاس از آن می تراود و نه به‏‎ ‎‏تجری می کشد و بدیهی است که بحث خودشناسی و یاس و تجری از جمله‏‎ ‎‏مباحث مربوط به مسائل شرعی فرعی عملی نیست و در دایرۀ گسترده‏‎‎‎‏ای از معارف‏‎ ‎‏الهی می گنجد. منظور از یادآوری فهرست گونه، این مبحث تنها به‏‎ ‎‏منظور شناسایی مفهوم واقعی فقه در بیان شریعت و پیامداران آن است، زیرا‏‎ ‎‏امروز شاهد آنیم که واژۀ فقه از معنای کلی و فراگیر و محتوای غنی آن باز گرفته و‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 45

‏تجرید شده است و در معنای خاصی بلکه اخصی به کار می ‏‎‎‎‏رود. در حالی که برای‏‎ ‎‏اثبات ارجمندی و جایگاه آن به آیات و روایاتی استناد می‏ ‎‎‎‏شود که ناظر به معنایی‏‎ ‎‏بس گسترده‏ ‎‎‎‏تر و غنی‏ ‎‎‎‏تر است در این عدول از کلیتی فراگیر و واقع نگر به امری‏‎ ‎‏جزئی است که احیاناً سبب غفلت از سایر ابعاد و اجزاء شده است و فقاهت و‏‎ ‎‏اجتهاد و اسلام شناسی مدعیان آن را به شدت آسیب پذیر و فاقد اعتدال و اتقان‏‎ ‎‏ساخته است. ‏

 

5 ـ 1 ـ معنای فقه در اصطلاح شریعت 

‏چنانکه گذشت، در منابع اصلی شریعت، برای واژه «فقه» وضع خاص و‏‎ ‎‏معنایی غیر از معنای لغوی آن در نظر گرفته نشده است. و «فقه» در دین یک‏‎ ‎‏اصطلاح شرعی نیست، بلکه به معنای لغوی آن به کار رفته است، ولی با گذشت‏‎ ‎‏زمان، این واژه در میان پیروان شریعت و یا بخشی از آنان، معنا و محدودۀ خاصی‏‎ ‎‏پیدا کرده تا آنجا که به صورت یک اصطلاح جدید در آمده است، این اصطلاح‏‎ ‎‏نوین عبارت است از: اطلاق فقه تنها بر بخشی از معارف دینی که بر گیرندۀ احکام‏‎ ‎‏عبادی است، از قبیل صوم و صلاة و حج و خمس و زکات و ... و نیز اموری؛‏‎ ‎‏مانند مکاسب و نکاح و طلاق و خلاصه آنچه امروز در رساله ‏‎‎‎‏های عملیه و کتب‏‎ ‎‏فقهی مورد توجه قرار گرفته است و فقاهت در این اصطلاح عبارت است از اینکه:‏‎ ‎‏مجتهد، ابزار استنباط را در منابع خاصی و پایه های شناخت همین مسائل به‏‎ ‎‏کار گیرد؛ چه اینکه عنوان فقیه تنها بر کسانی اطلاق می ‏‎‎‎‏شود که محدوده و قلمرو‏‎ ‎‏اجتهاد و فقاهت و ادراکشان به همین امور خاص منتهی می گردد. ‏

‏بدیهی است که جعل اصطلاح، جرمی محسوب نمی‏‎‎‎‏ شود و عصیانی‏‎ ‎‏ندارد، ولی هر گاه به معلولیت و نارسایی و تک بعدی شدن یک مجموعه کامل‏‎ ‎‏و دارای ابعاد کشیده شود، مشکل آفرین خواهد بود. و امروز احساس می‏‎‎‎‏ شود‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 46

‏ ‏

‏که این اصطلاح خاص با محتوا و مفهومی که از آن استفاده می ‏‎‎‎‏شود، کلیت و‏‎ ‎‏همه سونگری و جامعیت فرهنگ اسلامی را خدشه دار ساخته و پرداختن به‏‎ ‎‏یک جزء و غفلت از سایر اجزاء پیکرۀ کامل فرهنگ اسلام را به شکل مولودی‏‎ ‎‏معلول که سری بس گران و تنی بس خفیف دارد، در آورده است. این ناهماهنگی‏‎ ‎‏و نقصان، نه از نهاد و طبیعت اسلام، بلکه از ناآگاهی و ساده انگاری و سطحی‏‎ ‎‏نگری کسانی است که مدعی بیان شریعت به اهل شریعت و ابلاغ پیام وحی به دنیا‏‎ ‎‏هستند. ‏

 

6 ـ 1 ـ فقیه راستین

‏فقیه راستین، فقیهی است که در احیای جوامع اسلامی و پدید آوردن‏‎ ‎‏زمینه‏‎‎‎‏های عملی فقه اسلام همچنین رشد و شکوفایی آن کوشا و در کنار این همه از‏‎ ‎‏جهت فضایل اخلاقی و بلندی طبع و کرامت نفس و زمان شناسی و انسان شناسی و‏‎ ‎‏تدبیر و مدیریت صحیح و حسن اداره برخوردار باشد چنین فقیهی می تواند الگوی‏‎ ‎‏رشد فقیهان حوزه‏‎‎‎‏های علمیه باشد. فقیهان در نظام اسلامی حتی در آن ممالکی که‏‎ ‎‏حاکمیت علیه آنان باشد در عمق روند جریانهای اجتماعی، نقش کمتری از‏‎ ‎‏حکام ندارند، زیرا حیات معنوی و عبادی جامعه اسلامی در پرتو فقه اسلامی‏‎ ‎‏تداوم می یابد و حاملان فقه، فقیهانی هستند که می بایست احکام کلی شریعت را‏‎ ‎‏بر فروع تطبیق دهند و گاه حتی موضوعات مهم سیاسی ـ اجتماعی را برای مردم‏‎ ‎‏باز گویند. ‏

‏قوت و ضعف حضور و حاکمیت فقها نسبت به مسائل جاری جوامع اسلامی‏‎ ‎‏در طول تاریخ، در موارد بسیاری، به بینشها و موضع گیریها و توان و تدبیر‏‎ ‎‏اجتماعی و سیاسی و دینی فقیهان، باز می گردد، هرگاه فقیهی از بینش قوی‏‎ ‎‏اجتماعی، سیاسی و جامعه شناسی عصر خویش برخوردار بوده و شجاعت جهاد‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 47

‏و مبارزه را داشته است، حاکمیت های غیر اسلامی تضعیف شده و تحت الشعاع رأی‏‎ ‎‏فقیهان قرار گرفته است. ‏

‏و به عکس هر گاه دایرۀ بینش فقها، محدود گردد و اسلام از نظر آنان در‏‎ ‎‏رساله ‏‎‎‎‏های عملیه و رسالت و مسولیت آنان در حاشیه زدن بر عروة الوثقی و وسیلة‏‎ ‎‏النجاة خلاصه شده است. دوران حاکمیت استبداد و حکومتهای غیر دینی و چه بسا‏‎ ‎‏ضد دینی و روزگار تضعیف دین و دیانت بوده است. ‏

‏امام خمینی (ره) با جامعیت نگرش خویش و با درک عمیقی که از روح بلند و‏‎ ‎‏متعالی اسلام داشت در پرتو خصلت های ارزشمند ذاتی خویش چون، حریت،‏‎ ‎‏شجاعت، ایثار، مقاومت و مدیریت، شهامت، قاطعیت، تحمّل شدائد و‏‎ ‎‏مصائب، نه تنها توانست اسلام و فقه و فرهنگ و معارف اسلامی را از جایگاه‏‎ ‎‏محکومان تاریخ برهاند، بلکه توانست آن را به بلندای حاکمیت رسانده و قدرتهای‏‎ ‎‏ضددینی را بر کنار نماید، او به راستی رسالت خویش را در حد توان انجام داد و‏‎ ‎‏ایجاد حکومت جمهوری اسلامی یکی از آثار و برکات و ثمرات آن پرچمدار قسط‏‎ ‎‏و عدل و آزادی می باشد که به حق حفظ و گسترش آن بر همه پویندگان فقه و فقاهت‏‎ ‎‏لازم و ضروریست. ‏

 

(2) مبانی امام خمینی (ره) در مسائل مستحدثه و تدوین رساله

 

1 ـ 2 ـ کمال تقوا در تحقیق و اجتهاد 

‏امام خمینی (ره) مانند سایر فقهای عظام نهایت تقوا و احتیاط را در اجتهاد و‏‎ ‎‏استنباط احکام به کار می بردند تا مبادا خدای نکرده چیزی از خود به خدا و‏‎ ‎‏پیامبر (ص) نسبت دهند، و یا قوانین الهی را با نظریات بشری آمیخته گردانند، بلکه‏‎ ‎‏در تحقیقات خود تمام روایات و احادیثی که به آن استدلال می کردند، بدون هیچ‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 48

‏تعصبی میزان صحت و سقم آنها را بیان کرده اند، مثلاً در بحثهای ولایت فقیه‏‎ ‎‏می گویند که این روایت با آن همه قدرت استدلالش از جهت سند ضعف، «مرسله»‏‎ ‎‏و یا «مقبوله» است‏‎[18]‎‏. و یا ذکر اصطلاحاتی چون اقوی، اولی و احوط در‏‎ ‎‏تحریرالوسیله نشانگر تقوا و دقت کامل ایشان در بیان مسائل است ‏‎[19]‎‏.‏

‏بر خلاف پژوهشگران معمولی که آنچه خط فکری و تأیید کننده آنهاست،‏‎ ‎‏درست و قوی معرفی می کنند و آنچه بر خلاف جهت فکری آنهاست ضعیف و‏‎ ‎‏نادرست نشان می دهند و یا اینکه اشاره‏‎‎‎‏ ای به درجه و میزان صحت و سقم دلیل‏‎ ‎‏نمی کنند و یا حالت خطابه‏‎‎‎‏ای به آن می دهند و به دلیل اینکه فلان شخص و یا فلان‏‎ ‎‏کتاب قدیمی آن را نقل کرده است به آن استدلال می نمایند. ‏

 

2 ـ 2 ـ کمال ادب در بحث و نقل گفتار دیگران 

‏رعایت ادب و احترام کامل به علما و فقها و نظریات و گفته های آنان یکی‏‎ ‎‏دیگر از خصوصیات حضرتش در همه زمینه‏‎‎‎‏ها بخصوص در مسائل مستحدثه و‏‎ ‎‏مسائل مورد اختلاف است، امام (ره) همواره شاگردان خود را به رعایت ادب و‏‎ ‎‏احترام نسبت به بزرگان توصیه می کردند. به عنوان نمونه ضمن بحثی که پیرامون‏‎ ‎‏بلیتهای بخت آزمایی داشتند می فرمودند: «مسأله بلیتهای بخت آزمایی از مسائل‏‎ ‎‏اجتهادیه فقه است و نظریه‏ ‎‎‎‏های مجتهدین ممکن است در باره آن مختلف باشد، چه‏‎ ‎‏اینگونه مسائل از مسائل ضروریه و واضح فقه نیست، تا اینکه همه در آن متفق‏‎ ‎‏باشند، در همین مسأله بلیتهای بخت آزمایی مشهور بود که مرحوم آقای خوانساری‏‎ ‎‏و مرحوم میرزا سید یونس اردبیلی - رضوان الله علیها - جایز می دانند، البته این‏‎ ‎‏اجتهاد ایشان است که مودی به جواز شده است و این سبب نمی گردد که چون آنها‏‎ ‎‏جایز می دانستند ما بر آنان طعنه بزنیم، همانطور که آنان نیز نمی توانند به ما طعنه‏‎ ‎‏بزنند که چرا ما آن را جایز نمی دانیم، بلکه می توان در اینگونه موارد به بحث‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 49

‏پرداخت. آقایان باید خیلی مواظب این خرده کاری ها باشند، خیلی مواظب‏‎ ‎‏الفاظشان باشند، مبادا خدای نکرده به واسطه کلمه ای سلب توفیق از آنها شود و یا‏‎ ‎‏از زمره محصلان (واقعی) خارج گردند و یا از طریق الهی و صراط مستقیم بیرون‏‎ ‎‏روند. »‏

‏و یا در بحث موسیقی می فرمایند: بعضی با طعنه به مرحوم ملامحسن فیض‏‎ ‎‏کاشانی (ره) و محقق خراسانی (ره) نسبت داده اند که این دو فقیه منکر حرمت غنا و‏‎ ‎‏موسیقی بوده اند و تنها کارهای حرامی که همواره با آن صورت می پذیرد حرام‏‎ ‎‏دانسته اند ... بهتر است (به جای طعنه) به دلائلی توجه شود که این دو فقیه برای‏‎ ‎‏تقسیم غنا و موسیقی به حق و باطل استدلال کرده اند‏‎[20]‎‏.‏

 

3 ـ 2 ـ توسعه مطالعات امام خمینی (ره) 

‏مبنای تحقیقات و اجتهادات امام خمینی (ره) همچون شیخ طوسی (ره) و آیة‏‎ ‎‏بروجردی (ره) بررسی همه اقوال و نظریات بود و به نظریات علمای شیعه محدود‏‎ ‎‏نمی‏‎‎‎‏شد. ایشان در کتاب «الرسائل» خود یکی از مقدمات اجتهاد را بررسی فتاوی‏‎ ‎‏و اخبار اهل سنت می‏‎‎‎‏دانستند‏‎[21]‎‏. به عنوان نمونه در بحث غنا و موسیقی نظریۀ‏‎ ‎‏غزالی و شافعی و ابوحنیفه را نقل و بررسی می کردند‏‎[22]‎‏.‏

 

4 ـ 2 ـ غنی ترین فقه و قانون از نظر امام (ره) 

‏از نظر امام خمینی (ره) فقه شیعه غنی ‏‎‎‎‏ترین فقه و قانون دنیاست، در این باره‏‎ ‎‏می فرمایند: «فقه شیعه غنی ‏‎‎‎‏ترین فقه و قانون در دنیاست. قانونی است که با‏‎ ‎‏زحمات علمای شیعه توضیح و تفریع شده و چنین فقهی در دنیا نه در میان مسلمین‏‎ ‎‏و نه در بین غیر مسلمین وجود ندارد. و این با زحمات طاقت فرسای علمای شیعه‏‎ ‎‏درست شده است، از اول که زمان پیغمبر است و دنبالش زمان ائمه، این علمای‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 50

‏ ‏

‏شیعه بودند که دور ائمه (ع) جمع می‏‎‎‎‏شدند و احکام را از آنها اخذ می کردند و در‏‎ ‎‏اصولی که چهارصد کتاب بوده، (اصول اربعماة) و سایر کتب تدوین شده‏‎ ‎‏است‏‎[23]‎‏.‏

‏فقه شیعه بعد از پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) از پیشوایانی چون حضرت‏‎ ‎‏علی (ع) امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سرچشمه می گیرد که به اعتراف شیعه و سنی‏‎ ‎‏داناترین و پرهیزگارترین مردم به دین اسلام بعد از پیامبر (ص) بوده اند. (رجوع‏‎ ‎‏شود به نوشته های مرحوم شیخ محمود شلتوت در کتاب همبستگی مذاهب‏‎ ‎‏اسلامی، ترجمه نویسنده و استاد عبدالفتاح عبدالمقصود در کتاب فی سبیل‏‎ ‎‏الوحدة الاسلامیه، ص 54 و 55). ‏

‏فقه شیعه بنا به تعبیر امام خمینی (ره) فقه 1400 ساله است، به این معنی که‏‎ ‎‏بیش از چهارده قرن بهترین علماء و دانشمندان اسلامی پیرامون آن اجتهاد کرده و‏‎ ‎‏تمام توان خود را در راه تصفیه و دسته بندی و به دست آوردن احکام مسائل جدید و‏‎ ‎‏فروعات به کار برده‏‎‎‎‏اند. ‏

‏برخلاف سایر مکتبهای فقهی که از قرن هفتم هجری پس از سقوط بغداد،‏‎ ‎‏اجتهاد در آن متوقف گردید دکتر صبحی محمصانی، در کتاب «فلسفه التشریع‏‎ ‎‏فی الاسلام» می نویسد: «در میانه‏‎‎‎‏های سال هفتم هجری فقیهان سنی به مذاهب‏‎ ‎‏چهارگانه معروف اکتفا و به انسداد باب اجتهاد اجماع کردند. و از آن پس تمدن‏‎ ‎‏غرب رو به قهقرا رفت و از هر سو به جمود و بیماری پیروی های کورکورانه گرفتار‏‎ ‎‏شد و مردم روح شریعت را از دست داده و به بدعت ها و خرافه‏ ‎‎‎‏ها روی آوردند تا اینکه‏‎ ‎‏در قرن چهاردهم هـ ، ق سید جمال الدین افغانی (اسدآبادی) و شیخ محمد عبده و‏‎ ‎‏شاگردان این دو قیام کردند و مردم را به توحید مذاهب و ترک تقلید و مراجعه به‏‎ ‎‏مصادر اصلی شریعت و دوری از بدعت ها و خرافه‏‎‎‎‏ ها دعوت کردند. »‏

‏فقه شیعه تا امروز همچنان باب اجتهاد در آن باز بوده و با تطورات و‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 51

‏تحولات زمان توسعه و گسترش یافته است. امام خمینی (ره) در آخرین وصایای‏‎ ‎‏خود تأکید می کنند: در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باشد و طبیعت‏‎ ‎‏انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی فقهی در زمینه‏‎‎‎‏های‏‎ ‎‏مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از‏‎ ‎‏آن را ندارد‏‎[24]‎‏.‏

 

5 ـ 2 ـ گستردگی و عظمت فقه از نظر امام (ره) 

‏از نظر امام خمینی (ره) فقه اسلامی بسیار گسترده است و شامل تمام ابعاد‏‎ ‎‏زندگی انسان می‏‎‎‎‏شود. ایشان می فرمایند: فقه تئوری واقعی ادارۀ انسان و اجتماع‏‎ ‎‏از گهواره تا گور است ... »‏‎[25]‎‏.‏

‏همچنین می فرمایند: خداوند به وسیله رسول اکرم (ص) قوانینی فرستاده که‏‎ ‎‏انسان از عظمت آن به شگفت می آید. برای همه امور قانون و آداب آورده است.‏‎ ‎‏برای انسان پیش از آنکه نطفه‏‎‎‎‏اش منعقد شود تا پس از آنکه به گور می ‏‎‎‎‏رود، قانون‏‎ ‎‏وضع کرده است و نه تنها برای وظایف عبادی، بلکه برای امور اجتماعی،‏‎ ‎‏سیاسی، حقوقی و خانواده دارای قوانینی مترقی، متکامل و جامع است و مسائلی‏‎ ‎‏که از دیر زمان در زمینه‏‎‎‎‏های اقتصادی، حقوقی و سیاسی، حقوق بین‏ ‎‎‎‏الملل و‏‎ ‎‏مقررات جنگ و صلح و حقوق عنوان کرده اند، گوشه ای از قوانین و رساله عملی‏‎ ‎‏اسلام است هیچ موضوع حیاتی نیست که اسلام تکلیفی برای آن مقرر نداشته و‏‎ ‎‏حکمی درباره آن نداده باشد. ‏

 

6 ـ 2 ـ نیاز جهان امروز به قوانین اسلامی 

‏از نظر امام خمینی (ره) جهان حاضر و آینده با همۀ تحول و پیشرفتی که در آن‏‎ ‎‏پدید آمده و خواهد آمد هیچگاه از قوانین و فقه اسلامی بی نیاز نخواهد بود، ایشان‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 52

‏در این باره می فرمایند: آنها (اگر) به کره مریخ هم بروند و به کهکشان ها راه یابند،‏‎ ‎‏باز از سعادت و فضایل اخلاقی و تعالی روانی عاجزند و قادر نیستند مشکلات‏‎ ‎‏اجتماعی خود را حل کنند، چون مشکلات اجتماعی و بدبختی های آنها محتاج‏‎ ‎‏راه حلهای اعتقادی و اخلاقی است و کسب قدرت مادی یا ثروت و تسخیر فضا از‏‎ ‎‏عهده حل آن بر نمی آید. ثروت و قدرت مادی و تسخیر فضا احتیاج به ایمان و‏‎ ‎‏اعتقاد و اخلاق اسلامی دارد تا تکمیل و متعالی شود و در خدمت انسان قرار گیرد.‏‎ ‎‏نه اینکه بلای جان انسان بشود‏‎[26]‎‏.‏

 

7 ـ 2 ـ تأکید امام بر فقه جواهری

‏امام خمینی (ره) بر این نکته نیز دقت و توجه داشته‏‎‎‎‏اند که می فرمودند: فقه‏‎ ‎‏جواهری باید تقویت شود»‏‎[27]‎‏.‏

‏در قرن سیزدهم هجری حرکت علمی و تحول جدیدی در حوزه علمیه نجف‏‎ ‎‏و کربلا آغاز گردید که آغاز آن به دست آیة الله آقا محمدباقر وحید بهبانی (متوفی‏‎ ‎‏1208 هـ . ق) بود. در این قرن شخصیتهای بسیار مهم و معنوی در فقه و اصول‏‎ ‎‏آثار گرانبهایی عرضه داشتند، مانند کتابهای کشف الغطاء، مفتاح الکرامه،‏‎ ‎‏ریاض، مکاسب: در فقه و قوانین و فصول و ضوابط و حاشیة المعالم شیخ محمد‏‎ ‎‏تقی اصفهانی (ره) و رسائل شیخ انصاری (ره) در اصول فقه در رأس این آثار فقهی‏‎ ‎‏کتاب «جواهر الکلام» در شرح «شرایع الاسلام» شیخ محمدحسن‏‎ ‎‏نجفی - اعلی الله مقامه - بود که یک دور دایرة المعارف کامل و جامع فقه حاوی‏‎ ‎‏اقوال علما و دلایل آنها بود، بطوری که گفته می‏‎‎‎‏شود هیچ کتاب و مجتهدی از‏‎ ‎‏جواهر الکلام بی‏‎‎‎‏نیاز نیست. این دایرةالمعارف فقهی نمودار اوج نهضت فقهی و‏‎ ‎‏تدوین فقه به صورت گسترده با روش نوین تکامل یافته و نمونه تحقیق و نقد و‏‎ ‎‏بررسی اقوال فقهای پیشین و قدرت استدلال براساس قرآن و حدیث بعد از رکود‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 53

‏و سستی آن در قرن یازدهم و دوازدهم بود، بی‏‎‎‎‏آنکه از اصل و جوهره فقه سنتی‏‎ ‎‏خارج و یا با قوانین بشری و جواهرات بدلی ـ که دولتهای آن روز عثمانی، عراقی،‏‎ ‎‏مصری و ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داده بود ـ آمیخته گردد، بلکه به تمام معنی‏‎ ‎‏اسمی با مسمی یعنی جواهری ناب از احکام خدا، پیامبر خدا و ائمه و فقها بود.‏‎ ‎‏اهمیت تاکید امام خمینی (ره) نسبت به فقه جواهری وقتی معلوم می‏‎‎‎‏شود که بدانیم‏‎ ‎‏فقه جواهری در عصری تدوین یافت که شریعت ناب محمدی می رفت که به دست‏‎ ‎‏اجانب با قوانین بشری آمیخته و جنبه معنوی و انقلابی آن گرفته شود و در خدمت‏‎ ‎‏مطامع استعمارگران در آید. امام خمینی (ره) راجع به این حرکت انحرافی در ایران‏‎ ‎‏چنین نقل می کنند: در اوائل مشروطه وقتی می‏‎‎‎‏خواستند قانون بنویسند، عمال‏‎ ‎‏انگلیس به دستور ارباب خود مجموعۀ حقوقی بلژیکی ها را از سفارت بلژیک قرض‏‎ ‎‏کردند. و قانون اساسی را از روی آن نوشتند و نقائص آن را از مجموعه‏‎‎‎‏های‏‎ ‎‏حقوقی فرانسه و انگلیس به اصطلاح ترسیم نمودند، و برای گول زدن ملت بعضی‏‎ ‎‏از احکام اسلام را ضمیمه کردند. ‏

 

(3) اجتهاد و توانایی فقه

 

1 ـ 3 ـ تعریف لغوی و اصطلاحی پیرامون واژه اجتهاد 

‏واژۀ اجتهاد، از ماده جُهد (به ضم میم) گرفته شده، و جهد عبارت است از‏‎ ‎‏بکارگیری تلاش و سعی در انجام کار، و این معنی از سخنان همه دانشمندان علم‏‎ ‎‏لغت، استفاده می ‏‎‎‎‏شود. (تعریف لغوی)، و اما در اصطلاح بنابر تعریف برخی از‏‎ ‎‏عالمان اصولی، معنای اجتهاد عبارت است از به کارگیری تمام توانایی مجتهد‏‎ ‎‏برای به دست آوردن حکم شرعی در حوادث واقعه و رویدادهای تازه از راه عناصر‏‎ ‎‏خاصه و مشترک و پایه‏‎‎‎‏های شناخت و منابع معتبر شرعی می باشد. ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 54

تفاوت بین واژه جهاد و اجتهاد 

‏واژه جهاد و اجتهاد دارای ریشه واحدی می باشند، با این تفاوت که کلمه‏‎ ‎‏جهاد بر به کارگیری توانایی و مقابله در برابر دشمن اطلاق می ‏‎‎‎‏شود، ولی واژه‏‎ ‎‏اجتهاد بر به کارگیری توانایی و تلاش برای استخراج احکام از منابع اطلاق‏‎ ‎‏می گردد. ‏

 

انواع اجتهاد از دیدگاه علمای امامیه

الف ـ اجتهاد نظری‏، که این نوع اجتهاد برای شناخت اصول و مبانی معرفتی و‏‎ ‎‏اعتقادی به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود. این اجتهاد را «نظری» گویند. ‏

ب ـ اجتهاد عملی‏، آن است که برای علم به مطابقت عمل انسان با آنچه از طرف‏‎ ‎‏شارع به او امر شده است به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود که آیا این عمل انجام شده، با آنچه که‏‎ ‎‏به آن امر شده، مطابقت دارد یا نه؟ و در اصطلاح عامی به این اجتهاد می گویند:‏‎ ‎مطابقة الماتی به مع المامور به‏. ‏

ج ـ اجتهاد اصولی: ‏اجتهادی است که برای شناخت دلیل و حجت به کار گرفته‏‎ ‎‏می ‏‎‎‎‏شود. و هدف از این اجتهاد، فقط به دست آوردن دلیل و حجت و مدرک برای‏‎ ‎‏احکام شرعی حوادث و رویدادهای نوین است. ‏

د ـ اجتهاد فقهی‏، اجتهادی است که فقط برای شناخت حکم شرعی، ولی از راه‏‎ ‎‏مایه ‏‎‎‎‏های اصلی استنباط به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود. ‏

هـ ـ اجتهاد تفریعی و تطبیقی‏، عبارت است: اجتهادی که برای شناخت فروع‏‎ ‎‏اصول و مصادیق قوانین کلی احکام و ارتباط بین فروع و اصول و بین مصادیق و‏‎ ‎‏قوانین کلی احکام به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود و در نتیجه این اجتهاد فروع تازه و مسائل و‏‎ ‎‏رویدادهای تازه زندگی و حکومتی را، از هر نوع که باشد، به اصول پایه باز گشت‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 55

‏ ‏

‏و قوانین کلی را بر مصادیق خارجی آن منطبق می گرداند. ‏

‏باید یادآور شد که هر یک از انواع اجتهاد مذکور دارای اقسامی است و هر یک‏‎ ‎‏از آن اقسام هم فردی دارند که مجال بحث پیرامون آنها در این نوشتار نیست. ‏

 

انواع اجتهاد از دیدگاه علمای اهل سنت

‏اجتهاد از دیدگاه علمای اهل سنت دارای سه نوع می باشد که عبارتند از: ‏

یک ـ اجتهاد بیانی‏ و آن عبارت است از اجتهادی که در نصوص به کار گرفته‏‎ ‎‏می ‏‎‎‎‏شود، به جهت بیان احکام شرعی حوادث واقعه و موضوعات مستحدثه. ‏

دو ـ اجتهاد قیاسی‏، اجتهادی است که در قیاس به نصوص که در شریعت وارد‏‎ ‎‏شده است به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود، برای استخراج احکام شرعی موضوعات جدید و‏‎ ‎‏مسائل تازه‏‎‎‎‏ای که در کتاب و سنت دارای نص خاص نمی باشند. ‏

سه ـ اجتهاد استصلاحی: ‏اجتهادی که بر اساس رأی و تفکر شخصی که‏‎ ‎‏بر قاعده استصلاح مبتنی است، برای تشریع احکام شرعی رویدادهای جدید‏‎ ‎‏که دارای نص خاص نمی باشند، به کار گرفته می ‏‎‎‎‏شود حضرت امام (ره)‏‎ ‎‏اجتهادی نوع اول را بر اساس نصوص معتبر قبول دارد و اما اجتهاد نوع دوم را در‏‎ ‎‏صورتی که بر اساس قیاس تشبیه و تشکیل باشد نپذیرفته و اگر براساس قیاس‏‎ ‎‏منصوص العلة و با اولویت باشد آن را پذیرفته است و امّا اجتهاد نوع سوم را‏‎ ‎‏نپذیرفته است. ‏

 

2 ـ 3 ـ تفاوت اجتهاد امامیه با اهل سنت

‏اجتهاد در فقه امامیه وسیله‏‎‎‎‏ای است در خدمت فقه برای استخراج احکام‏‎ ‎‏حوادث واقعه و رویدادهای نوین زندگی در بستر زمان از عناصر خاصه استنباط، تا‏‎ ‎‏فقه در طول زمان همگام با رویدادهای متحول و متطور زندگی و نیازهای جامعه‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 56

‏ ‏

‏متحول شود و بدون آن هیچگاه فقه نمی تواند در برابر رویدادها پاسخگو باشد. ‏

‏بنابراین، اجتهاد از نظر فقه امامیه هدف و اصل مستقلی در مقابل کتاب‏‎ ‎‏و سنت و اجماع و عقل نمی باشد، بلکه وسیله‏‎‎‎‏ای است که خداوند آن را‏‎ ‎‏مانند چشمه جوشان در دل فقه قرار داده است، ولی اجتهاد در فقه اهل سنت هدف‏‎ ‎‏و اصل مستقلی است که در کنار کتاب و سنت قرار دارد و در مواردی که نص‏‎ ‎‏خاص نباشد، بر اساس اجتهاد از راه رای و تفکر برای پدیده‏‎‎‎‏ ها احکام تشریع‏‎ ‎‏می ‏‎‎‎‏شود. ‏

 

3 ـ 3 ـ تعیین اجتهادی که زمان و مکان در آن نقش دارند 

‏اجتهادی که زمان و مکان در آنها نقش دارند، نوع پنجم از انواع اجتهاد امامیه‏‎ ‎‏است که عبارت از اجتهاد تفریعی و تطبیقی است؛ نه از انواع دیگر اجتهاد و این‏‎ ‎‏بدین جهت است که نقش زمان و مکان در تغییر موضوعات احکام و یا ویژگیها‏‎ ‎‏و شرایط آنهاست و نیز در مشخص کردن آنها در مقام تفریع و تطبیق است نه در خود‏‎ ‎‏احکام و ادله آنها، بدین جهت نقشی در اجتهاد فقهی که مربوط به شناخت حکم‏‎ ‎‏و اجتهاد اصولی که مربوط به شناخت دلیل و حجت است ندارند. و این مدّعا در‏‎ ‎‏بیان اصل مبحث واضح می ‏‎‎‎‏شود. ‏

‏تفاوت بین نظر مرحوم امام (ره) و نظر عالمان اهل سنت در مسأله تحول‏‎ ‎‏اجتهاد ‏

‏محققان اهل سنت برای زمان و مکان و احوال در تحول اجتهاد نقش قائل‏‎ ‎‏می باشند و این مطلب را «ابن قیم جوزی در کتاب اعلام الموقعین عن رب العالمین»‏‎ ‎‏و غیر او در تألیفاتشان یادآور شده اند. ‏

‏دکتر محمد محمصانی در کتاب «المجتهدون فی القضاء» می گوید: «‏و قد‎ ‎اصاب جمهور الفقهاء بقولهم ان الاحکام المبتنیة علی الاجتهاد تتحول بتحول‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 57

الزمان و المکان و الاحوال ... ‏»‏

‏جمهور فقیهان که گفته اند، احکامی که بر اجتهاد مبتنی است به تحول زمان و‏‎ ‎‏مکان و احوال متحول می ‏‎‎‎‏شوند مطابق واقع است، ولی باید دانست بین تأثیری که‏‎ ‎‏امام راحل برای زمان و مکان در اجتهاد قائل است و بین تأثیری که محققان اهل‏‎ ‎‏سنت قائلند تفاوت دارد که خود جای بحث بسیار است اجمالاً این تفاوتها‎‎‎‏ در‏‎ ‎‏اینجا یادآوری می‏ ‎‎‎‏شود: ‏

یک‏ ـ امام (ره) برای زمان و مکان، در تحول و تغییر موضوعات احکام الهی و‏‎ ‎‏در مقام تفریع و تطبیق بعد از مشخص شدن موضوع با ویژگیهای آن نقش مهمی‏‎ ‎‏قائل است، ولی گروهی از محققان اهل سنت آنها را در تحول احکام در مقام‏‎ ‎‏استنباط حکم شرعی دخالت می دهند. ‏

دو‏ ـ امام (ره) برای زمان و مکان بر اساس منابع معتبر شرعی نقش بسزایی‏‎ ‎‏قائل است، اما اساس عقیده طرفداران قانون تحول اجتهاد رأی و تفکر شخصی‏‎ ‎‏است. ‏

سه‏ ـ مطابق نظریه امام (ره) حکم از راه نقش زمان و مکان برای موضوع جدید‏‎ ‎‏بر خلاف نص نیست، بلکه براساس چارچوب نص است، منتها موضوع اول به‏‎ ‎‏نصی و موضوع جدید به نص دیگر، ولی حکم از راه قانون تحول اجتهاد بر اساس‏‎ ‎‏شرایط زمان، دیگران قائلند در برخی موارد بر خلاف نص می‏‎‎‎‏ شود. ‏

چهار‏ ـ با این تحول اجتهادی که امام (ره) از راه نقش زمان و مکان قائل است،‏‎ ‎‏نوع احکام برای موضوعات در این صورت به عنوان احکام اولی محسوب‏‎ ‎‏می ‏‎‎‎‏شود، نه به عنوان احکام ثانوی، زیرا حکم ثانوی در موردی است که یک‏‎ ‎‏موضوع دارای دو حکم به عنوان اولی و ثانوی باشد و اولی برای مختار و دوّمی‏‎ ‎‏برای مضطر، و بنابر نظریه امام (ره) که زمان و مکان در تغییر موضوع و ویژگیهای‏‎ ‎‏آن و مشخص کردن آنها دخالت دارند، زمینه‏‎‎‎‏ای برای حکم ثانوی وجود ندارد،‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 58

‏زیرا حکم دوم که از تحول اجتهاد پدید آمده با موضوع دیگری است و حکم اول که‏‎ ‎‏پیش از تحول اجتهاد وجود داشت به موضوع اول و هر دو حکم به عنوان حکم‏‎ ‎‏اولی برای موضوع خود محسوب می ‏‎‎‎‏شود. بدین جهت این تغییر و تحول در‏‎ ‎‏حکم، بر اثر تغییر و تحول موضوع آن با حدیث معروف: «‏حلال محمد حلال الی‎ ‎یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامة‏» منافاتی ندارد. زیرا حکم جدید‏‎ ‎‏برای موضوع جدید است نه برای همان موضوع اول، پس در واقع دو موضوع‏‎ ‎‏مستقل و دو حکم در میان است، نه یک موضوع و دو حکم، لذا با این تحول،‏‎ ‎‏موضوع از تحت دلیل و حکم سابق بیرون آمده و در حیطه دلیل و حکم دیگری از‏‎ ‎‏احکام شریعت در می آید. پس حکم شریعت نیست که به تحول زمان و شرایطشان‏‎ ‎‏تغییر می کند، بلکه در حقیقت موضوع است که به تحول زمان و شرایط آن شکل‏‎ ‎‏می یازد و تغییر ماهیت می دهد و در نتیجه حکم آن تغییر می کند، چه اینکه اگر پس‏‎ ‎‏از چندی دوباره موضوع از نظر قیود و شرایط به حالت اول بر گردد، همان حکم‏‎ ‎‏قبلی بار دیگر بر آن جاری می‏ ‎‎‎‏شود. و اما با تحولی که دیگران قائلند، نوع احکام‏‎ ‎‏موضوعات، عنوان ثانوی محسوب می ‏‎‎‎‏شوند. ‏

پنج‏ ـ نتیجه نظریه امام (ره) در قانون تحول، خاضع شدن رویدادهای زندگی‏‎ ‎‏در مقابل فقه اجتهادی است، زیرا او قانون تحول اجتهاد را با تحول زمان پذیرفته‏‎ ‎‏است، نه قانون تحول احکام را به تحول زمان و مکان و شرایط آن، و اما‏‎ ‎‏نتیجۀ نظریۀ مقابل در قانون تحول، خاضع ساختن فقه اجتهادی در برابر‏‎ ‎‏رویدادهاست، زیرا آنان قانون تحول احکام را به تحول زمان پذیرفته اند. ‏

 ـ گفتار مقام معظم رهبری دربارۀ دیدگاه امام خمینی (ره) 

‏حضرت آیة الله خامنه ای (دام ظله) پیرامون دیدگاه امام (ره) مبنی بر نقش زمان‏‎ ‎‏و مکان در اجتهاد فرموده اند: این قانون تحول اجتهاد به تحول زمان و مکان «‏باب‎ ‎یفتح منه الف باب‏؛ دری است که هزار در از آن گشوده می ‏‎‎‎‏شود». ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 59

 

4 ـ 3 ـ توانایی فقه اجتهادی و انبوهی از مسائل 

‏امروز فقه اجتهادی با برپایی حکومتی اسلامی در برابر انبوهی از مسائل قرار‏‎ ‎‏گرفته که باید آنها را پاسخگو باشد. و آنچه در قرنهای متمادی ادعا شده که فقه‏‎ ‎‏توانایی اداره و حکومت و مدیریت جامعه و جهان و پاسخ دادن به تمام پدیده ها از‏‎ ‎‏هر نوع که باشد دارد، امروز فقه در مقام آزمون قرار گرفته و باید آن را به اثبات‏‎ ‎‏رساند. دیگر شعارها و وعده های افراد و کارآیی ندارند، زیرا دقت عمل و کار‏‎ ‎‏است، پس جای درنگ و سستی نیست. ‏

‏بنابراین مجتهد در حکومت اسلامی آن کسی است که اولاً ابعاد حکومت‏‎ ‎‏اسلامی و جهان مشمولی فقه را درک کرده باشد و ثانیاً با پاسخهای مناسب در بعد‏‎ ‎‏فردی و عبادی، اجتماعی و حکومتی بتواند فقه اجتهادی را با رویدادهای گوناگون‏‎ ‎‏همگام نماید و مشکلات را حل کند، در غیر این صورت در نظام اسلامی مجتهد‏‎ ‎‏متبحر و کارآمدی نخواهد بود. اگرچه پیش از حکومت اسلامی مطابق شرایط آن‏‎ ‎‏زمان که نیازی به فقه حکومتی نبوده، مجتهد مفیدی در مسائل فردی و عبادی بوده‏‎ ‎‏است. ‏

‏بنابراین به اذعان می توان گفت فقیهی که هیچگونه آگاهی از فقه حکومتی و‏‎ ‎‏مسائل جامعه و نظام اسلامی ندارد و تنها از مسائل فردی و عبادی که بارها اجتهاد‏‎ ‎‏در آنها پیاده و راههای آنها بر همگان آشکار شده، آگاهی دارد، اصلاً به عنوان‏‎ ‎‏مجتهد حتی در مسائل فردی و عبادی تلقی نمی‏‎‎‎‏ شود، زیرا در نهاد اجتماعی سعی‏‎ ‎‏و تلاش و کوشش نهفته است و لذا سعی در مسائل و فروعی صادق است که بر اثر‏‎ ‎‏واضح نبودن راههای به دست آوردن احکام آنها از منابع شرعی نیاز به سعی و‏‎ ‎‏تلاش باشد؛ مانند مسائل فقه حکومتی نه در مواردی که صدها بلکه هزارها بار در‏‎ ‎‏آنها اجتهاد به کار رفته است؛ مانند مسائل رساله های عملیه. بر این اساس کسی که‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 60

‏ ‏

‏فقه حکومتی را نمی داند و مسائل آن را درک نمی کند و نمی تواند اجتهاد را با‏‎ ‎‏موازین شیوۀ نوین آن در منابع آن به کار گیرد، به هیچ وجه در حکومت اسلامی‏‎ ‎‏مجتهد به معنای حقیقی نیست، و بر فرض که نسبت به مسائل فردی و عبادی که در‏‎ ‎‏رساله های عملیه بیان شده، و می ‏‎‎‎‏شود مجتهد باشد از مصادیق بارز مجتهد متجزی‏‎ ‎‏محسوب می‏ ‎‎‎‏شود، نه مجتهد مطلق: «‏لایکون الفقیه فقیهاً الا اذا عرف معاریض‎ ‎کلا منا‏». ‏

‏برای اینکه اجتهاد با فقه جهان شمول، تناسب داشته باشد، و اثر مطلوب و‏‎ ‎‏سازنده بر آن مترتب شود، بویژه امروز که حکومت اسلامی حاکم است، و نیز‏‎ ‎‏مجموعه تمدن بشری متحول شده رعایت نکاتی چند ضروری است برخی از آن‏‎ ‎‏نکات عبارتند از: ‏

اولاً: ‏اجتهاد باید بر حسب نیازهای حکومت اسلامی و مسائل مورد نیاز کنونی‏‎ ‎‏جامعه و جوامع متمدن بطور دقیق مورد ملاحظه قرار گیرد. ‏

ثانیاً: ‏براساس بینش جهانی و واقعیتهای زمان و عینیت های خارج با ویژگیهای‏‎ ‎‏آنها در منابع معتبر و اصیل به کار گرفته شود. ‏

ثالثاً: ‏احکام موضوعات مربوط به مسائل حکومتی که امروز مورد نیاز‏‎ ‎‏می باشند به شکل نظام وار بیان شود. ‏

رابعاً: ‏اجتهاد بعد از بررسی موضوعات احکام شرعی با ویژگیهای درونی و‏‎ ‎‏برونی آنها در منابع به کار رود. ‏

خامساً: ‏اجتهاد به بینش و زمان و مکان سنخیت داشته باشد، در صورتی که‏‎ ‎‏این شرایط رعایت شود، فقه اجتهادی هیچگونه نخواهد توانست مسائل مورد‏‎ ‎‏ابتلای جامعه متحول امروز را پاسخگو باشد، و این یک رسالت بسیار خطیر و‏‎ ‎‏مهمی است که جا دارد برای آن اهتمام و توجه بسیاری را ملحوظ کرد. ‏

‏در پایان از باب حسن ختام فرازهایی از بیانات مهم و در خور توجه از بنیانگذار‏‎ ‎‏ ‏

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 61

‏ ‏

‏جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) را در این زمینه می آوریم، امام (ره)‏‎ ‎‏می فرمایند: برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و‏‎ ‎‏مجتهد بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنم، آشنایی به روش برخورد با‏‎ ‎‏حیله ها و تزویرهای فرهنگ حاکم برجهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی،‏‎ ‎‏اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاست ها و ... از‏‎ ‎‏ویژگیهای یک مجتهد جامع است»‏‎[28]‎‏. ‏

‏هدف اساسی این است که ما چگونه می ‏‎‎‎‏خواهیم اصول محکم فقه را در عمل‏‎ ‎‏فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همۀ ترس‏‎ ‎‏استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند. ‏‎[29]‎‏ و یا در‏‎ ‎‏جایی دیگر فرمودند: باید سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و‏‎ ‎‏خم های اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی متهم به عدم قدرت اداره جهان‏‎ ‎‏نگردد‏‎[30]‎‏.‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 62

‏ ‏


مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 63

‏ ‏

کتابنامه

‎ ‎

مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد»- جلد 5فقیهان و زمان و مکان (1)( مجموعه مقالات)صفحه 64

  • ـ قال علی (ع): «الایمان معرفه بالقلب، و قول باللسان، و عمل بالارکان» (شرح نهج البلاغه، ج 19،  ص 51».
  • ـ (عن الصادق (ع): « ... حتّی جاء محمد (ص) فجاء بالقرآن و بشریعته و منهاجه فحلاله حلال الی یوم  القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه ... » (اصول کافی، ج 2، ص 17، حدیث 2).
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.
  • ـ بیانات امام در تاریخ 15  /  6  /  62
  • ـ بیانات امام (ره) 10  /  10  /  57.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290
  • ـ وصیتنامه الهی، سیاسی امام خمینی (ره)
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، 288-290.
  • ـ سورۀ توبه، آیۀ 122.
  • ـ انعام ( ) آیۀ 98.
  • ـ اعراف ( ) آیۀ 178.
  • ـ نساء ( ) آیۀ 78
  • ـ منافقون ( ) آیۀ 7.
  • - کنز العمال، حدیث 28  689.
  • - بدایة المجتهد، ج 1، ص 2
  • - نهج البلاغه، خطبه 110.
  • - نهج البلاغه، حکمت 10.
  • ـ کتاب البیع امام (ره) ح 2، ص 476، 482 و 486.
  • ـ اصطلاحات رساله رجوع شده به رساله نوین ج 1.
  • ـ رجوع به کتاب المکاسب المحرمة، امام خمینی و رسالۀ نوین، ج 3، ص 21 و 211.
  • ـ کتاب الرسائل امام (ره) ج 2، ص 94.
  • ـ المکاسب المحرمه، ج 1، ص 198 ـ 245.
  • ـ از بیانات امام خمینی در تاریخ 10  /  10  /  1357
  • ـ از بیانات امام خمینی در تاریخ 10  /  8  /  1367.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290.
  • ـ رساله نوین، ج 4، ص 85.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 288-290
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 273-274.
  • ـ ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 217-218.