56ـ یکی از اطبا که چشم پزشک ماهری است، می گفت مرا بردند برای معاینۀ چشم حضرت امام. دیدم عینک مطالعۀ ایشان کهنه و فرسوده است. تقاضا کردیم که عینک ایشان را عوض نماییم. فرمودند همین کافی است، می خواهم چه بکنم؟ آقای پزشک می گفت: من تعجب کردم که شخصی که تمام ایران تحت نفوذ و سلطه اوست، حاضر نیست که عینک کهنه اش تبدیل به احسن شود.
57ـ تواضع و فروتنی حضرت امام (س) نسبت به تلامذه و غیره به حدی بود که با وجود کثرت جمعیت شاگردان که مسجد سلماسی مملو از آنها بود، بعضی از شاگردان درخواست نمودند که ایشان روی منبر تدریس نمایند، قبول ننمودند و حتی یک پله بالاتر از آنها ننشستند و هر یک از شاگردان سؤالی یا اشکالی داشتند، با کمال متانت و صبر و حوصله جواب می دادند.
***