فصل چهارم: خاطرات سید اسماعیل داودی شمسی
اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) - گروه تاریخ (تدوینگر)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

‏در همان جا آقای دانش گفت ما می‌رویم و شما بیایید اساسنامه را ‏‎ ‎‏بنویسید. در اسفند ماه 1357 اولین اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب ‏‎ ‎‏اسلامی را نوشتم. بدین ترتیب در روز‌های آخر بهمن ماه سپاه پاسداران ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی تشکیل شد و بعد از چند شب هم کارها مرتب شد، در ‏‎ ‎‏چهار نقطه با نام سپاه پاسداران آغاز به کار کردند یکی در سلطنت آباد ‏‎ ‎‏در محل یکی از ادارات ساواک، یکی در شهر آرا و یکی هم در لویزان ‏‎ ‎‏بود و یکی هم که همان کمیته استقبال بود. مسئولین این چهار گروه در ‏‎ ‎‏هم ادغام شدند و یک شورای شش، هفت نفره تشکیل شد. یک نفر ‏‎ ‎‏فرمانده و آیت‌الله لاهوتی هم عنوان نماینده امام بود که البته بعد تغییر ‏‎ ‎‏پیدا کرد. از شورای انقلاب آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله  هاشمی رفسنجانی، ‏‎ ‎‏آیت‌الله خامنه‌ای و مدت کوتاهی هم آیت‌الله موسوی اردبیلی عضویت ‏‎ ‎‏داشتند. ما اصرار داشتیم که با شورای انقلاب و روحانیت همکاری کنیم ‏‎ ‎‏حکم اولیه شروع کار هم در حقیقت از طرف امام صادر شد و البته ‏‎ ‎‏احکام رسمی را شورای انقلاب صادر می‌کرد. اولین حکم رسمی که من ‏‎ ‎‏دارم از آیت‌الله بهشتی است. قبل از آن به خاطر دارم که حتی یک حکم ‏‎ ‎‏نداشتیم و احکام ما داخلی بود و از بیرون حکمی نبود ولی من به عنوان ‏‎ ‎‏عضو شورا و مسئول مالی و برنامه‌ریزی بودم. ‏

‏وقتی قرار شد کمیته پشتیبانی تشکیل شود گفتم پشتیبانی دو بخش ‏‎ ‎‏می‌خواهد یک بخش مالی و بخش دیگر برنامه‌ریزی بود و این خود ‏‎ ‎

کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 141

‏شامل مالی و پرسنلی می‌باشد، قرار شد که اینها با هم ادغام شوند و یکی ‏‎ ‎‏باشد؛ لجستیکی، تدارکات و پشتیبانی. من در آنجا نیز در روز‌های اول به ‏‎ ‎‏اتفاق دوستانی که در دانشگاه و شرکت‌ها و... بودند، تعدادی آئین نامه ‏‎ ‎‏نوشتیم و با یک گروه پنج، شش نفری، کار را شروع کردیم (از آن جمع ‏‎ ‎‏غیر از یک نفر که منحرف شد بقیه در سپاه هستند یا بعضا دو نفر هم ‏‎ ‎‏شهید شدند از جمله آقای کلاهدوز). حالا بعضی هم از طرف دولت ‏‎ ‎‏موقت آمده بودند. آقای کلاهدوز تجربه نظامی خوبی داشت. اولین بار ‏‎ ‎‏که به عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه به قم و خدمت امام رفتم ‏‎ ‎‏هنگام ارائه گزارش وی چنان گوش می‌کرد که می‌گفتند: امام حرف‌هایی ‏‎ ‎‏را که ما می‌گوییم همه را ضبط می‌کند و تا ده سال دیگر هم اگر کسی ‏‎ ‎‏بیاید از امام راجع به آن مطالب بپرسد در خاطرشان هست. در آن دوره ‏‎ ‎‏هر روز ساعت شش صبح یا یک ساعت بعد از اذان صبح در دفتر ستاد ‏‎ ‎‏یا در پادگان عشرت آباد جلسه داشتیم و بسیار منظم به مسئولین و به ‏‎ ‎‏نماینده شورای انقلاب گزارش می‌دادیم و آنان نیز از کار سپاه پاسداران ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی بسیار خوشحال می‌شدند.‏

‏ ‏

 

کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 142