دکتر جلیل تجلیل
رهنمود امام به اساتید ادبیات فارسی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) (تدوینگر)

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

رهنمود امام به اساتید ادبیات فارسی

‏یک روز خبر دادند ده نفر از استادان علوم انسانی قرار شده که با امام ‏‎ ‎‏در جماران دیدار خصوصی داشته باشند، من هم جزو آنها بودم. ما طبق ‏‎ ‎‏برنامه یک روز ساعت هشت صبح در جماران خدمت ایشان شرفیاب ‏‎ ‎‏شدیم. ‏

‏شب قبل از دیدار من به فکر رفتم که خب، امام یک حالت ‏‎ ‎‏مخصوصی دارند. صراحت و صرافتی هم دارند. در همان زمانی بود که ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 84

‏رزمندگان ما و ایثارگران ما در جبهه‌ها ایفای وظیفه می‌کردند، ما هم در سنگر ‏‎ ‎‏دانشگاه بودیم‌؛ ولی ما دستمان خالی بود از فیض شهادت. اگر از بنده سؤال ‏‎ ‎‏کنند آقای تجلیل شما چه کار کردید برای انقلاب؟ من چه بگویم؟ در فکر ‏‎ ‎‏بودم که یک‌باره در ذهنم این جرقه که از سال‌ها پیش، از حدود سی سال ‏‎ ‎‏پیش که بنده در مسائل بلاغت داشتم کار می‌کردم، متوجه شدم که ریشه‌های ‏‎ ‎‏بلاغت و ادبیات به قرآن کریم برمی‌گردد و تمام منابعی که راجع به نقد ادبی ‏‎ ‎‏و بلاغت و بدیع و عروض قافیه اینها متبرک به آیات است و علمای اسلام ‏‎ ‎‏به زبان عربی و زبان فارسی این منابع را پرداخته‌اند. اما بنده که در دانشگاه ‏‎ ‎‏ناظر بودم، می‌دیدم که قبل از انقلاب، همه در مسائل ادبی و نقد ادبی، از ‏‎ ‎‏دیگران، از اروپایی‌ها و امریکایی‌ها می‌گویند و غرب هم کتاب‌هایشان را ‏‎ ‎‏ترجمه می‌کنند، ولی از منابع خودمان هیچ اشاره‌ای حتی ضعیف و کمرنگ از ‏‎ ‎‏بلاغت قرآنی نداشته‌اند! این بود که من تصمیم گرفتم تا به عرض ایشان ‏‎ ‎‏برسانم و یک گزارشی بدهم که بنده و عده‌ای از دانشجویان با همراهی بعضی ‏‎ ‎‏از استادان، بلاغت قرآنی را پیش گرفته‌ایم. مثلا خاقانی از دیدگاه بلاغت ‏‎ ‎‏اسلامی، حافظ و سعدی هم که خود حافظ منشور و بیانیه صادر کرده و گفته ‏‎ ‎‏که:‏‏ ‏

‏ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ‏‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

‏به قرآنی که اندر سینه داری‏‎ ‎

‏بنابراین، این را باید کشف کرد که کجای قرآن آمده و کلام سعدی را ‏‎ ‎‏و حافظ را و مولوی را اینچنین پر اوج و موج داشته است. تصمیم ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 85

‏گرفتم موضوع بلاغت را خدمت ایشان گزارش بدهم. این را یکی از ‏‎ ‎‏معجزه‌های ایشان می‌دانم که وقتی خدمتشان رسیدیم، ایشان شروع ‏‎ ‎‏کردند به رهنمودهایی و فرمودند: خوش آمدید شما استادان (به این ‏‎ ‎‏مضمون). شما اساتید ادبیات فارسی و علوم انسانی ننشینید که دیگران ‏‎ ‎‏برای شما ببرند و بدوزند و سبک‌ها و استیل‌های خودشان را پیاده کنند. ‏‎ ‎‏خود شما منابع بلاغت دارید روی این اساس کار بکنید، با عزت تمام و ‏‎ ‎‏نترسید. ‏

‏من روحیه گرفتم و پرواز کردم، به جهت اینکه آن خطی که من به ‏‎ ‎‏یاری خداوند می‌خواستم، اجازه بگیرم، ایشان ارائه کردند و دیگران     ‏‎ ‎‏را در برابر عظمت‌های قرآنی و بلاغت منبعث از آیات قرآنی تحقیر ‏‎ ‎‏کردند. ‏

‏اما بلاغت خود امام و کلماتی که ایشان بیان کرده‌اند، از روز اول همه ‏‎ ‎‏امت اسلامی بیانات امام را می‌شنیدند و خطابه‌هایشان را می‌خواندند، این ‏‎ ‎‏چگونه سخنی است که عوام می‌فهمیدند و خواص لذت می‌بردند. امام با ‏‎ ‎‏کمال سادگی شیوه‌ای داشتند که من مجذوب می‌شدم. مثلا ایشان بدون ‏‎ ‎‏اینکه به روی خودشان بیاورند که من دارم به شما آیه می‌گویم ‏‎ ‎‏می‌فرمودند: با هم دعوا نکنید، اختلاف نکنید، نزاع نکنید، فشل می‌شوید، ‏‎ ‎‏سست می‌شوید. من در یافتم که ایشان آیه قرآنی را ترجمه می‌فرمایند ‏‎ ‎‏که: ‏‏ولا تنازعوا، فتفشلوا و تذهب ریحکم‏‏.‏‎[1]‎‏ ‏


کتابامام به روایت دانشورانصفحه 86

‏یکی از سخنرانی‌های خیلی مهم امام که از نظر فنی باید کلمه به کلمه ‏‎ ‎‏روی آن تحلیل ادبی بشود، سخنرانی ایشان در فیضیه قم در هفته ‏‎ ‎‏شهادت مرحوم مطهری (ره) بود.‏‎[2]‎

‏در آن سخنرانی ایشان استعاره‌هایی به کار می‌بردند که از نظر متافرم ‏‎ ‎‏و صورتگری ادبی ممتاز بود. مثلا می‌فرمودند: بکشید ما را، زنده ‏‎ ‎‏می‌شویم. این بیان کشتن و مردن و زنده شدن، برخاسته از ادبیات و ‏‎ ‎‏تبحر و تسلط ایشان به ادبیات فارسی و عربی است. چون در زبان ‏‎ ‎‏مولوی ایشان غور کاملی داشتند و بدون آنکه شعری بخوانند،‏‎[3]‎‏ از ‏‎ ‎‏ترکیبات‌شان استفاده می‌فرمودند که در این رابطه: ‏

‏این غزل مولوی در باب دیوان شمس، در ذهن من تداعی کرد: ‏

‏مرده بدم زنده شدم‏‎ ‎

‏گریه بدم خنده شدم‏‎ ‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 87

  • . و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید مهابت شما از بین می رود.  (سوره انفال آیه 46).
  • . برای آگاهی از این سخنرانی نک: صحیفه امام، همان، جلد هفتم، صص 182-184.
  • . امام در همین سخنرانی این بیت از مثنوی را خواندند: آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است نهی لاتلقوا بگیرد او به دست مثنوی، دفتر سوم، بیت 3434.