دکتر حمید انصاری
پس از پیروزی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) (تدوینگر)

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

پس از پیروزی

‏مدتی همراه با برادر بزرگم حجت الاسلام محمدعلی انصاری از ‏‎ ‎‏اعضای دفتر حضرت امام، در امور کمیته انقلاب همکاری داشتم و سپس ‏‎ ‎‏به کرمان رفتم و در محلی به نام «خانه شهر» مرکز فرهنگی دایر کردیم. ‏‎ ‎‏فعالیت ما در مقابل تلاش‌های سازمان منافقین بود که به واسطه حضور ‏‎ ‎‏یکی از اعضای مرکزیت این سازمان در کرمان، مراکز حساس را تصرف ‏‎ ‎‏کرده بودند. در تشکیل سپاه پاسداران و جهاد سازندگی استان کرمان به ‏‎ ‎‏کمک دوستان شتافتم و مدتی در بخش فرهنگی این دو نهاد انجام ‏‎ ‎‏وظیفه کردم. مدتی نیز همراه برادر شهیدم محمود انصاری در دفتر عمران ‏‎ ‎‏امام در کردستان و غرب کشور به جوانرود رفتیم. حضرت امام ‏‎ ‎‏خمینی‏(س)‏ بر محرومیت‌زدایی از این منطقه و کارهای فرهنگی در آنجا ‏‎ ‎‏تأکید فراوان داشتند. متأسفانه احزاب وابسته به بیگانگان در این خطه از ‏‎ ‎‏ضعف دولت موقت و سیاست‌های نادرست آنان، در برپایی آشوب و ‏‎ ‎‏فتنه در کردستان نهایت استفاده را بردند. برادرم محمود انصاری که برای ‏‎ ‎‏کمک‌رسانی به پاسداران محاصره شده در کامیاران بدانجا شتافته بود ‏‎ ‎‏همراه چند تن از دوستانش به شهادت رسید. ‏

‏یکایک روزها در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب سرشار از ‏‎ ‎‏حوادث و وقایعی است که برای حاضران در آن عرصه‌ها خاطرات تلخ و ‏‎ ‎‏شیرین فراوانی را تداعی می‌کند. ‏

‏در روزهای آغاز جنگ تحمیلی در اهواز شاهد خیانت‌های گروه ‏‎ ‎‏وابسته به بنی‌صدر و مظلومیت و مقاومت بی‌مانند نیروهای مردمی و ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 64

‏بسیجیانی که از سراسر کشور و با فرمان امام خمینی برای دف ع تجاوز ‏‎ ‎‏دشمن به منطقه آمده بودند، بودم. ‏

‏قبل از وقوع جنگ، مقدمات اعزام بسیاری را به مکه مکرمه تدارک ‏‎ ‎‏دیده بودم و همچنین در در بخش تبلیغات بعثه حضرت امام فعالیت ‏‎ ‎‏داشتم. با شروع جنگ و تشدید عملیات هوایی عراق در حالی که حدود ‏‎ ‎‏شش هزار زائر ایرانی عزیمت کرده بودند پروازها متوقف گردید. ‏

‏با تحمیل جنگ به ایران، رسانه‌های خبری غرب به طمع پیروزی ‏‎ ‎‏سریع صدام و یکسره شدن کار انقلاب اسلامی، تبلیغات وسیعی را علیه ‏‎ ‎‏ایران به راه انداخته بودند. دولت سعودی نیز همچون دیگر دولت‌های ‏‎ ‎‏عربی منطقه تحت فشار امریکا دچار اشتباه فاحش شده و در جبهه ‏‎ ‎‏حمایت از عراق قرار گرفته بود. برخی از مسئولین حج و مدیران ‏‎ ‎‏کاروان‌ها امکان عزیمت نیافته بودند. برادرم از دفتر امام تلفنی اطلاع داد ‏‎ ‎‏که به همت مسئولین هواپیمایی و وزارت خارجه پروازی برای انتقال ‏‎ ‎‏مدیران تدارک دیده‌اند. بلادرنگ و به سختی خود را از اهواز به تهران ‏‎ ‎‏رساندم. گذرنامه‌ام مهر نخست وزیری را نداشت. ساعت حدود 5 / 1 ‏‎ ‎‏شب بود که به نخست وزیری رفتم بدون هیچ حاجب و مانعی وارد ‏‎ ‎‏دفتر کار شهید رجایی شدم. آقای بهزاد نبوی را دیدم که با چهره‌ای ‏‎ ‎‏مصمم از دفتر کار ایشان خارج می‌شود. شهید رجایی که در آن ساعت ‏‎ ‎‏نیمه شب مشغول کار بود یادداشتی کوتاه خطاب به دایره ذیربط در ‏‎ ‎‏فرودگاه نوشت، خداحافظی کردم و به فرودگاه رفتم و از آنجا به جده و ‏‎ ‎‏مکه مکرمه عزیمت کردم. این سفر خاطرات فراوانی را به همراه داشت. ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 65

‏علی‌رغم تبلیغات منفی که علیه ایران می‌شد در چهره و بیان اغلب زائران ‏‎ ‎‏غیر ایرانی احترام عمیق نسبت به امام خمینی و انقلاب اسلامی به عنوان ‏‎ ‎‏حرکتی در جهت احیای عزت جامعه اسلامی به وضوح دیده می‌شد. پیام ‏‎ ‎‏حج امام خمینی پرهیز جدی از تفرقه و اجتناب از طرح مسائل مربوط به ‏‎ ‎‏جنگ عراق و ایران و تمرکز شعارها علیه امریکا و اسرائیل بود. ‏‎ ‎‏مسلمانان دیگر کشورها در مسجد الحرام در خیابان‌ها گرد حجاج ایرانی ‏‎ ‎‏حلقه می‌زدند. در منا به خاطر تکثیر و پخش پیام امام، ما را دستگیر و ‏‎ ‎‏یک شب به زندان بردند. تظاهرات شجاعانه حجاج ایرانی سبب ‏‎ ‎‏آزادی‌مان گردید. ‏

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 66