یکی از ایرانیان علاقمند به حضرت امام از آلمان، برای ایشان ماشینی هدیه آورده بود که آقا در موقع رفتن به حرم و زیارت حرم حضرت امیر و رفتن به کربلا و زیارت قبر حضرت سیدالشهداء با آن رفت و آمد کنند. حضرت امام فرمودند: من ماشین نمی خواهم، آن را می فروشم و پولش را خرج طلبه ها می کنم. آن فرد اصرار داشت که من این ماشین را به اسم شما خریده ام ولی حضرت امام قبول نکردند تا خلاصه ایشان خواسته امام را تمکین کرد.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 47