در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.
اینجانب به پیروی از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقای سید علی خامنه ای رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم. و رأی ملت مسلمان متعهد و تنفیذ آن محدود است به اینکه ایشان به همان نحو که تا کنون خدمتگزار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف، بوده اند از این پس نیز به همان تعهد باقی باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند.
به دنبال اعلام تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در جراید عصر تهران در روز 16 مهر 1341، امام خمینی بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت کرد. و تنها یک شب پس از اعلام آن در جراید عصر تهران در روز 17 مهرماه 1341 تلگرافی را به محمدرضا پهلوی مخابره کردند.
امام هنگامی که در نجف بودند، گاهی بیرون می رفتند و برمی گشتند و با یک ذوق و شوقی می گفتند: یک بچه ای را دیدم که این جوری بود با او خندیدم، دست روی سر و صورتش کشیدم. یک بچه ای که وضع ظاهرش نظافتی نداشت، با اینکه امام خودشان خیلی نظیف و تمیز بودند. ولی امام آن طور از او تعریف می کردند و با یک ذوقی می گفتند که مثلاً دستی به سر او کشیده بودند. به نظرم می آمد که مثلاً چه چیزی از آن کودک می تواند برای امام جالب باشد.
اکنون که من - به ناچار - باید ترک جوار مولا امیر المؤمنین - علیه السلام - را نمایم و در کشورهای اسلامی، دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم - که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید - باز نمی بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز می کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است، مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است. ما و شما امروز که نهضت اسلامی به مرتبه بسیار حساس رسیده است مسئول هستیم؛ اسلام از ما انتظار دارد. چشم جهانیان امروز به سوی شما ملت غیور دوخته شده. دولت های استفاده طلب به مطالعه روحیه و مقدار پشتکار ملت ما پرداخته اند. شما مردان و زنان تاریخ باید پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان و نسل های آینده ثابت کنید. من در حال گرفتاری ها و اشتغالات اخیر، اخبار ایران و قیامهای پی در پی نقاط مختلفه را مثل کرمانشاه و بعض مناطق کردستان و قتل هایی که به دست دژخیمان شاه واقع شده می شنیدم، و هم متأثر و متأسف بوده و هستم و هم امیدوار و سربلند؛ امیدوار به شجاعت ملت بزرگ، و سربلند از فداکاری آنان در راه اسلام و مستضعفین. سربلند باد ملتی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع از آن را یکی پس از دیگری شکست! پیروز باد رادمردانی که با خون خود عزت بر باد رفته را بازگرفت و عظمت پای
لزوم توجه به خانواده های شهدا و ایثارگران، تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور، توجه به بخش کشاورزی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی، توجه به رفاه عمومی، تشویق تولیدات داخلی و حفظ شعائر اسلامی، پرهیز از تنگ نظری ها و افراط کاری ها، رعایت اصول ایمنی، استفاده از نیروهای عظیم مردمی و توسعه حضور مردم، نگهداری چند شهر تخریب شده به عنوان سند دوران دفاع مقدس، حفظ ارزش ها و شئون اخلاقی و اجتماعی و سالم سازی اجتماعات.
امام خمینی(س) در هر زمان و فرصت مناسب، آن چه را که برای جوامع اسلامی ضروری بود ـ بی هیچ مبالغه و مداهنه و بدون توجّه به این که طرح مطلب، برای چه کسانی خوشایند خواهد بود و به چه قشر و گروهی برخواهد خورد ـ با بیانی ساده و همه فهم تشریح می کردند.
من یک صحبت دارم برای ملت ایران و برای ملت عراق و ارتش عراق هم یک صحبت. برای ملت ایران این صحبت را دارم که گمان نکند ملت ایران که ارتش ایران نمی تواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما قادر بر این معنا هستند، لکن تا مسأله جدّی نشود، آنها جدّاً عمل نمی کنند. آن روزی که مسأله جدّی شد، تمام اینها به طور جِدّ، امر می کنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند.
استمرار انقلاب همچون دوران شکل گیری نیازمند روحیه شهادت طلبی، فداکاری و ایثار جمعی است. در حالی که در شهادت طلبی مبنا راحتی دیگران است. در رفاه طلبی اساس، راحتی و رضایت خود است. برای تداوم انقلاب باید دید در بردار شهادت طلبی و رفاه طلبی، میزان پراکندگی مردم ما در کدام بعد است.
17 شهریور هم، که امروز ما اینجا مجتمع هستیم، آن 17 شهریور سال گذشته «مِنْ ایّام الله» آن هم از ایام خدایی بود که یک ملت، زن و مردش، جوان و غیر جوانش، بایستند و خون بدهند برای احقاق حق. این روز خداست. 17 شهریور «مِنْ ایام الله» است، باید متذکر باشید. باید یادآوری کنید این «ایّام الله» را. چنانچه کردید، از یاد نباید برود این «ایّام الله» برای اینکه این ایام اند که آدم سازند.
من نمی دانم چه طور از شما برادرها و خواهرها که عزیزان خودتان را - که عزیزان ما هم بودند - از دست دادید، چه طور تسلیت بگویم؛ و چه طور عذرخواهی کنم. شما می دانید که اسلام آن قدر عزیز است، آن قدر بزرگ است، که پیغمبر اسلام و اهل بیت آن بزرگوار هستی خودشان را، همه چیز خودشان را، در راه اسلام فدا کردند.
گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و خصوص شهدای اخیر ما که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.