من وقتی می گویم مردم، منظورم همین پابرهنه ها و زاغه نشین ها هستند. شما به این ها رسیدگی کنید. چون این ها همان هایی بودند که به میدان آمدند و برخی از شماها را که در زندان بودید، از زندان نجاتتان دادند. این ها همان هایی هستند که هر وقت خطری برای انقلاب پیش می آید اولین نفرات مدافع همین ها هستند. و بنابر این شما موظفید که به این زاغه نشین ها، ضعفا، فقرا و مستضعفین، رسیدگی کنید.
در ادبیات امام خمینی دو مفهوم مردم و عدالت اجتماعی نوعی ملازمه دارند. امام خمینی عدالت را از ارزش های ثابت و جهانشمول می داند که گذر زمان و تفاوت در تاریخ و جغرافیا تأثیری در اعتبار آن ندارد.
ارزشها در عالم دو قسم است. یک قسم ارزشهای معنوی، از قبیل ارزش توحید و جهاد مربوط به الوهیت و از قبیل عدالت اجتماعی، حکومت عدل و رفتار عادلانه حکومتها با ملتها و بسط عدالت اجتماعی در بین ملتها و امثال اینها که در صدر اسلام یا قبل از اسلام از آن وقتی که انبیا مبعوث شدند، وجود داشته و قابل تغییر نیست. عدالت معنایی نیست که تغییر بکند؛ یک وقت صحیح و زمانی غیر صحیح باشد.
تبیان "حقوق در اندیشه امام خمینی (س)" بررسی دیدگاه های ایشان در زمینۀ حقوق شهروندی، اصول و پایه های آن است. متن ذیل فرازی از مقدمه این کتاب می باشد: امام(س) در طول مدت زمامداری خود در ادارۀ نظام جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اصل حاکمیت مردم به عنوان مبنای فکری و عملی ادارۀ این نظام، نظام جمهوری اسلامی را حکومتی شهروند محور معرفی کرده اند.
حضرت امام مانند بزرگان دیگر، حقیقت محبت را از امور وجدانی و ذوقی می دانند که دریافت حقیقت آن، نه با «بصر» ممکن است و نه با «نظر». ایشان بر این عقیده اند که محبت قابل تعریف نیست؛ از این روی در آثار ایشان برای محبت، حدی منطقی یا تعریفی خاص ذکر نشده است. با این حال، در جای جای کتب و رسایل ایشان به توصیف هایی برمی خوریم که باید آن را تعریف محبت به خواص و آثار آن نامید.
پیر ما، معتقد است عشق به عاشق توان می بخشد و او را به خلاقیت وا می دارد؛ چون آتشی سراپای وجود عاشق را فرا می گیرد و او را از نقص و کدورت، کثرت بینی و خودخواهی پاک می سازد. امام (س) با چنین ویژگی، بار سنگین رسالت و رهبری انقلاب اسلامی را به دوش کشید و نهضت عظیم و قوی بنیان را پایه ریزی کرد تا مگر خدای عالم آن را به انقلابی عالم گیر منتهی گرداند؛ آنسان که اساس ریای نظام جور و فساد در جهان از ریشه برافتد و دیگر بار فروغ جان فزای توحید، کران تا کران گیتی را روشن سازد و عدل و آزادی و برابری و برادری ایمانی چهره افسرده عالم را رونق بخشد.
تعریف عرفان از منظر امام، معرفت به هستی مطلق و حقایق عالم وجود است که از طریق مشاهدۀ حضوری ـ نه حصولی ـ حاصل می شود و در توضیح این مطلب می افزایند: آثار فلسفی به گونه ای دورنما انسان را با ماوراء الطبیعه آشنا می سازد؛ ولی مکتوبات عرفانی دلها را برای وصول به محبوب مطلق آماده می سازد
امام خمینی برای دانشگاه، دانشگاهیان و دانشجویان، پیام ها و سخنان مبسوطی بیان فرموده اند که اگر با دقت و از ابعاد گوناگون تجزیه و تحلیل شوند، راه نجات یک ملت و کشور مشخص و در صورت عمل به آن رهنمودها، این امر محقق می شود. همچنین اندیشه های حضرت امام نشان می دهد که در میان اقشار مختلف اجتماعی برای دانشگاه و دانشگاهیان جایگاه ممتازی قائل بودند.از دیدگاه امام راحل (س) دانشگاه به جهت نقش ویژه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود، همواره از اهم امور و مبدأ همه تحولات جامعه است. اصلاحات اجتماعی تابعی از اصلاحات دانشگاه است و آن قدر برای دانشگاه اهمیت قائل هستند که در کلامشان، این نهاد اجتماعی با سرنوشت انقلاب و اسلام پیوند ناگسستنی دارد.
برخی از عناصر تشکیل دهنده هویت ملی عبارتند از: دین ، زادگاه و سرزمین، تاریخ، باورهای دینی و سنت ها، باورها و رفتارها، دانش و فنون، خودآگاهی . بنابراین، شناخت و باور به ریشه های تاریخی ، اعتقادی، ادبی، زبانی و قومی بر هویت فرد یا جامعه تاثیر گذار بوده و می تواند فرد یا اجتماع را سرخورده یا سرافراز سازد. نگاه به گذشته با چشم اندازی امیدوارانه به آینده می تواند در انسان ها شور و شوق آفریده آنان را به سوی شناخت هویت شان برانگیزد. از سوی دیگر اگر تمام یا بخشی از گذشته و تاریخ و ادبیات و زبان و عقاید دینی را از یک فرد یا یک اجتماع بگیرند آن فرد یا اجتماع دیگر هیچ چیز با ارزشی نخواهد داشت تا به آن ببالد. در این صورت است که زمینه های پذیرش هویتهای بیگانه با خویش یا فرهنگ های دیگری را خواهد یافت و این نقطه آغاز تحولات فرهنگی و سرگشتگی هویت هاست.
به نظر من هنر خانم این بود که با وجود این که شیوه زندگی ایشان با زندگی قبل از ازدواجشان فرق داشت اما با درک شرایط، این سبک زندگی را تا پایان عمرشان پذیرفتند. و احترام خانم به آقا و سخنانشان در حدی بود که این احترام بعد از فوت آقا نیز همواره حفظ شد.
نظام جمهوری اسلامی ایران که قصد صدور ارزش ها و پیام انقلاب به دیگر کشورها را دارد تنها و تنها از طریق افزایش قدرت علمی خواهد توانست به این هدف دست یابد. این قدرت علمی محصول خودباوری، انسان سازی، تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه، هم اندیشی متفکران، همنوایی با دیگر دانشگاه های اسلامی و امثالهم است.
در این جامعه، تنها راهگشای انسان به خصوص جوانان ـ که سراسر شور و نشاط و هیجان هستند ـ به کارگیری عامل تعدیل کننده است که آنرا در اصول اخلاقی می توان جست. ادیان الهی و اکثر ادیان بشری، مانند: برهما، بودا، کنفسیوس و... توجه خاصی به این عوامل تعدیل کننده نموده و آنرا مبنای کمال انسان قرار داده اند.
انسان در کانون عالم هستی قرار دارد و برای رهایی از گمراهی و سرگردانی و شناخت طریق هدایت و نیل به کمال و نیز به منظور جلوگیری از تباه سازی خود و دیگران نیازمند به مربیانی است که خود در علم و عمل به کمال رسیده باشند و از طرفی «انسان» و راه رشد وی را در تمام ابعاد آن به خوبی بشناسند.
امام خمینی (س) با تأسی از مولایش آقا امام رضا – علیه السلام - که فرمودند، توکل یعنی اینکه از احدی غیر از خدا نترسی، با توکل و اعتماد تمام امور را به صاحب آن واگذار می نمود و در راه رضای محبوب گام برمی داشت و یقین داشت که اینگونه حرکت، غایتِ رحمت و عطوفت و لطف و مهربانی خدا را نصیب انسان می کند.
انقلاب اسلامی با نفی رابطه استکباری، نفی اقتدار ابرقدرتها، حمایت از ملتهای مظلوم، صدور انقلاب، ترویج فرهنگ استقلال خواهی و ترویج فرهنگ مردمسالاری دینی، حمایت از جنبشهای آزادیبخش و ایستادگی بر مبانی اسلامی و ارزشهای انسانی سعی نمود که تصویری مناسب را از خود در نزد افکار عمومی ملتها ارائه نماید و با تأکید بر اشتراکات فرهنگی و ارزشهای جهانشمول اسلامی و انسانی به تفاهم متقابل با ملتها و کشورها دست یابد. بنابراین دیپلماسی فرهنگی مؤثرترین راه برای تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
به همه معلمین و بچه ها سلام مرا برسانید. و همین طور سر کلاسها به آنها بگویید که خودتان را برای آینده، خوب درست کنید.
بزرگترین تحولی که باید بشود در فرهنگ باید بشود؛ برای اینکه بزرگترین مؤسسه ای است که ملت را یا به تباهی می کشد، یا به اوج عظمت و قدرت می کشد. برنامه های فرهنگی تحول لازم دارد، فرهنگ باید متحول بشود.
امام راحل ضمن اشراف بر دیدگاهها و جهت گیریهای اقتصاد اسلامی در مورد نقش و جایگاه استقلال و خودکفایی اقتصادی به منظور عزت و رشد پایدار مسلمین، و درک موقعیت زمانی، جایگاه دستیابی به استقلال اقتصادی و تحکیم پایه های اقتصاد ملی را در شرایط کنونی خاطرنشان می سازد و با شناخت اهمیت ساماندهی اقتصاد ملی به منظور حصول رشد و توسعه درون زا جایگاه حرکت به سمت استقلال اقتصادی ـ به عنوان استراتژی بلندمدت ـ را مورد تأکید قرار می دهد و این همان چیزی است که در تئوریهای اقتصاد کلاسیک نیز در اشکال مختلف و با ابزارهای گوناگون مورد تأکید قرار می گیرد.
من با اینکه کودکی ده ساله بیشتر نیستم، دوست دارم تا به رحمت خدا نرفته ام شما را ببینم و در آغوشت بنشینم.
امام خمینی(س) در تیرماه 1367 با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت، جنگ را به اتمام رساندند بدون اینکه جمهوری اسلامی به خواسته های اولیه و مطلوب خود (شکست کامل دشمن) دست یابد. دلایل این کار و اینکه امام خمینی(س) در چه شرایطی حاضر به چنین اقدامی شدند، سؤالی است که در ادامه به آن پاسخ داده می شود