پاسخی که امام به اظهار دلتنگی یک اسیر داد

امام خمینی در شهریور ماه سال ۶۵ به نامه یکی از اسرای دربند رژیم بعثی پاسخ داد.

عناوین مطالب خاطرات

مطمئن باشید پیروزید

مطمئن باشید پیروزید

کلمات امام چنان سکینه‏ ای بر قلب ما نازل کرد که با روحیه تمام و مصمم برگشتیم.

تیغ دست علی را اذیت نکند

تیغ دست علی را اذیت نکند

سر این تیغ را شما ببرید که نرم باشد و تیغ دست علی را اذیت نکند.

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

هرچه برای ایشان سوغات یا هدیه می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏آوردند همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند.

من فقیر هستم مواظب باشید

من فقیر هستم مواظب باشید

امام می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ فرمایند در کار هزینه ‏‏ها دقت کنید که چیزی از قلم نیفتد.

نمونه کامل یک رفتار

نمونه کامل یک رفتار

حتی در حرکت و سکون امام هم، نظم و برنامه ویژه ‏ای حکمفرمایی می‏‏ کرد.

اجازه دهید به فرودگاه برویم

اجازه دهید به فرودگاه برویم

دولت کویت خیلی خوشبخت می‏ شود که میزبان آقای خمینی باشد ولی در شرایط فعلی و در این روزها نه.

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

یکبار من نصف کاغذ را نوشتم و نصف دیگرش را ایشان نوشتند و هیچ‏کس نمی‏ توانست بین این دو خط فرق بگذارد.

همه جز امام نگران بودند

همه جز امام نگران بودند

هیچ‏کس از این نگرانی نتوانست بخوابد جز یک نفر که آن هم شخص امام خمینی بود.

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

اهل آسمانها می‏ میرند و از اهل زمین کسی باقی نمی‏ ماند همه می‏ میریم.

خیالتان راحت باشد

خیالتان راحت باشد

حاج احمد آقا مدتی طولانی به انتظار ایستاد، اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند.

حتی به بچه‏ ها سلام می‏ کردند

حتی به بچه‏ ها سلام می‏ کردند

امام همیشه در سلام مقدم بر دیگران بودند و حتی اگر مواجه با بچه‏ ها می‏ شدند به آنها سلام می‏ کردند.

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

من نیامده ‏ام اینجا که دکان اینها را تخته کنم، بلکه آمده‏ ام که اینها را آقا کنم.

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

باید کلمۀ انقلاب اسلامی ‏‏را حتماً ذکر کند و از هیچکس باک نداشته باشد.

نجف مانند امام ندیده است

نجف مانند امام ندیده است

بعضی مراجع امتیازاتی برای بعضی قایل بودند که گاهی جنبه‏ های دیگری هم داشت.

بیا با هم صحبت کنیم

بیا با هم صحبت کنیم

یکی از آشنایان چون نسبت به مسأله ‏ای معترض بود کمی بلند صحبت می ‏کرد و نظرات خود را ابراز می‏ نمود.

من بر تو منت دارم

من بر تو منت دارم

من باید بر تو منّت داشته باشم که مسؤولیت بزرگی را از گردن تو برداشتم و به عهدۀ خود واگذار نمودم.

این نعمت خداست

این نعمت خداست

یکی از پلیس های فرانسه که چتری را بالای سر خود گرفته بود نزدیک آمد و خواست که چتر خود را بالای سر امام بگیرد.

بسیار گرم و مهربان بودند

بسیار گرم و مهربان بودند

امام همه اولادشان را به یک نظر نگاه کردند و به همه یک اندازه محبت داشتند.

صفحه 64 از 100 < قبلی | 61 | 62 | 63 | 64 | 65 | بعدی >

پیش خوان

عیسی نریمیسایی، از آزادگان دفاع مقدس:

عکس امام در آسایشگاه موصل

امام خمینی (س): اسرا در چنگال دژخیمانْ، خود سرود آزادی ‏اند، و احرار جهان آنان را زمزمه می‏ کنند.

دهه فجر در اردوگاه دشمن

حضرت امام حسین (ع) : چشمان هر کس که در مصیبتهای ما قطره ‏ای اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جای می‏دهد. (احقاق الحق، ج ۵، ص۵۲۳)

عزاداری در اردوگاه

پیشنهاد سردبیر

عیسی نریمیسایی، از آزادگان دفاع مقدس:

عکس امام در آسایشگاه موصل

امام خمینی (س): اسرا در چنگال دژخیمانْ، خود سرود آزادی ‏اند، و احرار جهان آنان را زمزمه می‏ کنند.

دهه فجر در اردوگاه دشمن

حضرت امام حسین (ع) : چشمان هر کس که در مصیبتهای ما قطره ‏ای اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جای می‏دهد. (احقاق الحق، ج ۵، ص۵۲۳)

عزاداری در اردوگاه