از شهادت حاج آقامصطفی تا استمرار حوزه/ تجلی صبر و بینش الهی امام خمینی

اول آبان ماه سال ۵۶ بود که به طرز مشکوکی فرزند ارشد امام خمینی را به شهادت رساندند. این قضیه به فرمایش امام از الطاف خفیه الهی بود.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

ایشان ساقط خواهد شد

ایشان ساقط خواهد شد

من گرفتار تکلیف شرعی هستم، باید ظرف ده روز حساب همه چیز را روشن کند و الا من ناچارم عکس‏ العمل نشان بدهم و ایشان ساقط خواهد شد.

اگر من تأیید کنم

اگر من تأیید کنم

اگر من تأیید کنم کسانی که ایشان را تخطئه می‏‏ کنند فعالتر می‏‏ شوند و مسأله جنبۀ سیاسی پیدا می‏‏ کند.

نمی ‏توانم قصد قربت کنم

نمی ‏توانم قصد قربت کنم

بعد از آن که شما گفتید این آقا چنین کرده و به شما ارادتمند است، چون نمی‏ توانم قصد قربت کنم ، به این جهت نمی‏ آیم.

نمی ‏دانم چه گناهی کرده‏ ام

نمی ‏دانم چه گناهی کرده‏ ام

هر قدمی بردارم با مخالفت و کارشکنی عده ‏ای از آخوندهای نجف مواجه می ‏‏شوم.

همه برای خودشان دکان باز می‏‏ کنند

همه برای خودشان دکان باز می‏‏ کنند

خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه‏ ها لطمه وارد کند.

شما هم نماز بخوانید

شما هم نماز بخوانید

سرانجام بر اثر فشار و اصرار بیش از حد امام حاضر شدند که برای چند لحظه ماشین را نگهدارند که فقط ایشان تیمّم نمایند. امام پس از تیمّم با خاک حاشیۀ جاده، سوار ماشین گردیدند و نماز صبح را در ماشین که به سرعت در حرکت بود به جا آوردند.

حرفت را بزن!

حرفت را بزن!

امام از تیمسار ظهیرنژاد خوششان می‏ آمد زیرا وی اهل تظاهر نبود، هر روز ریشش را تیغ می‏زد و همانطور خدمت امام می‏ رسید.

دقت شود تفاوتی نباشد

دقت شود تفاوتی نباشد

ضمن اینکه ایشان از شهامت و رشادت و فداکاری خلبانها بسیار خوشحال و راضی هستند ولی این رضایت را به طور یکنواخت نسبت به تمام ارتش اعم از زمینی، دریایی، هوایی و سپاه و ژاندارمری دارند.

استفاده احسن از اوقات

استفاده احسن از اوقات

اوقات روز را به گونه ‏‏‏‏‏‏‏‏‏ای تقسیم کرده بودند که نه تنها روزنامه ‏های صبح و عصر را می‏‏ خواندند، بلکه توجه خاصی نسبت به مطالب منتشر شده از سوی رسانه‏ های گروهی هم داشتند.

امشب ختم امن یجیب بگیرید

امشب ختم امن یجیب بگیرید

«دخترشان مریض است، ایشان ناراحت هستند» و به من دستور فرموده‏ اند امشب ختم «امن یجیب» بگیریم و آیت ‏الله قاضی را هم بگویم بیاید. تو توقع داری در این شرایط، امام مثل همیشه به تو پاسخ بگوید؟

این آیتِ حق، هوای نفس ندارد

این آیتِ حق، هوای نفس ندارد

آقای وحید وقتی صحبت های ما را شنیدند، فرمودند ما عالم مجاهدی که شهید شده باشد، زیاد داشته ایم اما این آیتِ حق هوای نفس ندارد.

چرا با ما قهر کرده ‏اند؟

چرا با ما قهر کرده ‏اند؟

روزی یکی از دوستان که در اثر برخورد ناخوشایند فردی تازه وارد در مسیر ناراحت شده و برگشته بود.

اگر کسی می‏ پرسید جواب می‏ دادند

اگر کسی می‏ پرسید جواب می‏ دادند

امام معمولاً در مجالس سکوت اختیار می‏ کردند، مگر موقعی که کسی از ایشان چیزی می ‏پرسید.

ترس داشتیم مبادا کالایی تهیه کنیم

ترس داشتیم مبادا کالایی تهیه کنیم

با اینکه ایشان رهبر یک حکومت بودند و یک شخصیت سیاسی و جهانی داشتند اما حاضر نبودند حتی کوچکترین قدمی در جهت بسط زندگی شخصی‏شان بردارند.

وقتی امام زنگ می‏‏ زدند

وقتی امام زنگ می‏‏ زدند

امام هیچ وقت حتی یک چک یا یک امانت را بدون دلیل برای یک روز پیش خودشان معطل نمی‏ گذاشتند.

تنها کرایه شما و خودم را می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏دهم

تنها کرایه شما و خودم را می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏دهم

این سخن باعث شگفتی خبرنگاران شد چون معمولاً این طیف هرگاه همراه شخصیتها از کشوری به کشور دیگر جهت تهیه خبر اعزام می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ شوند از امکانات رایگان برخوردار هستند.

چون شعر گفته نمی‏ دهم

چون شعر گفته نمی‏ دهم

یکی از رفقای اهل علم که آدم بافضلی است در این رابطه برای امام اشعاری سروده بود. بعضی از رفقا گفتند ایشان را خدمت امام بفرستید تا برایش پول بگیریم.

روح عوامانه را از ما نگیر

روح عوامانه را از ما نگیر

شبی هوا در نجف طوفانی شده، و بیرون رفتن از خانه بسیار سخت بود، من به امام گفتم امیرالمؤمنین(ع) دور و نزدیک ندارد زیارت جامعه را که در حرم می ‏خوانید، امشب در خانه بخوانید.

صفحه 42 از 57 < قبلی | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | بعدی >