اول آبان ماه سال ۵۶ بود که به طرز مشکوکی فرزند ارشد امام خمینی را به شهادت رساندند. این قضیه به فرمایش امام از الطاف خفیه الهی بود.
من گرفتار تکلیف شرعی هستم، باید ظرف ده روز حساب همه چیز را روشن کند و الا من ناچارم عکس العمل نشان بدهم و ایشان ساقط خواهد شد.
اگر من تأیید کنم کسانی که ایشان را تخطئه می کنند فعالتر می شوند و مسأله جنبۀ سیاسی پیدا می کند.
بعد از آن که شما گفتید این آقا چنین کرده و به شما ارادتمند است، چون نمی توانم قصد قربت کنم ، به این جهت نمی آیم.
هر قدمی بردارم با مخالفت و کارشکنی عده ای از آخوندهای نجف مواجه می شوم.
خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند.
سرانجام بر اثر فشار و اصرار بیش از حد امام حاضر شدند که برای چند لحظه ماشین را نگهدارند که فقط ایشان تیمّم نمایند. امام پس از تیمّم با خاک حاشیۀ جاده، سوار ماشین گردیدند و نماز صبح را در ماشین که به سرعت در حرکت بود به جا آوردند.
امام از تیمسار ظهیرنژاد خوششان می آمد زیرا وی اهل تظاهر نبود، هر روز ریشش را تیغ میزد و همانطور خدمت امام می رسید.
ضمن اینکه ایشان از شهامت و رشادت و فداکاری خلبانها بسیار خوشحال و راضی هستند ولی این رضایت را به طور یکنواخت نسبت به تمام ارتش اعم از زمینی، دریایی، هوایی و سپاه و ژاندارمری دارند.
اوقات روز را به گونه ای تقسیم کرده بودند که نه تنها روزنامه های صبح و عصر را می خواندند، بلکه توجه خاصی نسبت به مطالب منتشر شده از سوی رسانه های گروهی هم داشتند.
«دخترشان مریض است، ایشان ناراحت هستند» و به من دستور فرموده اند امشب ختم «امن یجیب» بگیریم و آیت الله قاضی را هم بگویم بیاید. تو توقع داری در این شرایط، امام مثل همیشه به تو پاسخ بگوید؟
آقای وحید وقتی صحبت های ما را شنیدند، فرمودند ما عالم مجاهدی که شهید شده باشد، زیاد داشته ایم اما این آیتِ حق هوای نفس ندارد.
روزی یکی از دوستان که در اثر برخورد ناخوشایند فردی تازه وارد در مسیر ناراحت شده و برگشته بود.
امام معمولاً در مجالس سکوت اختیار می کردند، مگر موقعی که کسی از ایشان چیزی می پرسید.
با اینکه ایشان رهبر یک حکومت بودند و یک شخصیت سیاسی و جهانی داشتند اما حاضر نبودند حتی کوچکترین قدمی در جهت بسط زندگی شخصیشان بردارند.
امام هیچ وقت حتی یک چک یا یک امانت را بدون دلیل برای یک روز پیش خودشان معطل نمی گذاشتند.
این سخن باعث شگفتی خبرنگاران شد چون معمولاً این طیف هرگاه همراه شخصیتها از کشوری به کشور دیگر جهت تهیه خبر اعزام می شوند از امکانات رایگان برخوردار هستند.
یکی از رفقای اهل علم که آدم بافضلی است در این رابطه برای امام اشعاری سروده بود. بعضی از رفقا گفتند ایشان را خدمت امام بفرستید تا برایش پول بگیریم.
شبی هوا در نجف طوفانی شده، و بیرون رفتن از خانه بسیار سخت بود، من به امام گفتم امیرالمؤمنین(ع) دور و نزدیک ندارد زیارت جامعه را که در حرم می خوانید، امشب در خانه بخوانید.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.