عظمت روحی امام خمینی در شهادت فرزند به عنوان «الطاف خفیه الهی» به روایت مرحوم سید محمود دعایی

حاج آقا مصطفی خمینی فرزند ارشد امام خمینی به شهادت رسیده بود. خبر دهان به دهان، شهر را پر کرد و حالا همه منتظر واکنش آیت الله العظمی خمینی بودند.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

بازرگان هم اشتباه کرده است

بازرگان هم اشتباه کرده است

منافقین سعی داشتند برای فعالیتهای خودشان از امام تأیید بگیرند

آشنایی با روح الله خمینی و تلمذ نزد وی

آشنایی با روح الله خمینی و تلمذ نزد وی

اینجانب به سال یکهزار و سیصد و بیست و سه، یعنى دو سال پس از پایان جنگ جهانى دوم براى تحصیل علوم دینیه عازم قم شدم. پاییز همان سال مرجع عالیقدر جهان تشیع آیت‏اللّه‏ العظمى آقاى بروجردى به عنوان مرجعیت به قم تشریف آورده، بساط مرجعیت و تدریس فقه و اصول پهن نمودند.

تعطیل نکردن درس على‏رغم بروز اتفاقات مهم سیاسى و...

تعطیل نکردن درس على‏رغم بروز اتفاقات مهم سیاسى و...

هرگز حوادث و رویدادهاى بزرگ سیاسى موجب نشد که امام از برنامه‏هاى حوزه‏اى و تدریس فقه اسلامى باز بمانند .

برکت عمر امام حاصل نظم دقیق

برکت عمر امام حاصل نظم دقیق

از جمله خاطراتی که از حضرت امام(س) دارم، سفارش ایشان بود در منظم بودن و تقسیم وقت و هر کاری را در وقت مقرر انجام دادن.

لباس رزم یک روحانى

لباس رزم یک روحانى

یک بار که خدمت ایشان رفته بودم، لباس کار سربازى به تنم بود

مؤذن، مقصر نیست

مؤذن، مقصر نیست

یک روز عصر درس اصول در مسجد اعظم کمى طول کشید، مؤذن که خبر نداشت شروع به اذان گفتن کرد

جریان ورود امام راحل به عراق و تشرف و اقامت در جوار مقدس مولى‏الموالى، امیرالمؤمنین(ع)

جریان ورود امام راحل به عراق و تشرف و اقامت در جوار مقدس مولى‏الموالى، امیرالمؤمنین(ع)

اواسط مهرماه 1344 دقیقاً سه شنبه 13 مهر 44 بود و هواى نجف اشرف هنوز گرم. گرچه تفتیدگى تابستان پایان یافته بود هنوز بام و سرداب مورد استفاده و معمولاً مردم تا ساعت چهار بعدازظهر در منازل به استراحت [مشغول] بودند. فضلا و طلاب حوزه تازه از منازل به طرف درس و بحث ...

گرفتارى‏هاى خاندان خمینی با حکومت شاه، در آستانۀ قیام امام خمینى

گرفتارى‏هاى خاندان خمینی با حکومت شاه، در آستانۀ قیام امام خمینى

من دو مرتبه یا بیشتر به صورت غیرقانونى به دست رئیس ساواک به نام ناصر مقدم تبعید شدم. به نظر من مقدم مرد لایق و قابل استفاده‏اى بود و تبعید من هم به صورت اسمى و امرى بود نه رسمى. من بعد از چند روز نوشتم ...

نخستین آشنایی های شهید محلاتی با حضرت امام

نخستین آشنایی های شهید محلاتی با حضرت امام

اگر مرحوم حاج آقا ـ شهید محلاتی ـ در قید حیات بودند، یقیناً گنجینه‏ای از خاطرات ناگفته و زوایای نادیده شخصیت حضرت امام (قدس‏سره) را ارائه می‏داد...

نترسید! من همراه شما هستم

نترسید! من همراه شما هستم

آن زمان که برای اولین بار امام را بازداشت نمودند، فعالیت نمودم توسط یکی از علمای اطراف خمین که مقداری ارتباط با دستگاه داشت، تلفن زدند به رئیس کل شهربانی و وقت ملاقات برای من گرفتند. در منزل آقای روغنی با ایشان ملاقات کردم. منزل محاصره بود.
بعد از تعارف از ایشان سؤال کردم از حضرتعالی درخواست می‏نمایم شمه‏ای از چگونگی دستگیری خود را بیان فرمایید، آن زمانی که به خانه شما ریختند.

سیما و نگاه امام، تجسم اخلاق و عرفان مثبت بود

سیما و نگاه امام، تجسم اخلاق و عرفان مثبت بود

در اولین روز حضور اینجانب در دروس اخلاق و عرفان ایشان، قیافه‏ای بسیار روحانی با نگاه هایی جالب دیدم که به مطالبی که در درس ابراز می‏نمودند، حالت توافق با آنچه در درون می‏گذشت را ارائه

مردم ما مردم جنگند، مردم حماسه ‏اند

مردم ما مردم جنگند، مردم حماسه ‏اند

در مراسم سوم یا چهلم شهدای بمباران دزفول شعری خواندم که با بیت «ای عزیزان شد به پا غوغای محشر» شروع می ‏شد

صفحه 57 از 57 < قبلی | 56 | 57