روایت آهنگران از اخطاری که از امام گرفت/ امام به حاج   سید احمد   آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار ‎ ‎ حماسی بخواند»

جنگ به میهن اسلامی مان تحمیل شده بود و هواپیماهای بعثی عراق هر روز گوشه ای از خاک مان را مورد اصابت بمب هایشان قرار می دادند. در این میان، رزمندگان اسلام در جبهه ها مقابل بعثی ها ایستادگی می کردند و حاج صادق آهنگران نیز در مکان های مختلف به نوحه خوانی برای آنها می پرداخت.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

توجه امام به موسیقی/خاطره

توجه امام به موسیقی/خاطره

روزی به آقای (آیت الله) خامنه ای گفتم : بیاید نظر حضرت امام را در مورد موسیقی مقداری توجیه کنیم . به این شکل که بگوئیم امام به جهت مصلحتی که احساس کردند حکم به حلیت این قیبل موسیقی ها دادند ایشان گفت: نه زیرا من با جدیت و دقتی که از امام در فقه سراغ دارم نمی شود گفت که امام نظر واقعی اش غیر از نظر فتوایش بوده است

ریزه کاری های اخلاقی امام/خاطره

ریزه کاری های اخلاقی امام/خاطره

یادم هست پس از آنکه امام از زندان آمده بودند و درسها را شروع کردند یک روز بعد از درس به منزل ایشان رفتم و اشکال درسی را خدمتتشان عرض کردم ولی دیدم که امام جواب ندادند بلند شدم و آمدم بیرون و خیلی ناراحت بودم که چطور امروز امام به اشتباه من جواب ندادند...

دیدار رزمندگان باامام درمیانه عملیات

دیدار رزمندگان باامام درمیانه عملیات

در آخرین مرحله عملیات فتح المبین دشمن فشار زیادی آورده بود و عموم نیروها خسته بودند و دیدیم با این انگیزه نمی شود کار کرد تدبیری که به ذهن ما خطور کرد این بود که گفتیم: شما را می خواهیم ببریم پیش امام ...

دل نوشته فرزند شهید همت

دل نوشته فرزند شهید همت

تو در اصل وطن منی، نه به واسطه اینکه اتوبانی به نام تو شرق را به غرب وصل می کند

مثلی که، باعث خندۀ شدید امام شد

مثلی که، باعث خندۀ شدید امام شد

در سال 1360 چند نفر از دانشمندان شوروی به ریاست پروفسور گانکوفسکی به ایران آمده و برای مصاحبه به منزل اینجانب آمدند...

سید جلال الدین آشتیانى در محضر درس امام

سید جلال الدین آشتیانى در محضر درس امام

در روزگارى که در حوزه همه به فکر چاپ کردن رساله عملیه، زیاد شدن سهم امام و شهریه بودند، امام به گونه اى دیگر رفتار مى کردند

خاطره ای جالب از دوران مبارزه از زبان احمد آقا

خاطره ای جالب از دوران مبارزه از زبان احمد آقا

کم کم کارمان وسعت پیدا کرد و جایمان تنگ شد. منزلی در نزدیکی منزل امام در قم به نام آقای واحدی خریدیم. پول آن را با التماس از این و آن تهیه کردیم. زیرا آقای پسندیده تا از کم و کیف قضیه مطلع نمی شدند پول نمی دادند و مطلب را هم که نمی شد بگویی. این منزل دست و بالمان را باز کرد...

زیبایی شناسی امام

زیبایی شناسی امام

امام گفتند: فاطی! نیستی! صبح پیش از آفتاب که من قدم می ‏‏زنم، نمی ‏دانی که این درخت چقدر قشنگ است

من خودم باطل السحر هستم!

من خودم باطل السحر هستم!

در جریان ملاقات هایی که با امام می شد شخصی خیلی نگران و مضطرب خود را به من رساند و گفت: من کمی آشنا به علوم غریبه هستم و خبردار شدم که آقای خمینی را سحر کرده اند و ایشان همین روزها مثل شمع آب خواهند شد من می خواهم سحر را باطل کنم و یک دستور العملی و دعایی به امام بدهم

پاسخ هوشمندانه امام به یک درخواست

پاسخ هوشمندانه امام به یک درخواست

فرزند آن مرجع تقلید به من گفت که پدرشان هم‏ نظرش این است که امام با این ملاقات موافقت کنند. من عرض کردم این مطلب را به‏ امام می ‏رسانم. وقتی مسأله را خدمت امام عرض کردم لبخندی زده، فرمودند: «من که‏ هیچ‏وقت طالب ملاقات با اینها نبودم، با آنها ملاقات نمی ‏کنم

پاسخ مرحوم نخودکی به درخواست امام(س) برای کسب علم کیمیا

پاسخ مرحوم نخودکی به درخواست امام(س) برای کسب علم کیمیا

آیت الله هادوی تهرانی در تبیین تأثیرات مادی و معنوی انس با قرآن به جریان دیدار امام خمینی (س) با مرحوم نخودکی اشاره کرد و گفت: همین که قرآن را باز کنی و به آن نگاه کنی ثواب دارد؛ چون به تعبیر آیت الله شاه آبادی این خودش یک حقیقت است .

تأثیر پیام امام بر آزاد سازی پاوه

تأثیر پیام امام بر آزاد سازی پاوه

حدود ساعت 4 صبح آنچنان قتل و غارت همه شهرپاوه را فرا گرفته بود که گویی هیچ نیروی قادر نیست که جلوی مهاجمین را از قتل و غارت باز دارد و آنها چند ماشین آوردند و بلند گو ها را روی آن گذاشتند و اعلام کردند هرکس وفاداری خود را به حزب دموکرات اعلام کند در امن و امان است ...

ارتباط قوى بین امام و مردم برقرار بود

ارتباط قوى بین امام و مردم برقرار بود

در آن ایام عده ‏اى مى ‏گفتند آقا! شما اگر خواستید بروید پشت بام، بگذارید ما اوّل برویم، ببینیم اوضاع چگونه است؛ سپس شما بروید.» حتى این مطلب چندین بار از جانب آقاى اشراقی تکرار شد، لکن امام اعتنایى نکردند. همین که سر و صداى مردم را از کوچه مى‏ شنیدند، فوراً عمامه را بر سر مى ‏گذاشتند و نعلین شان را به پا مى ‏کردند و به پشت بام مى ‏رفتند

ماجرای دعوت امام از شهید چمران به جماران

ماجرای دعوت امام از شهید چمران به جماران

دکتر در آن روزها در منطقه سوسنگرد از ناحیه پا مجروح شد. پس از شنیدن این پیام راهی تهران شد و به محضر امام شرفیاب گردید. در معیت ایشان نقشه‏‏ ها و کالکهای منطقه عملیاتی را به خدمت امام بردیم. دکتر از ناحیه پا ناراحتی داشت و نمی‏توانست پایش را جمع کند و دو زانو بنشیند اما به احترام امام که به او عشق می‏‏ورزید در مقابل ایشان دو زانو نشست

امام برای دو شهید خیلی گریه کردند

امام برای دو شهید خیلی گریه کردند

شهید فضل الله محلاتی از شاگردان و یاران به نام امام راحل ، در اول اسفند سال 1364در راس هیاتی عالی رتبه بعنوان نماینده امام در سپاه پاسداران عازم جبهه های جنگ بودند که هواپیمای حامل آن ها مورد حمله دو فروند جنگنده عراقی قرار گرفت و در شمال اهواز سقوط کرد

 ماجرای شرکت من در جلسات شورای عالی دفاع

ماجرای شرکت من در جلسات شورای عالی دفاع

وقتی خدمت حضرت امام رسیدم عرض کردم ما هرچه اشکال داریم از خود ایشان است نه فکر نظامی دارد نه مشاورین درستی دارند در نتیجه ما اصلا نسبت به ایشان اشکال داریم.حضرت امام وقتی دیدند که من چنین با صراحت موضوع بنی صدر را عرض کردم فرمودند: خیلی خوب شما می خواهید بروید من خودم تذکر می دهم

با ایشان طبق مقررات رفتار کنید!/خاطره

با ایشان طبق مقررات رفتار کنید!/خاطره

جمعی رفته بودند خدمت حضرت امام که صیاد شیرازی زحمت کش است درجه اش را گرفته اند و از کار برکنارش کرده اند و ما خواهش می کنیم دستور دهید که دوباره روی کار بیاید. حضرت امام با آنها هیچ بحثی نفرموده بودند. فقط با دست اشاره کردند که ایشان تمرد کرده است و می بایست با ایشان مطابق مقررات رفتار شود

پرسش های امام درباره انرژی هسته ای

پرسش های امام درباره انرژی هسته ای

خاطرم هست در اولین ملاقاتی که خدمت حضرت امام رسیدم سه تا سؤال از من کردند که در ذهنم حک شده و از یادم نمی رود. حضرت امام اول از همه پرسیدند که آن مسأله ای که شاه می گفت، انرژی خورشیدی، چیست؟

صفحه 37 از 57 < قبلی | 36 | 37 | 38 | 39 | 40 | بعدی >