روش عبرت آموزی در اندیشه و آثار تربیتی امام خمینی(ره)

 نوشته: دکتر علی قائمی امیری

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

بخش مهم و قابل توجه، از تلاش های امام خمینی(ره) در تحقق اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی تلاش در زمینه تربیت امت است. در این زمینه مباحث گسترده ای قابل بحث و بررسی هستند که قسمتی از آن تحت عنوان روش های تربیت است.

از روش های متعددی که در امر تربیت مطرح نموده اند، به روش های مهمی چون: روش دعا، روش ارشاد، روش نصیحت، روش موعظه، روش القاء و تلقین، روش امر بمعروف و نهی از منکر، روش مشاهد، روش تعقل، روش عبادتی چون نماز و روزه، روش تکریم شخصیت، روش معرفی اسوه، روش عبرت، ... بر می خوریم که هر کدام از آنها هم در بحث تربیت به معنای علمی امروز، و هم در مباحث مربوط به تربیت اسلامی مطرح و مورد استفاده اشخاص و مربیان بشرند.

از بین روش های مذکور، نگارنده به خاطر اهمیت فوق العاده ای که برای روش عبرت آموزی در حیات فردی و جمعی، در اداره جامعه و مملکت قائل است، آن را برگزیده و با تکیه به آیات و روایات در عین بهره گیری از بیانات امام(ره) متعهد معرفی و عرضه آن شده است.

معنی و مفهوم لغوی عبرت

لغت عبرت از ماده عبربه معنی عبور و گذر است و کتب لغت همین معنی را برای آن ذکر کرده اند و مفاهیمی مثل عبور کردن، گذشتن، جاری کردن اشک را نیز بدان افزودند. [1]برخی آن را بمعنی پند گرفتن، یا عبور و گذر از حادثه و جریانی دانسته اند[2]. در لغت عرب هم این معنای برای آن ذکر شده است[3] از دیگر معنای آن: مقیاس گرفتن، سنجیدن کیفر کسی برای پند گرفتن دیگران سخت تنبیه کردن موجب پند گرفتن دیگران، شدن و ... هم ذکر کرده اند.

از مشتقات آن در زبان فارسی: عبرت آمیز، عبرت انگیز، عبرت بین، عبرت پذیر، عبرت پذیرفتن، عبرتآموز، عبرت پذیری، عبرت گاه، عبرت گرفتن، عبرت نما، عبرت گیری، عبرت گه و ... است.[4]

معنی اصطلاحی عبرت

راغب در مفردات گوید: العبر تجاوز من حال الی حال[5] عبرت گذشتن از حالی به حالی است یا گذری است از آنچه آدمی دیده و یافته، به آن چه که باید بدان برسد. او اعتبار و عبرت را عبارت از حالتی می داند که در آن آدمی از معرفت محسوس به معرفت غیرمحسوس می رسد. و کلمه تعبیر (برای خواب) در واقع عبوری است از ظاهر خواب به باطن آن.[6]

برخی از صاحب نظران عبرت را اصطلاحاً بمعنی: به یاد دادن (تذکر) موعظه پذیرفتن (اتعاظ) ذکر کرده اند.[7] مرحوم طبرسی ذیل آیه شریفه ان فی ذلک لعبرة لاولی الالصبار (13 ـ آل عمران) گوید صاحبان بصیرت راعبرتی است که از این مشاهده و محسوس بغیر محسوس پی برند.[8]

آری با استفاده از ظاهر لغت که بمعنی عبور مخصوص، گذشتن از آب خواه به وسیله شنا، خواه وسیله کشتی، پل یا حیوانی[9] است معنی دیگری از آن استخراج می شود که آدمی با دیدن یا شنیدن مساله ای مفاهیمی درس آموز فرا گیرد و آن را در زندگی روزمره بکار برد.

ماهیت عبرت

عبرت از مقوله ذکر است. زیرا در آن آدمی چیزی را می بیند و یا می شنود و بر اثر آن حقیقتی را به یاد می آورد. و عبرت از این دید می تواند بعنوان آیت و یا روش آیت باشد. اساس و مبنای فکری و فلسفی در این روش آن است که وقایع و جریانات تنها به گذشته و حال تعلق ندارند، ممکن است براساس اصل روابط علت و معلولی، با ظهور علتی مشابه همان معلول یا مشابه آن در آینده اتفاق افتد. بدین سان آیینه قراردادن حال برای آینده امری معقول و اتخاذ این شیوه موجبی برای بهره گیری درست از پیروزیها، شکست ها، جریانات و در نهایت حوادث و وقایع است.[10]

انسان و عبرت آموزی ها

از ویژگی های ذهنی و روانی انسان که در واقع ما به الامتیاز او در رابطه با حیوانات است همین عبرت آموزی ناشی از تعقل است. که اگر در حیوانات باشد اولاً محدود و ثانیاً نشات گرفته از غریزه دفاع است.

انسان در برابر حوادث و جریانات قادر به تجزیه و تحلیل، تهیه صغری و کبری و نتیجه، فهم و درک و تشکیل مفاهیم است. او با استفاده از درک تشابهات، قیاس ها و تعمیم ها قادر به تهیه ذخایری عظیم از علم و فکر و تجربه است و اصولاً شأن انسانی او چنین جریانی ایجاب می کند. معصوم(ع) فرماید:

 ـ ان المؤمن اذا نظر فاعتبر     ـ مؤمن بهنگامی که چیزی را نظر افکند آن را بدیده اعتبار می نگرد.

 ـ و اذا سکمت تفکر      ـ بهنگامی که ساکت باشد سرگرم اندیشه و تفکر می شود.

 ـ و اذا تکلم ذکر  ـ بهنگامی که سخن می گوید یادآور مسؤولیت کلام خویش است.

 ـ و اذا ستغنی شکر     بهنگامی که بی نیاز گردد راه شکر و سپاس را در پیش می گیرد.

 ـ و اذا اصابته شر صبر  و بهنگامی که دچار گرفتاری و شری گردد راه صبر را در پیش می گیرد.

رمز عبرت پذیری انسان

اینکه رمز و راز عبرت پذیری او چیست باید گفت عبارتند از:

 ـ حب ذات، که زمینه ساز نوعی خواستن برای حفظ خود و صیانت وجود از خطر، پیشروی و پس زدن موانع رشد گریز از رنج و درد و سانحه و گرفتاری، خواستاری سعادت و کمال، جاودانگی و ابدیت، آبروداری و پذیرش توسط جمع و ....

 ـ از سوی دیگر او قادر به درک شرایط، شناخت آثار مثبت و منفی حوادث، توان تعبیر و تفسیر آنها، قدرت ژرف نگری در امور، درک مشابهت ها و همانندی ها و تضادهاست و نیکو در می یابد فلان واقعه به چه امری و جریانی منجر می گردد.

 ـ و از جهت سوم توان تصمیم گیری و اتخاذ راه و روشی سعادت آفرین در او وجود دارد و می تواند در کار و برنامه خود تجدید نظر کند و خود را از مهالک و سقوط ها که برای او رعب انگیز و نگران کننده اند برهاند.

و این مجموعه بهمراه پاره ای از دیگر عواملند که او را به عبرت پذیری و عبرت آموزی می کشانند.

فواید عبرت

و بدینگونه که تصویر شد استفاده از روش عبرت موجد فواید و آثاری است که اهم آنها عبارتند از:

1 ـ صیانت وجود از خطر: با ملاحظه آنچه ر ا که در گذشته و دیده یا شنیده ایم می توانیم خود را از خطر سقوط و فنا نجات بخشیم و راه جاودانگی را در پیش گیریم

2 ـ بینا شده به زندگی: و غرض این است زندگی را از افقی بالا می بینیم (ابصر) به این سخن امام امیرالمومنین (ع) بنگرید که فرمود: و من اعتبر الصبر، و من الصبر فهم، و من فهم علم [11]

3 ـ کشف علل بیماری و اختلال انسان: اگر مسأله ای را به چشم اعتبار بنگریم دریچه ها گشوده شده و علل بیماری و یا اختلال روان را درک می کنیم. و من تأمل ذلک (اتباع الهوی و حب الشهوات) بعین الاعتبار الفتحت له بصیرته، و انکشفت عما قلبه [12]

4 ـ شناخت علل سقوط دیگران: امام خمینی(ره) می فرماید: مشاهده کنید کارهای اینها را (طاغوتیان زمان شاه) و ببینید که چرا ملت از اینها جدا شد و چرا کارشکنی میکرد.[13]

5 ـ شناخت رمز و راه رشد: اما م خمینی(ره) می فرماید مسلمانها توجه بکنند ... به اینکه صدراسلام چه جور بود؟ ... وضع رسول اکرم(ص) و وضع ائمه ما و وضع خلفا که چه جور بودند آنها؟[14]

6 ـ هشیاری به شرایط خود: بفرموده امام خمینی(ره) الان هر قدمی که شما بر می دارید رو به قبر است. هیچ معطلی ندارد. هر دقیقه ای که از عمر شریف شما می گذرد یک مقدار به قبر و به آنجائی که از شما سئوالات خواهند کرد نزدیک می شوید[15]

7 ـ جلوگیری از سقوط در شهوات: امام امیرالمومنین(ع) فرمودند: ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات حجزه التقوی عن التقجم فی الشهوات [16] برای آنکس که وقایع و جریانات را با دیده عبرت می بیند، خود نگهداریش سبب نجات از غوطه ور شدن در شهوات خواهد شد.

8 ـ پشت گرمی به راه و روش خود: که در سایه عبرت آموزی راه و روشی اندیشیده و از روی حساب خواهد شد علی(ع) فرمود: من علق، اعتبر با مسه و استظهر لنفسه [17]

از دیگر فواید آن قبول زهد و لقوا، درک و بینش، طولانی شدن عمر، کاهش لغزش ها، برکت داری زندگی، شناخت و قانونمندیها، عدم سقوط و فریب خوردن است.

قرآن و عبرت آموزی

به خاطر نقش و اهمیتی که این روش در زندگی افراد دارد مورد سفارش قرآن و روایات است

 ـ قرآن فرماید: فاعتبر و ایا اولی الابصار[18] ای صاحبان بصیرت و بینش عبرت بیاموزید.

 ـ امام خمینی(ره) بااستناد به آیه و لتنظر نفس، قدمت لغد، و اتقو الله ان الله خبیر بما تعملون فرماید.

 در همین آیه کوچک لفظاً و بسیار بزرگ معنی، احتمالاتی است سازنده و هشیار دهنده [19] و هم فرماید تخدیر از پیامدهای اعمال است و شاهد است آنکه آنچه عمل می کنیم خود آنها به صورت مناسب در منشاء دیگر وارد می شوند و به ما خواهند رسید.[20]

قرآن در داستان فرعون فرماید: فاخذه الی لکال الاخره و الاولی ان فی ذلک عبرة لمن یخشی[21] خدای عقوبت دنیوی و اخروی ویژه ای برای فرعون معین کرد و این مایه عبرت برای کسانی است که به حسابرسی دقیق خدا ایمان دارند و از او حساب می برند.

در داستان یوسف پس از ذکر آن همه وقایعی که پدید آمده و آن همه تلاشی که برادران یوسف برای نابودی او فراهم آورده ولی سرانجام توفیق نیافتند قرآن می کوشد آن را مایه عبرتی برای دیگران قرارداده و بفرماید خدا خواهد آنجا که کشتی برد. لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب[22]

در سوره نور پس از ذکر قدرت و مالکیت خود بر آسمانها و زمین و بیان توان در هم پیوستن ابرها و ریزش باران و رعدها و برق ها و ایجاد شب و روز فرماید: یقلب الله اللیل و النهار ـ ان فی ذالک لعبرة لاولی الابصار[23] و آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارند که در آن از قدرت نمائی خدا، از عنایات او برای انتباه و هشیاری مردم سخن می گویند.[24]

عبرت آموزی در روایات

چه بسیارند و روایات و احادیثی که در آنها سخن از عبرت آموزی و یا توصیه بآن است، ما را توان بررسی همه آنها نیست، در این بحث فقط به دو سه مورد آن اشاره می کنیم:

در خطابی از خدای متعال به حضرت عیسی(ع) آمده است: یاعیسی اعقل و تفکر، و انظر فی نواحی الارض کیف کان عاقبة الظالمین[25] ای عیسی خوب تعقل و تفکر کن، به اطراف زمین نظرانداز و ببین عاقبت و فرجام ستمکاران چگونه بوده است.

علی(ع) فرمود: فاتعظو اعباالله بالعبرالنوافع ـ و اعتبروا بآلایات السواطع[26] بندگان خدا از عبرتهای سودمند موعظه بپذیرید و از آیات درخشان خدا عبرت بگیرید. و هم او در عبارتی دیگر فرمود: و اعتبر بما مضی من الدنیا ما بقی منها فان بعضا یشبه بعضا و آخرها لاعق باولها و کلها حائل مفارق[27] از گذشته دنیا برای آنچه که از دنیا باقی مانده است عبرت بیاموز، زیرا پاره ای از دنیا به بخشی دیگر از آن شباهت دارد و پایان دنیا به آغاز آن وصل است و همه پیکره آن از هم گسستنی و جدا شدنی است.

عبرت از چه خبر؟

اینکه عبرت از چه چیز باشد؟ و یا در تربیت انسانها آنان را به چه چیز توجه دهیم؟ با استفاده از اسناد اسلامی نکاتی را متذکر خواهیم شد:

1 ـ از اعمال قدرت توسط خدا:

خداوند مقلب و محول است. طبقه پائین مردم را بالا می برد و طبقه بالا را پائین می آورد. امام(ره) از عالمی بنام مرحوم شیخ عباس تهرانی یاد می کند که می خواست در زمان رضا خان از اراک به تهران بیاید و راننده ای او را سوار نکرد و گفت ما عهد کرده ایم دو گروه را سوار نکنیم: روحانیون و فواحش را.[28] و قدرت خدا را بنگر که در فاصله زمانی معین و محدودی چه کرد و آیا این عبرت آموز نیست؟

و یا امام نمونه دیگری را از جنگجویان اسلام نقل می کند که شعارشان این بود اگر بکشیم بهشت و اگر کشته شویم هم بهشت است. آنان شهادت را برای خود فوز می دانستند و این حالت در ملت ما هم پیدا شده است. این تحول بدست چه کسی است؟ جز خدا؟ مگر امکان دارد بشری این کارها را بکند.[29] آری بواقع باید گفت: یقلب الله اللیل و النهار ـ ان فی ذلک لعبره.[30]

2 ـ از حوادث تاریخی:

قرآن ما را به سیر تاریخی تشویق می کند و می گوید قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین.[31] امام هم در بیانات خود به تاریخ زیاد تکیه می کنند، در بیانی فرموده بودند: عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ، تاریخ معلم انسان است.[32] ما باید از این مسائل تاریخی عبرت بگیریم[33] تاریخ باید سرمشق باشد.[34]

3 ـ در تحولات دنیا:

دگرگونی دنیا و عدم ثبات آن از آیاتی است که خدای در این سرای باقی گذارده، از اسرار نهفته در دل طبیعت، از تحولاتی که در جهان وجود دارند، همه و همه برای ما درس است. امام(ره) در سخنی فرمودند: تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می شود[35]. در بحثی دیگر از قضیه کشف حجاب و خواستاری سرکوبی دین توسط زور مداران گذشته سخن گفته و متذکر می شود ما باید از اینها عبرت بگیریم[36]

4 ـ از احوال امم:

ملاحظه حیات اقوام و اهم گذشته و صلاح و خطای آنان در مواردی بسیار برای ما درس  آموز است امام امیرالمومنین(ع) در نامه اش به امام مجتبی فرماید: و اعلم یابنی و ان احب ما انت آخذ به الی من وصیتی ..... و الاخذ بما مضی علیه الاولون من آبائک و الصالحون من اهل بیتک[37] ـ فرزندم محبوب ترین امری را که دوست می دارم از وصیت من برگیری عبرت آموزی از چیزی است که گذشتگان از اجداد، و صالحان خانواده ات بر آن بوده اند ...

امام در نامه ای خطاب به فرزندشان بعنوان مصداقی از احوال امم فرمایند: آنچه ملاحظه کرده ام ... به این نتیجه رسیده ام که قشره های قدرتمندی و ثروتمند رنجهای درونی روانی و روحی شان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگرخراش تر است[38] و این یک درس عبرت است.

هم چنین بنظر امام باید از زندگی پیامبر، امامان، خلفا عبرت گرفت که: چه جور زندگی می کردند و چه جور پیشبرد کردند، اینطور یک مشت جمعیتی که هیچ چیز نداشتند چطور زد امپراطوری را از بین بردند [39]

5 ـ از مرگ ها:

همه می میرند، احدی جز ذات خدا باقی و برقرار نیست. امام حسین(ع) در شب عاشور خطاب به خواهرش زینب فرمود: ان اهل الارض یموتون و اهل السموات لایبقون، کلی شی هالک الا وجه ربک[40]. مطمئن باش اهل زمین می میرند، و اهل آسمانها باقی نمی مانند، همه پدیده ها سیری به سوی هلاک دارند، جز ذات پروردگارت.

آری، مرگ دیگران برای ما درس عبرت است و روزی می رسد که خود ما هم می میریم. امام ره) در سخنی فرمودند: فکر این مطلب را کنید که قضیه نزدیک شدن به مرگ است و هیچ هم سند به شما نداده است که 120 سال عمر بکنند ... باید در این مطالب تأمل کنید [41] باید از این حادثه عبرت گرفت.

6 ـ از افتادن قدرتمندان:

قدرتمندان هم نمی مانند، چه آنها که برحقند و چه آنان که ناحقند علی(ع) پس از ضربه خوردن خطاب به فرزندان فرمود (انا بالامس صاحبکم). من دیروز در کنار شما و همدم شما بودم (و انا الیوم عبرة لکم) و امروز با این بستری بودن خود مایه عبرت شمایم (و غدا مفارقکم)[42] و فردا نیز از شما جدا می شوم و به سرای ابدی می شتابم.

7 ـ از اختلافات و تفرقه ها:

ملاحظه اختلافات و تفرقه ها در بین مردم و سران دولت ها خود از عوامل عبرت آموز است. امام (ره) در بیانی فرمودند: دشمنان ما وقتی سلطه پیدا کردند ... تفرقه انداختند و این موجب شد که مسلمین و اسلام ضعیف شدند، مستعمرین بر ما غلبه کردند، ما باید از این امور عبرت بگیریم[43]

8 ـ از سقوط مقامات:

صاحبان مقام همه گاه در سر پست و موقعیت خود نیستند. آنکس که در پست است از شکست و سقوط صاحبان پست درس عبرت گیرد و دست به تجاوز و تعدی دراز نکند. امام در سخنی خطاب به مسؤولان فرمود:[44] شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضاخان و محمدرضاخان هم بیشتر می شود؟ عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ.

نتیجه گیری:

چه بسیارند اموری که مایه اعتبارند و مردم از آن غافلند. ما اکثر العبر و اعقل الاعتبار [45]. گذشت زمان، فرازها و نشیب ها، سقوط و صعودها، مصیبت ها و رنج ها، همه و همه درس هائی عبرت آموز برای بشرند. بفرموده امام(ره) کر و فر دنیا و نشیب و فراز آن به سرعت می گذرد و همه زیر چرخهای زمان خرد می شویم.[46] مهم این است از گذران آن درس ها بیاموزیم. تا  یندمان آباد باشد.

احادیث و روایات، آیات قرآن، واعظان و ناصحان، بزرگان و خیرخواهان، همه و همه به عبرت آموزی، موعظه پذیری، برحذر بودن از خطرات و عوارض توصیه دارند و برای آگاهی از اهمیت آن تنها کافی است به خطبه قاصعه امام امیرالمومنین(ع) بویژه از اواسط آن مراجعه شود [47]

چگونه و از چه طرقی عبرت بیاموزیم؟

اینکه از چه راه و طریقی عبرت بیاموزیم پاسخ این است که در این زمینه از سه طریق عمده میتوان نام برد.

1 ـ از راه دیدن:

شاید مهمترین و موثرترین طریق همین راه و روش باشد. به تماشای واقعه ای نشستن و بررسی عینی امور جداً درس آموز است. امام(ره) در بیانات خود می فرمایند: یک قدری مطالعه کنید ... مشاهده کنید و کارهای اینها (شاه و اطرافیان) را ببینید ـ و ببینید که چرا ملت از آنها جدا بود چرا کارشکنی می کرد.[48]

2 ـ شنیدن:

شنیدن سخنان واعظان و ناصحان، استماع سرگذشت نیکان و بدان می تواند برای درسی و عبرتی باشد. در داستان زندگی امام امیرالمومنین(ع) آمده است که گاهی به نزد ابن عباس می رفت و می فرمود عظنی (مرا موعظه کن)[49] زیرا بهنگامی که گوش ها به حقایق آشنا شوند خود می توانند زمینه ساز حرکت و رشد باشند.

3 ـ اندیشیدن:

تفکر در آثار خدای جهان، گذران امور، سرگذشت اقوام و ملل خود می تواند سازنده و هشیار دهنده باشد. امام(ره) مسئوولان جامعه، ارگانهای دولتی و مسؤولان جامعه، ارگانهای دولتی و مسئوولانی را که در رأس امور بودند هشدار می داد که برای عبرت آموزی مطالعه و تفکر کنند.[50]

حتی در امر عبرت آموزی از مرگ می فرمود: ممکن است انسان 25 ساله بمیرد، ممکن است 50 ساله بمیرد، 60 ساله بمیرد هیچ سندی ندارد ... باید فکر کنید باید در این مطالب تأمل کنید.[51] گاهی هشدارهائی دراین قبیل داشت: در روایات ما فرموده اند که پیروان علی(ع) اهل عادتند، باید ببینیم ما پیرو هستیم یا نیستیم؟ ما به وظایف مان ... عمل می کنیم یا نمی کنیم[52] و عرض تفکر در این مسائل بود.

عبرت آموزی برای چه کسانی؟

چه کسانی می توانند و یا باید عبرت بیاموزند؟ از نظر ما هر کسی قادر به عبرت آموزی و به عبارتی عریان تر لایق عبرت آموزی نیست. امام امیرالمومنین(ع) فرمود: و ما کل ذی قلب بلبیب، و لا کل ذی سمع بسمیع، و لا کل ذی ناظر ببصیر[53] عبرت برای کسانی است که:

 ـ چشم باز گشاده ای داشته باشند عبرة لاولی الابصار.[54]

 ـ صاحب عقل ناب و خالص باشند عبرة لاولی الالباب. [55]

 ـ دلی بیدار و در خشیت داشته باشند لعبرة لمن یخشی.[56]

امام(ره) در بیانات خود بیش از هر کس مسئولان کشور را مورد خطاب قرار داده و می کوشیدند آنها را به عبرت آموزی وا دارند. در بیانی فرمودند: دولت های هر این معانی (سقوط دولت قوی عثمانی) و از این امر تاریخی عبرت بگیرند و اختلافات خودشان را حل کنند.[57] درسهای امام در عبرت آموزی

 ـ در خاتمه بد نیست از سخنان امام در روش عبرت آموزی چند عبارت کوتاه را برای درس  موزی خود ذکر کنیم:

 ـ ما باید از تاریخ درس عبرت بگیریم که تاریخ معلم ماست ... [58]

 ـ آنچه را که عمل می کنیم به صورت مناسب در منشأ دیگر وارد می شوند و به ما خواهد رسید.[59]

 ـ آنقدر که ظالم از ظلمش ضرر می برد. مظلوم از ظالم ضرر نمی برد.[60]

 ـ اگر با مردم خوب رفتار کنید برای خودتان خوب است و اگر بد رفتار کنید به ضرر شماست. [61]

 ـ هر جا که قوت ایمان در کار باشد نصر و پیروزی است.

 ـ هر وقت تلاش برای رسیدن به آمال دنیایی باشد پیروزی از آدمی فراری است.[62]

 ـ اگر مسلمانان جهان جمع شوند هیچ قدرتی را توان معارضه با آنها نیست.[63]

 

منابع و پی نوشتها

 

روش عبرت آموزی در اندیشه و آثار تربیتی امام خمینی(ره)

£ نوشته: دکتر علی قائمی امیری

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

بخش مهم و قابل توجه، از تلاش های امام خمینی(ره) در تحقق اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی تلاش در زمینه تربیت امت است. در این زمینه مباحث گسترده ای قابل بحث و بررسی هستند که قسمتی از آن تحت عنوان روش های تربیت است.

از روش های متعددی که در امر تربیت مطرح نموده اند، به روش های مهمی چون: روش دعا، روش ارشاد، روش نصیحت، روش موعظه، روش القاء و تلقین، روش امر بمعروف و نهی از منکر، روش مشاهد، روش تعقل، روش عبادتی چون نماز و روزه، روش تکریم شخصیت، روش معرفی اسوه، روش عبرت، ... بر می خوریم که هر کدام از آنها هم در بحث تربیت به معنای علمی امروز، و هم در مباحث مربوط به تربیت اسلامی مطرح و مورد استفاده اشخاص و مربیان بشرند.

از بین روش های مذکور، نگارنده به خاطر اهمیت فوق العاده ای که برای روش عبرت آموزی در حیات فردی و جمعی، در اداره جامعه و مملکت قائل است، آن را برگزیده و با تکیه به آیات و روایات در عین بهره گیری از بیانات امام(ره) متعهد معرفی و عرضه آن شده است.

معنی و مفهوم لغوی عبرت

لغت عبرت از ماده عبربه معنی عبور و گذر است و کتب لغت همین معنی را برای آن ذکر کرده اند و مفاهیمی مثل عبور کردن، گذشتن، جاری کردن اشک را نیز بدان افزودند. [1]برخی آن را بمعنی پند گرفتن، یا عبور و گذر از حادثه و جریانی دانسته اند[2]. در لغت عرب هم این معنای برای آن ذکر شده است[3] از دیگر معنای آن: مقیاس گرفتن، سنجیدن کیفر کسی برای پند گرفتن دیگران سخت تنبیه کردن موجب پند گرفتن دیگران، شدن و ... هم ذکر کرده اند.

از مشتقات آن در زبان فارسی: عبرت آمیز، عبرت انگیز، عبرت بین، عبرت پذیر، عبرت پذیرفتن، عبرتآموز، عبرت پذیری، عبرت گاه، عبرت گرفتن، عبرت نما، عبرت گیری، عبرت گه و ... است.[4]

معنی اصطلاحی عبرت

راغب در مفردات گوید: العبر تجاوز من حال الی حال[5] عبرت گذشتن از حالی به حالی است یا گذری است از آنچه آدمی دیده و یافته، به آن چه که باید بدان برسد. او اعتبار و عبرت را عبارت از حالتی می داند که در آن آدمی از معرفت محسوس به معرفت غیرمحسوس می رسد. و کلمه تعبیر (برای خواب) در واقع عبوری است از ظاهر خواب به باطن آن.[6]

برخی از صاحب نظران عبرت را اصطلاحاً بمعنی: به یاد دادن (تذکر) موعظه پذیرفتن (اتعاظ) ذکر کرده اند.[7] مرحوم طبرسی ذیل آیه شریفه ان فی ذلک لعبرة لاولی الالصبار (13 ـ آل عمران) گوید صاحبان بصیرت راعبرتی است که از این مشاهده و محسوس بغیر محسوس پی برند.[8]

آری با استفاده از ظاهر لغت که بمعنی عبور مخصوص، گذشتن از آب خواه به وسیله شنا، خواه وسیله کشتی، پل یا حیوانی[9] است معنی دیگری از آن استخراج می شود که آدمی با دیدن یا شنیدن مساله ای مفاهیمی درس آموز فرا گیرد و آن را در زندگی روزمره بکار برد.

ماهیت عبرت

عبرت از مقوله ذکر است. زیرا در آن آدمی چیزی را می بیند و یا می شنود و بر اثر آن حقیقتی را به یاد می آورد. و عبرت از این دید می تواند بعنوان آیت و یا روش آیت باشد. اساس و مبنای فکری و فلسفی در این روش آن است که وقایع و جریانات تنها به گذشته و حال تعلق ندارند، ممکن است براساس اصل روابط علت و معلولی، با ظهور علتی مشابه همان معلول یا مشابه آن در آینده اتفاق افتد. بدین سان آیینه قراردادن حال برای آینده امری معقول و اتخاذ این شیوه موجبی برای بهره گیری درست از پیروزیها، شکست ها، جریانات و در نهایت حوادث و وقایع است.[10]

انسان و عبرت آموزی ها

از ویژگی های ذهنی و روانی انسان که در واقع ما به الامتیاز او در رابطه با حیوانات است همین عبرت آموزی ناشی از تعقل است. که اگر در حیوانات باشد اولاً محدود و ثانیاً نشات گرفته از غریزه دفاع است.

انسان در برابر حوادث و جریانات قادر به تجزیه و تحلیل، تهیه صغری و کبری و نتیجه، فهم و درک و تشکیل مفاهیم است. او با استفاده از درک تشابهات، قیاس ها و تعمیم ها قادر به تهیه ذخایری عظیم از علم و فکر و تجربه است و اصولاً شأن انسانی او چنین جریانی ایجاب می کند. معصوم(ع) فرماید:

 ـ ان المؤمن اذا نظر فاعتبر     ـ مؤمن بهنگامی که چیزی را نظر افکند آن را بدیده اعتبار می نگرد.

 ـ و اذا سکمت تفکر      ـ بهنگامی که ساکت باشد سرگرم اندیشه و تفکر می شود.

 ـ و اذا تکلم ذکر  ـ بهنگامی که سخن می گوید یادآور مسؤولیت کلام خویش است.

 ـ و اذا ستغنی شکر     بهنگامی که بی نیاز گردد راه شکر و سپاس را در پیش می گیرد.

 ـ و اذا اصابته شر صبر  و بهنگامی که دچار گرفتاری و شری گردد راه صبر را در پیش می گیرد.

رمز عبرت پذیری انسان

اینکه رمز و راز عبرت پذیری او چیست باید گفت عبارتند از:

 ـ حب ذات، که زمینه ساز نوعی خواستن برای حفظ خود و صیانت وجود از خطر، پیشروی و پس زدن موانع رشد گریز از رنج و درد و سانحه و گرفتاری، خواستاری سعادت و کمال، جاودانگی و ابدیت، آبروداری و پذیرش توسط جمع و ....

 ـ از سوی دیگر او قادر به درک شرایط، شناخت آثار مثبت و منفی حوادث، توان تعبیر و تفسیر آنها، قدرت ژرف نگری در امور، درک مشابهت ها و همانندی ها و تضادهاست و نیکو در می یابد فلان واقعه به چه امری و جریانی منجر می گردد.

 ـ و از جهت سوم توان تصمیم گیری و اتخاذ راه و روشی سعادت آفرین در او وجود دارد و می تواند در کار و برنامه خود تجدید نظر کند و خود را از مهالک و سقوط ها که برای او رعب انگیز و نگران کننده اند برهاند.

و این مجموعه بهمراه پاره ای از دیگر عواملند که او را به عبرت پذیری و عبرت آموزی می کشانند.

فواید عبرت

و بدینگونه که تصویر شد استفاده از روش عبرت موجد فواید و آثاری است که اهم آنها عبارتند از:

1 ـ صیانت وجود از خطر: با ملاحظه آنچه ر ا که در گذشته و دیده یا شنیده ایم می توانیم خود را از خطر سقوط و فنا نجات بخشیم و راه جاودانگی را در پیش گیریم

2 ـ بینا شده به زندگی: و غرض این است زندگی را از افقی بالا می بینیم (ابصر) به این سخن امام امیرالمومنین (ع) بنگرید که فرمود: و من اعتبر الصبر، و من الصبر فهم، و من فهم علم [11]

3 ـ کشف علل بیماری و اختلال انسان: اگر مسأله ای را به چشم اعتبار بنگریم دریچه ها گشوده شده و علل بیماری و یا اختلال روان را درک می کنیم. و من تأمل ذلک (اتباع الهوی و حب الشهوات) بعین الاعتبار الفتحت له بصیرته، و انکشفت عما قلبه [12]

4 ـ شناخت علل سقوط دیگران: امام خمینی(ره) می فرماید: مشاهده کنید کارهای اینها را (طاغوتیان زمان شاه) و ببینید که چرا ملت از اینها جدا شد و چرا کارشکنی میکرد.[13]

5 ـ شناخت رمز و راه رشد: اما م خمینی(ره) می فرماید مسلمانها توجه بکنند ... به اینکه صدراسلام چه جور بود؟ ... وضع رسول اکرم(ص) و وضع ائمه ما و وضع خلفا که چه جور بودند آنها؟[14]

6 ـ هشیاری به شرایط خود: بفرموده امام خمینی(ره) الان هر قدمی که شما بر می دارید رو به قبر است. هیچ معطلی ندارد. هر دقیقه ای که از عمر شریف شما می گذرد یک مقدار به قبر و به آنجائی که از شما سئوالات خواهند کرد نزدیک می شوید[15]

7 ـ جلوگیری از سقوط در شهوات: امام امیرالمومنین(ع) فرمودند: ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات حجزه التقوی عن التقجم فی الشهوات [16] برای آنکس که وقایع و جریانات را با دیده عبرت می بیند، خود نگهداریش سبب نجات از غوطه ور شدن در شهوات خواهد شد.

8 ـ پشت گرمی به راه و روش خود: که در سایه عبرت آموزی راه و روشی اندیشیده و از روی حساب خواهد شد علی(ع) فرمود: من علق، اعتبر با مسه و استظهر لنفسه [17]

از دیگر فواید آن قبول زهد و لقوا، درک و بینش، طولانی شدن عمر، کاهش لغزش ها، برکت داری زندگی، شناخت و قانونمندیها، عدم سقوط و فریب خوردن است.

قرآن و عبرت آموزی

به خاطر نقش و اهمیتی که این روش در زندگی افراد دارد مورد سفارش قرآن و روایات است

 ـ قرآن فرماید: فاعتبر و ایا اولی الابصار[18] ای صاحبان بصیرت و بینش عبرت بیاموزید.

 ـ امام خمینی(ره) بااستناد به آیه و لتنظر نفس، قدمت لغد، و اتقو الله ان الله خبیر بما تعملون فرماید.

 در همین آیه کوچک لفظاً و بسیار بزرگ معنی، احتمالاتی است سازنده و هشیار دهنده [19] و هم فرماید تخدیر از پیامدهای اعمال است و شاهد است آنکه آنچه عمل می کنیم خود آنها به صورت مناسب در منشاء دیگر وارد می شوند و به ما خواهند رسید.[20]

قرآن در داستان فرعون فرماید: فاخذه الی لکال الاخره و الاولی ان فی ذلک عبرة لمن یخشی[21] خدای عقوبت دنیوی و اخروی ویژه ای برای فرعون معین کرد و این مایه عبرت برای کسانی است که به حسابرسی دقیق خدا ایمان دارند و از او حساب می برند.

در داستان یوسف پس از ذکر آن همه وقایعی که پدید آمده و آن همه تلاشی که برادران یوسف برای نابودی او فراهم آورده ولی سرانجام توفیق نیافتند قرآن می کوشد آن را مایه عبرتی برای دیگران قرارداده و بفرماید خدا خواهد آنجا که کشتی برد. لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب[22]

در سوره نور پس از ذکر قدرت و مالکیت خود بر آسمانها و زمین و بیان توان در هم پیوستن ابرها و ریزش باران و رعدها و برق ها و ایجاد شب و روز فرماید: یقلب الله اللیل و النهار ـ ان فی ذالک لعبرة لاولی الابصار[23] و آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارند که در آن از قدرت نمائی خدا، از عنایات او برای انتباه و هشیاری مردم سخن می گویند.[24]

عبرت آموزی در روایات

چه بسیارند و روایات و احادیثی که در آنها سخن از عبرت آموزی و یا توصیه بآن است، ما را توان بررسی همه آنها نیست، در این بحث فقط به دو سه مورد آن اشاره می کنیم:

در خطابی از خدای متعال به حضرت عیسی(ع) آمده است: یاعیسی اعقل و تفکر، و انظر فی نواحی الارض کیف کان عاقبة الظالمین[25] ای عیسی خوب تعقل و تفکر کن، به اطراف زمین نظرانداز و ببین عاقبت و فرجام ستمکاران چگونه بوده است.

علی(ع) فرمود: فاتعظو اعباالله بالعبرالنوافع ـ و اعتبروا بآلایات السواطع[26] بندگان خدا از عبرتهای سودمند موعظه بپذیرید و از آیات درخشان خدا عبرت بگیرید. و هم او در عبارتی دیگر فرمود: و اعتبر بما مضی من الدنیا ما بقی منها فان بعضا یشبه بعضا و آخرها لاعق باولها و کلها حائل مفارق[27] از گذشته دنیا برای آنچه که از دنیا باقی مانده است عبرت بیاموز، زیرا پاره ای از دنیا به بخشی دیگر از آن شباهت دارد و پایان دنیا به آغاز آن وصل است و همه پیکره آن از هم گسستنی و جدا شدنی است.

عبرت از چه خبر؟

اینکه عبرت از چه چیز باشد؟ و یا در تربیت انسانها آنان را به چه چیز توجه دهیم؟ با استفاده از اسناد اسلامی نکاتی را متذکر خواهیم شد:

1 ـ از اعمال قدرت توسط خدا:

خداوند مقلب و محول است. طبقه پائین مردم را بالا می برد و طبقه بالا را پائین می آورد. امام(ره) از عالمی بنام مرحوم شیخ عباس تهرانی یاد می کند که می خواست در زمان رضا خان از اراک به تهران بیاید و راننده ای او را سوار نکرد و گفت ما عهد کرده ایم دو گروه را سوار نکنیم: روحانیون و فواحش را.[28] و قدرت خدا را بنگر که در فاصله زمانی معین و محدودی چه کرد و آیا این عبرت آموز نیست؟

و یا امام نمونه دیگری را از جنگجویان اسلام نقل می کند که شعارشان این بود اگر بکشیم بهشت و اگر کشته شویم هم بهشت است. آنان شهادت را برای خود فوز می دانستند و این حالت در ملت ما هم پیدا شده است. این تحول بدست چه کسی است؟ جز خدا؟ مگر امکان دارد بشری این کارها را بکند.[29] آری بواقع باید گفت: یقلب الله اللیل و النهار ـ ان فی ذلک لعبره.[30]

2 ـ از حوادث تاریخی:

قرآن ما را به سیر تاریخی تشویق می کند و می گوید قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین.[31] امام هم در بیانات خود به تاریخ زیاد تکیه می کنند، در بیانی فرموده بودند: عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ، تاریخ معلم انسان است.[32] ما باید از این مسائل تاریخی عبرت بگیریم[33] تاریخ باید سرمشق باشد.[34]

3 ـ در تحولات دنیا:

دگرگونی دنیا و عدم ثبات آن از آیاتی است که خدای در این سرای باقی گذارده، از اسرار نهفته در دل طبیعت، از تحولاتی که در جهان وجود دارند، همه و همه برای ما درس است. امام(ره) در سخنی فرمودند: تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می شود[35]. در بحثی دیگر از قضیه کشف حجاب و خواستاری سرکوبی دین توسط زور مداران گذشته سخن گفته و متذکر می شود ما باید از اینها عبرت بگیریم[36]

4 ـ از احوال امم:

ملاحظه حیات اقوام و اهم گذشته و صلاح و خطای آنان در مواردی بسیار برای ما درس  آموز است امام امیرالمومنین(ع) در نامه اش به امام مجتبی فرماید: و اعلم یابنی و ان احب ما انت آخذ به الی من وصیتی ..... و الاخذ بما مضی علیه الاولون من آبائک و الصالحون من اهل بیتک[37] ـ فرزندم محبوب ترین امری را که دوست می دارم از وصیت من برگیری عبرت آموزی از چیزی است که گذشتگان از اجداد، و صالحان خانواده ات بر آن بوده اند ...

امام در نامه ای خطاب به فرزندشان بعنوان مصداقی از احوال امم فرمایند: آنچه ملاحظه کرده ام ... به این نتیجه رسیده ام که قشره های قدرتمندی و ثروتمند رنجهای درونی روانی و روحی شان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگرخراش تر است[38] و این یک درس عبرت است.

هم چنین بنظر امام باید از زندگی پیامبر، امامان، خلفا عبرت گرفت که: چه جور زندگی می کردند و چه جور پیشبرد کردند، اینطور یک مشت جمعیتی که هیچ چیز نداشتند چطور زد امپراطوری را از بین بردند [39]

5 ـ از مرگ ها:

همه می میرند، احدی جز ذات خدا باقی و برقرار نیست. امام حسین(ع) در شب عاشور خطاب به خواهرش زینب فرمود: ان اهل الارض یموتون و اهل السموات لایبقون، کلی شی هالک الا وجه ربک[40]. مطمئن باش اهل زمین می میرند، و اهل آسمانها باقی نمی مانند، همه پدیده ها سیری به سوی هلاک دارند، جز ذات پروردگارت.

آری، مرگ دیگران برای ما درس عبرت است و روزی می رسد که خود ما هم می میریم. امام ره) در سخنی فرمودند: فکر این مطلب را کنید که قضیه نزدیک شدن به مرگ است و هیچ هم سند به شما نداده است که 120 سال عمر بکنند ... باید در این مطالب تأمل کنید [41] باید از این حادثه عبرت گرفت.

6 ـ از افتادن قدرتمندان:

قدرتمندان هم نمی مانند، چه آنها که برحقند و چه آنان که ناحقند علی(ع) پس از ضربه خوردن خطاب به فرزندان فرمود (انا بالامس صاحبکم). من دیروز در کنار شما و همدم شما بودم (و انا الیوم عبرة لکم) و امروز با این بستری بودن خود مایه عبرت شمایم (و غدا مفارقکم)[42] و فردا نیز از شما جدا می شوم و به سرای ابدی می شتابم.

7 ـ از اختلافات و تفرقه ها:

ملاحظه اختلافات و تفرقه ها در بین مردم و سران دولت ها خود از عوامل عبرت آموز است. امام (ره) در بیانی فرمودند: دشمنان ما وقتی سلطه پیدا کردند ... تفرقه انداختند و این موجب شد که مسلمین و اسلام ضعیف شدند، مستعمرین بر ما غلبه کردند، ما باید از این امور عبرت بگیریم[43]

8 ـ از سقوط مقامات:

صاحبان مقام همه گاه در سر پست و موقعیت خود نیستند. آنکس که در پست است از شکست و سقوط صاحبان پست درس عبرت گیرد و دست به تجاوز و تعدی دراز نکند. امام در سخنی خطاب به مسؤولان فرمود:[44] شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضاخان و محمدرضاخان هم بیشتر می شود؟ عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ.

نتیجه گیری:

چه بسیارند اموری که مایه اعتبارند و مردم از آن غافلند. ما اکثر العبر و اعقل الاعتبار [45]. گذشت زمان، فرازها و نشیب ها، سقوط و صعودها، مصیبت ها و رنج ها، همه و همه درس هائی عبرت آموز برای بشرند. بفرموده امام(ره) کر و فر دنیا و نشیب و فراز آن به سرعت می گذرد و همه زیر چرخهای زمان خرد می شویم.[46] مهم این است از گذران آن درس ها بیاموزیم. تا  یندمان آباد باشد.

احادیث و روایات، آیات قرآن، واعظان و ناصحان، بزرگان و خیرخواهان، همه و همه به عبرت آموزی، موعظه پذیری، برحذر بودن از خطرات و عوارض توصیه دارند و برای آگاهی از اهمیت آن تنها کافی است به خطبه قاصعه امام امیرالمومنین(ع) بویژه از اواسط آن مراجعه شود [47]

چگونه و از چه طرقی عبرت بیاموزیم؟

اینکه از چه راه و طریقی عبرت بیاموزیم پاسخ این است که در این زمینه از سه طریق عمده میتوان نام برد.

1 ـ از راه دیدن:

شاید مهمترین و موثرترین طریق همین راه و روش باشد. به تماشای واقعه ای نشستن و بررسی عینی امور جداً درس آموز است. امام(ره) در بیانات خود می فرمایند: یک قدری مطالعه کنید ... مشاهده کنید و کارهای اینها (شاه و اطرافیان) را ببینید ـ و ببینید که چرا ملت از آنها جدا بود چرا کارشکنی می کرد.[48]

2 ـ شنیدن:

شنیدن سخنان واعظان و ناصحان، استماع سرگذشت نیکان و بدان می تواند برای درسی و عبرتی باشد. در داستان زندگی امام امیرالمومنین(ع) آمده است که گاهی به نزد ابن عباس می رفت و می فرمود عظنی (مرا موعظه کن)[49] زیرا بهنگامی که گوش ها به حقایق آشنا شوند خود می توانند زمینه ساز حرکت و رشد باشند.

3 ـ اندیشیدن:

تفکر در آثار خدای جهان، گذران امور، سرگذشت اقوام و ملل خود می تواند سازنده و هشیار دهنده باشد. امام(ره) مسئوولان جامعه، ارگانهای دولتی و مسؤولان جامعه، ارگانهای دولتی و مسئوولانی را که در رأس امور بودند هشدار می داد که برای عبرت آموزی مطالعه و تفکر کنند.[50]

حتی در امر عبرت آموزی از مرگ می فرمود: ممکن است انسان 25 ساله بمیرد، ممکن است 50 ساله بمیرد، 60 ساله بمیرد هیچ سندی ندارد ... باید فکر کنید باید در این مطالب تأمل کنید.[51] گاهی هشدارهائی دراین قبیل داشت: در روایات ما فرموده اند که پیروان علی(ع) اهل عادتند، باید ببینیم ما پیرو هستیم یا نیستیم؟ ما به وظایف مان ... عمل می کنیم یا نمی کنیم[52] و عرض تفکر در این مسائل بود.

عبرت آموزی برای چه کسانی؟

چه کسانی می توانند و یا باید عبرت بیاموزند؟ از نظر ما هر کسی قادر به عبرت آموزی و به عبارتی عریان تر لایق عبرت آموزی نیست. امام امیرالمومنین(ع) فرمود: و ما کل ذی قلب بلبیب، و لا کل ذی سمع بسمیع، و لا کل ذی ناظر ببصیر[53] عبرت برای کسانی است که:

 ـ چشم باز گشاده ای داشته باشند عبرة لاولی الابصار.[54]

 ـ صاحب عقل ناب و خالص باشند عبرة لاولی الالباب. [55]

 ـ دلی بیدار و در خشیت داشته باشند لعبرة لمن یخشی.[56]

امام(ره) در بیانات خود بیش از هر کس مسئولان کشور را مورد خطاب قرار داده و می کوشیدند آنها را به عبرت آموزی وا دارند. در بیانی فرمودند: دولت های هر این معانی (سقوط دولت قوی عثمانی) و از این امر تاریخی عبرت بگیرند و اختلافات خودشان را حل کنند.[57] درسهای امام در عبرت آموزی

 ـ در خاتمه بد نیست از سخنان امام در روش عبرت آموزی چند عبارت کوتاه را برای درس  موزی خود ذکر کنیم:

 ـ ما باید از تاریخ درس عبرت بگیریم که تاریخ معلم ماست ... [58]

 ـ آنچه را که عمل می کنیم به صورت مناسب در منشأ دیگر وارد می شوند و به ما خواهد رسید.[59]

 ـ آنقدر که ظالم از ظلمش ضرر می برد. مظلوم از ظالم ضرر نمی برد.[60]

 ـ اگر با مردم خوب رفتار کنید برای خودتان خوب است و اگر بد رفتار کنید به ضرر شماست. [61]

 ـ هر جا که قوت ایمان در کار باشد نصر و پیروزی است.

 ـ هر وقت تلاش برای رسیدن به آمال دنیایی باشد پیروزی از آدمی فراری است.[62]

 ـ اگر مسلمانان جهان جمع شوند هیچ قدرتی را توان معارضه با آنها نیست.[63]

 

منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 465.

منابع و پی نوشتها


[1] . فرهنگ معین

[2] . فرهنگ دهخدا

[3] . المنجد

[4] . فرهنگ معین

[5] . مفردات قرآن

[6] . مصباح المنیر

[7] . تفسیر مجمع البیان

[8] . قاموس قرآن

[9] .

[10] . تخف العقول

[11] . نهج البلاغه / حکمت 208 /

[12] .

[13] . سخنرانی شماره 658 / 15 / 9 / 59 /

[14] . سخنرانی شماره 239 – 29 / 2 / 58 / شماره 9 – 23 / 7 / 43

[15] . سخنرانی شماره 239 – 29 / 2 / 58 / شماره 9 – 23 / 7 / 43

[16] . نهج البلاغه

[17] . غرر الحکم ص 678

[18] . آیه 2 سوره حشر قرآن کریم

[19] . حکم 237 – 26 / 4 / 63

[20] . حکم 237 – 26 / 4 / 63

[21] . آیه 25 سوره نازعات

[22] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[23] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[24] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[25] . اعلام الدین / ص 233

[26] . نهج البلاغة / خطبه 85

[27] . طرائف الحکم

[28] . سخنرانی شماره 653 ـ 14 / 8 / 59 / شماره 239 ـ 29 / 2 / 58

[29] . سخنرانی شماره 653 ـ 14 / 8 / 59 / شماره 239 ـ 29 / 2 / 58

[30] . قرآن کریم / سوره نور آیه 44 / سوره انعام آیه 11

[31] . قرآن کریم / سوره نور آیه 44 / سوره انعام آیه 11

[32] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[33] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[34] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[35] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[36] . سخنرانی 653 / 14 / 8 / 59

[37] . نهج البلاغه / نامه 69

[38] . حکم 237 / 26 / 4 / 63

[39] . سخنرانی / 239 ـ 29 / 2 / 58

[40] . تاریخ عاشورا / آیتی

[41] . سخنرانی شماره 9 / 23 / 7 / 43

[42] . نهج البلاغه / خطبه 149

[43] . سخنرانی شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / 734 ـ 1 / 4 / 60

[44] . سخنرانی شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / 734 ـ 1 / 4 / 60

[45] . نهج البلاغه / کلمات قصار، 289

[46] . حکم 237 ـ 26 / 4 / 63

[47] . نهج البلاغه / خطبه 192

[48] . 15 / 9 / 59

[49] . تربیت اسلامی / روش نصیحت

[50] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[51] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[52] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[53] .

[54] .

[55] .

[56] .

[57] . سخنرانی / 1 / 2 / 58 ـ 1 / 4 / 60

[58] . سخنرانی / 1 / 2 / 58 ـ 1 / 4 / 60

[59] . حکم 237 ـ 26 / 4 / 63

[60] . سخنرانی / 28 / 8 / 59 / شماره 657

[61] . سخنرانی 1 / 2 / 58

[62] . سخنرانی 1 / 2 / 58

[63] . سخنرانی 1 / 2 / 58

 



[1] . فرهنگ معین

[2] . فرهنگ دهخدا

[3] . المنجد

[4] . فرهنگ معین

[5] . مفردات قرآن

[6] . مصباح المنیر

[7] . تفسیر مجمع البیان

[8] . قاموس قرآن

[9] .

[10] . تخف العقول

[11] . نهج البلاغه / حکمت 208 /

[12] .

[13] . سخنرانی شماره 658 / 15 / 9 / 59 /

[14] . سخنرانی شماره 239 – 29 / 2 / 58 / شماره 9 – 23 / 7 / 43

[15] . سخنرانی شماره 239 – 29 / 2 / 58 / شماره 9 – 23 / 7 / 43

[16] . نهج البلاغه

[17] . غرر الحکم ص 678

[18] . آیه 2 سوره حشر قرآن کریم

[19] . حکم 237 – 26 / 4 / 63

[20] . حکم 237 – 26 / 4 / 63

[21] . آیه 25 سوره نازعات

[22] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[23] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[24] . قرآن کریم / آیه 111 سوره یوسف / آیه 13 آل عمران آیه 2

[25] . اعلام الدین / ص 233

[26] . نهج البلاغة / خطبه 85

[27] . طرائف الحکم

[28] . سخنرانی شماره 653 ـ 14 / 8 / 59 / شماره 239 ـ 29 / 2 / 58

[29] . سخنرانی شماره 653 ـ 14 / 8 / 59 / شماره 239 ـ 29 / 2 / 58

[30] . قرآن کریم / سوره نور آیه 44 / سوره انعام آیه 11

[31] . قرآن کریم / سوره نور آیه 44 / سوره انعام آیه 11

[32] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[33] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[34] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[35] . سخنرانی 734 ـ 1 / 4 / 60 ـ 28 / 8 / 59 / شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / شماره 734 ـ   / 4 / 60

[36] . سخنرانی 653 / 14 / 8 / 59

[37] . نهج البلاغه / نامه 69

[38] . حکم 237 / 26 / 4 / 63

[39] . سخنرانی / 239 ـ 29 / 2 / 58

[40] . تاریخ عاشورا / آیتی

[41] . سخنرانی شماره 9 / 23 / 7 / 43

[42] . نهج البلاغه / خطبه 149

[43] . سخنرانی شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / 734 ـ 1 / 4 / 60

[44] . سخنرانی شماره 181 ـ 1 / 2 / 58 / 734 ـ 1 / 4 / 60

[45] . نهج البلاغه / کلمات قصار، 289

[46] . حکم 237 ـ 26 / 4 / 63

[47] . نهج البلاغه / خطبه 192

[48] . 15 / 9 / 59

[49] . تربیت اسلامی / روش نصیحت

[50] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[51] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[52] . سخنرانی 658 ـ 15 / 9 / 59 / 9 ـ 23 / 7 / 43 / 945 ـ 23 / 3 / 63

[53] .

[54] .

[55] .

[56] .

[57] . سخنرانی / 1 / 2 / 58 ـ 1 / 4 / 60

[58] . سخنرانی / 1 / 2 / 58 ـ 1 / 4 / 60

[59] . حکم 237 ـ 26 / 4 / 63

[60] . سخنرانی / 28 / 8 / 59 / شماره 657

[61] . سخنرانی 1 / 2 / 58

[62] . سخنرانی 1 / 2 / 58

[63] . سخنرانی 1 / 2 / 58

. انتهای پیام /*