سخنرانی
مسئولیت عشایر و دیگر اقشار ـ ساختن ایران به دست مردم
سخنرانی در جمع عشایر کهکیلویه و بویر احمد (مسئولیت عشایر ـ ساختن ایران)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 8 خ‍رداد ‭1358

زمان (قمری) : 3 رج‍ب‌ ‭1399

مکان: قم

شماره صفحه : 17

موضوع : مسئولیت عشایر و دیگر اقشار ـ ساختن ایران به دست مردم

زبان اثر : فارسی

حضار : گروهی از عشایر کهکیلویه و بویر احمد

سخنرانی در جمع عشایر کهکیلویه و بویر احمد (مسئولیت عشایر ـ ساختن ایران)

سخنرانی

‏زمان: 8 خرداد 1358 / 3 رجب 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: مسئولیت عشایر و دیگر اقشار ـ ساختن ایران به دست مردم‏

‏حضار: گروهی از عشایر کهکیلویه و بویراحمد‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

مسئولیت عشایر و دیگر اقشار

‏     در مسائلی که ما حالا با آن روبه رو هستیم، شاید بیشتر احتیاج به عشایر ـ همۀ عشایر ـ‏‎ ‎‏داشته باشیم؛ برای اینکه ـ مع الأسف ـ در زمان رضاخان یکی از مقاصدشان این بود که‏‎ ‎‏عشایر ایران نباشند؛ یعنی مقاصد خارجیها. آنها فکر کردند که پشتوانۀ ایران و ملت، چه‏‎ ‎‏در جهت روحانی و چه در جهات سیاسی و اجتماعی نباشد؛ از این جهت با همۀ این‏‎ ‎‏قشرها مخالفت می کردند. با همۀ عشایر و دسته های مرزنشین مخالفت می کردند؛ و در‏‎ ‎‏داخل هم با روحانیت مخالفت می کردند. آنی که ما الآن ـ همه ـ به آن احتیاج داریم، این‏‎ ‎‏است که کشور ما آرامش پیدا بکند، سروسامان پیدا می کند، اگر آرامش پیدا کند، همۀ‏‎ ‎‏مقاصد کشوریها و اهل کشور حاصل می شود؛ و آرامش کشور بسته به این است که همۀ‏‎ ‎‏اقشار همراهی کنند، که مهمش عشایر هستند. عشایر اگر ـ چنانچه ـ همت کنند و در هر جا‏‎ ‎‏که هستند، آن منطقه را آرام کنند، نگذارند که قشرهایی که می آیند بخواهند اختلاف‏‎ ‎‏ایجاد کنند، بخواهند ناآرامی ایجاد کنند ـ یا بعضی از نادانها که خودشان مثلاً کارهایی‏‎ ‎‏می کنند و برخلاف شرافت ملی است ـ خود این آقایان عشایر باید در هر جا هستند جلو‏‎ ‎‏بگیرند، تا اینکه آرامشی حاصل بشود و چرخهای اقتصادی کشور به راه بیفتد؛ که‏‎ ‎‏مع الاسف با رفتن اینها فهمیدیم که همه چیزها را خراب کردند و رفتند و چیزی‏‎ ‎‏نگذاشتند برای ما.‏

‏     الآن ما احتیاج به این داریم که آرامش حاصل بشود که بازسازی و تعمیر خرابیهای‏

‏سابق میسر بشود. اگر آرامش نباشد، هر جای مملکت یک صدایی درآید، یک اختلافی‏‎ ‎‏بشود، خوب، قهراً دولت آن وقت کارهایی که می خواهد برای سازمان دادن بکند،‏‎ ‎‏نمی تواند بکند و اما اگر آرامش پیدا بشود، که ان شاءالله با همت همه، جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ـ به حسب معنایش نه فقط رأیش، به واقعیتش ـ تحقق پیدا بکند و دولت مستقلی پیدا‏‎ ‎‏بشود، احکام اسلام تحقق پیدا بکند، آن وقت برای همۀ قشرهای ملت سعادت است؛ هم‏‎ ‎‏سعادت دنیا و هم سعادت آخرت. در هر صورت ما الآن احتیاج به کمک داریم؛ همۀ ما‏‎ ‎‏باید در این مملکتی که خراب کردند و رفتند، همدست بشویم. آرامش را اول حفظ‏‎ ‎‏بکنیم، دنبالش هم، همه با هم دست به هم بدهیم، ساخته بشود.‏

ویرانگری های رژیم شاه

‏     معلوم است همه جا توجه به آن نشده. نه این است که شما خیال کنید که به عشایر شما‏‎ ‎‏توجه نشده؛ الآن هر عشیره ای از هر جا که می آید اعتقادش این است که فقط آنجا از همه‏‎ ‎‏جا بدتر است. بختیاری ها بیایند، همین مطلب را می گویند که هیچ جا به خرابی‏‎ ‎‏بختیاری ها نیست؛ عرض کنم که بلوچ ها می آیند همین را می گویند، کردستانی ها همین‏‎ ‎‏را می گویند. همه هم یک مطلب صحیحی است؛ برای اینکه به هیچ کدام رسیدگی نشده‏‎ ‎‏است. من کراراً گفته ام که تهران ـ که مرکز هست و همۀ قوای دولتی در آنجا بیشتر‏‎ ‎‏می خواهند فعالیت کنند ـ مثلاً برای تعمیر الآن در تهران سی محله ـ ظاهراً همین حدود که‏‎ ‎‏به من نوشته بودند هست ـ که این محله زاغه نشین ها و ـ عرض کنم که ـ چادرنشین ها و‏‎ ‎‏اینها هستند؛ در خود تهران؛ که اینها هم هیچ ندارند؛ نه برق دارند، نه آب دارند، نه‏‎ ‎‏اسفالت دارند، نه بهداری دارند؛ هیچ ندارند، در تهران این هست. این برای این بوده‏‎ ‎‏است که کاری اینها نداشتند به اینکه ملت چه بشود. آنها می خواستند منافع خودشان را و‏‎ ‎‏منافع امریکا و امثال امریکا را تأمین کنند. از این جهت به اینکه به حال ملت برسند، اصلاً‏‎ ‎‏این مطرح نبوده پیش آنها، که در یک مملکتی ملت خودش هم یک چیزی است. آنها‏‎ ‎‏چیزهایی که باید برای خود ملت صرف بشود دادند به غیر؛ ابداً مربوط به ملت هیچ نشد.‏

‏از این جهت شما خیال نکنید که فقط عشایر شما و نقاطی که شما هستید ـ ناحیه های شما ـ‏‎ ‎‏بهش رسیدگی نکردند. به هیچ جا رسیدگی نکردند؛ تهرانش اینطور است، شهرستانهای‏‎ ‎‏دیگر اینطور است.‏

لزوم فرصت برای عمران و آبادی

‏     از بعضی از شهرهای طرف اهواز ـ شاید طرف بهبهان، آنجاها ـ که من نجف بودم‏‎ ‎‏بعضی از تجار کویت ـ که مربوط به آن طرف بود ـ این و آن می آمد ‏‏[‏‏ند‏‏]‏‏ پیش من، که‏‎ ‎‏شما اجازه بدهید که از سهم امام، ما یک آب انبار برای فلان شهر، فلان ده، درست بکنیم‏‎ ‎‏برای اینها. آب خوردن ندارند؛ باید آب باران جمع بشود. آب باران یک آب انباری‏‎ ‎‏می خواهد که درش آب جمع بشود که برای سال این ـ مثلاً ـ ده باشد. آن می گفت که الآن‏‎ ‎‏زنهای این ده برای آوردن آب یک فرسخ راه می روند؛ باید بروند تا برسند به یک آبی،‏‎ ‎‏کوزه شان را آب کنند از آنجا، بیاورند. در فکر اینکه برای یک ملت یک کاری بکنند‏‎ ‎‏نبودند؛ و حالا در فکرند؛ لکن اینقدر آشفته است کار، که مهلت لازم دارد. مهلتهایی‏‎ ‎‏می خواهد که اینها بتوانند برسند به کارهایشان؛ و الاّ دولت الآن در فکر این هست؛‏‎ ‎‏برنامه هایی برای این مسائل هست. برای اسفالت برنامه هایی در دست است که الآن هم‏‎ ‎‏که نخست وزیر اینجا بود گفت در جاهای مختلفی شروع شده اینها؛ و ان شاءالله امیدوارم‏‎ ‎‏که آرامش اگر در مملکت باشد ـ برای اینکه، دیگر آن چپاولها نیست، آن دزدیها نیست،‏‎ ‎‏و منافعی که در مملکت هست مال خودش، صرف در خودش می شود ـ ان شاءالله همۀ‏‎ ‎‏امور اصلاح بشود.‏

رفع نابسامانیها با همت ملت

‏     خداوند ان شاءالله شما عشایر را ـ که ذخیرۀ مملکت هستید ـ حفظ کند؛ و امید است که‏‎ ‎‏ان شاءالله همۀ ما به وظایف اخلاقی و اسلامی خودمان عمل بکنیم، تا آنکه نگذاریم این‏‎ ‎‏قشرها بیایند و فساد بکنند، بین جوانها بروند حرفهایی بزنند که آنها را بخواهند ـ عرض‏‎ ‎‏کنم که ـ برخلاف مسیر اسلام و مسیر کشورمان بخواهند تحریکاتی بکنند؛ این دیگر با‏

‏خود سران عشایر هست که در آنجاها هر چه بتوانند برای منفعت اسلام، کشور خودشان،‏‎ ‎‏و ملت خودشان زحمت بکشند. ان شاءالله همه تان موفق باشید.‏

‏[‏‏یکی از حضار اظهار می دارد: اگر حضرت امام امر بفرمایند ما آمادۀ حراست از مرزهای کشور در‏‎ ‎‏منطقۀ عشایری هستیم.‏‏]‏

‎     ‎‏ان شاءالله موفق باشند. البته مرزها را باید خود آقایانی که در مرز هستند حفظ کنند، که‏‎ ‎‏از خارج یک اشخاص غیرصحیحی وارد نشوند. چنانکه گفته می شود، افرادی هستند که‏‎ ‎‏از خارج وارد می شوند، اسلحه هایی وارد می شود؛ مواد مخدره از قبیل هروئین، تریاک‏‎ ‎‏و اینطور چیزهایی که مضر است به حال مملکت، وارد می شود؛ و الآن هم ارتش خیلی‏‎ ‎‏قدرت ندارد، ژاندارمری خیلی قدرت ندارد ـ که مشغولند برای اینکه قدرت بهشان‏‎ ‎‏بدهند ـ لکن باز می ایستند. الآن خود ملت باید این مسائل را حل کند. الآن مملکت مال‏‎ ‎‏خودتان شده؛ وقتی مملکت مال خودتان باشد مثل اینکه برای عایلۀ خودتان خدمت‏‎ ‎‏می کنید. برای مملکت خودتان هم خودتان باید خدمت بکنید؛ و هر نابسامانیهایی که‏‎ ‎‏هست در هر جا، باید خود شماها رفعش بکنید. ان شاءالله موفق باشید، مؤید باشید‏‎ ‎‏ان شاءالله . ‏

‎ ‎