مجله کودک 393 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 393 صفحه 15

- نه! برای چی عصبانی باشم؟ - خوب، حالا که این طوره. پس من هم قول میدهم که دیگه ماهیها را طلسم نکنم! کولیا از این حرف شوریک خندهاش گرفت. بعد، دوباره وسایل ماهیگیریاش را برداشت و راه افتاد. شوریک هم به آرامی پشتسر او راه افتاد. آنها از میان باغها رفتند و رفتند، تا به کنار رودخانه رسیدند. کولیا، زیر پل، جای مناسبی را پیدا کرد و نشست. طعمه را سر قلّاب زد و آن را به داخل رودخانه انداخت. شوریک، کنار دست برادرش نشست و خیلی آرام شروع کرد به خواندن: «زنده باشی یا مرده، استخوناتومیشکنم آرد میکنم، نون میپزم تا بخورم!» ناگهان قلّاب ماهیگیری تکان خورد. یک ماهی، طعمه را گاز گرفته بود. کولیا به سرعت قلّاب را کشید و از آب بیرون آورد. یک ماهی اسپر شده بود! ماهی توی هوا تکان میخنرد و جستوخیز میکرد. کولیا قلّاب را به به طرف خودش کشید. ماهی روی علفهای کنار رودخانه افتاد، کولیا فریاد زد: «گرفتم!... گرفتمش!... بالاخره گرفتم!»... (ادامه دارد) موضوع تمبر: ژنرال فرانکو (دیکتاتور اسپانیا) قیمت: 90 واحد سال انتشار: 1936

مجلات دوست کودکانمجله کودک 393صفحه 15