مجله کودک 393 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 393 صفحه 34

گفت: «من دوست دارم بازی کنم، دلم نمیخواهد بخوابم.» و خواب را از چشمانش بیرون کرد. خواب خیلی ناراحت شد، اخم کرد و با ناراحتی به پسرک نگاه کرد. پسرک با خوشحالی بازی میکرد و بالا و پایین میپرید. اصلاً هم به فکر او نبود. خواب با خودش گفت: «بهتر است کمی صبر کنم، شاید پشیمان شود.» امّا پسرک پشیمان نشد، خواب هم قهر کرد و رفت. تا جای دیگر برای خودش پیدا کند. پسرک هنوز در حیاط بازی میکرد. خواب اوّل به اتاق رفت. همانطور که این طرف و آن طرف را میگشت. ناگهان چشمش به قاب عکسی افتاد که روی دیوار اتاق بود. توی قاب عکس خرگوشی ایستاده بود و با چشم های درشتش اتاق را نگاه میکرد. خواب با خوشحالی گفت: «پیدا کردم!» آن وقت رفت و توی چشمهای خرگوش نشست. خرگوش خوابش گرفت، چشمهایش را روی هم گذاشت و صدای خر و پوفش بلند شد، امّا هنوز درست و حسابی نخوابیده بود که از توی قاب عکس پایین افتاد. خرگوش بیچاره از درد فریادی کشید و با ناراحتی به خواب گفت: «زود از چشمهای من بیرون بیا من نمیتوانم بخوابم. باید همیشه بیدار باشم، وگرنه از آن بالا میافتم پایین. بعد از دیوار بالا رفت. دوباره در میان قاب ایستاد. موضوع تمبر: چهره شخصیت اسپانیا قیمت: 50 واحد سال انتشار:1924

مجلات دوست کودکانمجله کودک 393صفحه 34