مجله کودک 40 صفحه 28

رییس عشایر در اتاق امام در نزدیکی قم، اتوبوسی که عشایر قشقایی شیراز را با خود میآورد، برای استراحت کوتاهی توقف کرد. هوای قم گرم بود. رییس عشایر قشقایی که مردی تنومند و هیکلدار با سبیلهای پرپشت بود، از ماشین پیاده شد. همراهان او هم یکی یکی پیاده میشدند. مرد قشقایی نفس عمیقی کشید و در چهره او و یکیک همراهانش شوق ملاقات با امام(ره)، به چشم میخورد. این برای اولین بار بود که عدهای از عشایر قشقایی با امام دیدار میکردند. اشتیاق همراه با نوعی اضطراب در چهره همه آنها دیده میشد. همین باعث شد تا مدت توقف خود را کوتاه کنند. پس از لحظاتی اتوبوس حرکت کرد. از محل استراحت آنها در سلفچگان تا قم راه زیادی نبود، اما همین مسافت کوتاه برای آنها که شوق دیدار امام خمینی را داشتند، طولانی جلوه میکرد. انگار اتوبوس سنگین بود. راننده دندههای ماشین را یکی پس از دیگری عوض میکرد و اتوبوس حامل عشایر آرام آرام به قم نزدیک می­شد. امام خمینی(ره)، پس از پیروزی انقلاب مدتی بود که در قم سکونت داشتند. محل ملاقاتهای ایشان با گروههای مختلف مردم در مدرسه فیضیه قم بود. آن روز امام ملاقات با عشایر قشقایی استان فارس را در برنامه روزانه خود داشتند. طبقه همکف مدرسه فیضیه محلی بود که امام در آنجا ملاقاتکنندگان را میپذیرفتند و در طبقه دوم مدرسه فیضیه قبل از ملاقات، کمی استراحت میکردند.