مجله کودک 223 صفحه 40

شقایق هزاری 6 ساله از رشت امیرحسین مستوفی­فر 5/7 ساله از تهران عاطفه و شکوفه آهنگری از گنبد کاووس دارا و سارا، خواهر برادر در کنار هم، پیش بچه­ها یکی فوتبالیست یکی محلّی، ایستاده آن­جا سارا عسله، قند و شکره دارا هم آن­جا، درسخوان و پویا سارای خوبم خواهر ندارد اما ما هستیم، دوستان سارا دارای عزیز، داداش ندارد به او می­گویم، ما هستیم با تو در شادی و غم شریکیم با هم دارا و سارا در کنار ما هستند همیشه پر شور و زیبا ما دوست دارم سارایمان را ما دوست داریم دارایمان را ما دوست داریم ایرانمان را همیشه، هرجا می­خوام از خدا پاینده باشد ایران زیبا مریم داودآبادی فراهانی کلاس چهارم از اراک (داودآباد) حواس جمع! روزی سه نفر برای سوار شدن ترن به ایستگاه ترن رفتند. باربر به آن­ها گفت: دیر آمدید. ترن چند دقیقه­پیش حرکت کرد. اما نگران نباشید. ترن بعدی ساعت 10 حرکت می­کند. آن سه نفر به رستوران رفتند و برای مدتی استراحت کردند. وقتی ساعت 10 شد آن­ها برای سوار شدن ترن به ایستگاه بازگشتند. باربر به آن­ها گفت: دیر آمدید. ترن چند دقیقه­ی پیش حرکت کرده است. اما نگران نباشید. آخرین ترین ساعت 11 حرکت می­کند. آن­ها باز هم به رستوران رفتند و مدتی استراحت کردند. وقتی ساعت 11 شد، آن­ها برای سوار شدن ترن به ایستگاه ترن بازگشتند. ترن در حال حرکت بود، اما هنوز سرعت آن زیاد نشده بود. آن­ها مجبور شدند دنبال ترن بدوند. دو نفر به ترن رسیدند ولی نفر سوم جا ماند. ترن دور و دورت شد. مسافر جامانده در جای خود ایستاده بود و می­خندید: باربر به مسافر جامانده گفت: من به شما گفته بودم که ترن بعدی ساعت 11 حرکت می­کند، پس چرا دیر آمدید؟ مسافر جامانده همچنان می­خندید و از شدّت خنده نمی­توانست جواب باربر را بدهد. مدتی بعد باربر از او پرسید: چرا می­خندید: مسافر جامانده گفت: آن دو نفری را که سوار ترن شدند دیدید؟ باربر گفت: بله. مسافر جامانده گفت: آن دو نفر برای بدرقه­ی من آمده بودند! فهیمه رستگار نژاد 12 ساله از تهران لطیفه تقاضا مأمور اعدام، آخرین تقاضایت چیست؟ اعدامی... اینکه ولم کنید برم پی کارم...!! استراحت پزشکی آقا مهدی، دکتری که بغل خونه­تون مطب داره، چه بیمارانی­رو می­بیند؟ بیمارانی که استراحت پزشکی می­خوان...!! خبر وقتی دوستش را دید پرسید، تازگی­ها چه خبر؟ گفت: مگه خبر نداری؟! پرسید چی­رو؟ جواب داد: من چه می­دونم! سهراب انتظامی از تهران خوردن و آشامیدن و بهداشت ما چند بار دندان در می­آوریم؟ ما دو بار دندان در می­آوریم. یک­بار در کودکی و یک­بار هم بعد از سن هفت سالگی. به دندان­هایی که در کودکی در می­آوریم دندان­های اوّلیه یا دندان­های شیری می­گویند. این دندان­ها تا سن هفت سالگی می­ریزند. به دندان­هایی که بعد از هفت سالگی در می­آیند دندان­های همیشگی می­گویند. این دندان­ها دیگر نمی­ریزند و تا آخر عمر با ما هستند. تعداد دندان­های شیری چند تا است؟ تعداد دندان­های شیری 20 تا است. یعنی در هر فک ده تا دندان داریم. بیشتر بچه­ ها ابتدا دندان­های جلویشان در می­آید و بعد دندان­های دیگر. تعداد دندان­های همیشگی یا اصلی چند تا است؟ تعداد دندان­های اصلی یا همیشگی 32 تا است. 28 تای آن در سن بین 6 تا 14 سالگی در می­آیند و بقیه در سنّ بین 14 تا 20 سالگی. آیا دندان­ها با هم فرق دارند؟ بله، هر دندانی به درد کاری می­خورد. مثلاً دندان­های جلویی غذا را می­برند. آن­ها مثل چاقو تیز هستند. بعضی از آن­ها برای تکه تکه کردن غذا و بقیه برای جویدن و نرم کردن آن به کار می­روند. نام هواپیما: منچستر MK-1- کشور سازنده: انگلستان موتور: رولزرویس